پرویز پورحسینی، بازیگر مطرح کشور، در گذشت هنر در سوگ هنرمندان

گروه فرهنگ و هنر – آنقدر در این سال‌ها نقش‌های خاطره‌انگیز برایمان بازی کرد که نمی‌توانیم یکی از آن‌ها را انتخاب کنیم. چهره‌اش همیشه مهربانی ساطع می‌کرد و نگاه نافذش مجبورمان می‌کرد که مبهوت بازی‌های بی‌نظیر وصدای با صلابتش شویم. اما حالا در این روزهای سخت، کرونا او را هم از ما گرفت. روز گذشته پرویز پورحسینی به علت ابتلا به کرونا درگذشت.
«کی این همه ماهر شده‌ای ای مرگ؟! لختی آرام‌تر. عرق از پیشانیت بگیر، نفسی تازه‌کن...» هفته‌ای که گذشت، هفته سیاهی برای هنر بود، کرونا بزرگان فرهنگ و هنر را یکی یکی با خودش می‌برد. گویا خزان امسال، به معنی واقعی خزان و غمناک است و ستاره‌هایمان مثل برگ‌های پاییزی شده‌اند و هر روز یکی یکی از دست‌مان می‌روند. هنوز اهالی فرهنگ و هنر از درد از دست دادن چنگیز جلیلوند و کامبوزیا پرتوی کمر راست نکرده‌اند که حالا باید درگذشت یک استاد دیگر را هم تسلیت بگویند. کلمات ما را هم دیگر یاری‌مان نمی‌کنند که درباره از دست دادن یک استاد دیگر بنویسیم، بازیگری که آنقدر نقش‌ها و بازی‌های درخشان در کارنامه‌اش دارد که نمی‌دانیم از کدام بگوییم. روز گذشته خبر درگذشت پرویز پورحسینی، بازیگر مطرح کشور، باعث شد تا تلخی هفته‌ای که گذشت برایمان تا ابد ماندگار شود. او در تعداد بسیاری از فیلم‌ها، سریال‌ و نمایش‌های ماندگار کشورمان از «کمال‌الملک» و «باشو غریبه کوچک» گرفته تا «هزاردستان» و «امیرکبیر» و «مرغ دریایی» و «جنایت و مکافات» بازی کرد و همکاری با کارگردان‌های بزرگی چون حمید سمندریان، علی حاتمی، علی رفیعی و بهرام بیضایی را در کارنامه داشت.
پورحسینی یکی از قدیمی‌‌ترین بازیگران نمایش‌های تلویزیونی از ۱۳۴۱ کارش را آغاز کرد و بعد‌ها به جز بازی در چشمه (۱۳۵۱) تنها ساخته‌ سینمایی آربی آوانسیان، همچنان به کار در تلویزیون ادامه داد. او تا پیش از طلسم (۱۳۶۵) در چند فیلم دیگر حضور یافت اما تقریباً هیچ‌کدام به اندازه‌ نقش پیشکار در درام شبه دیکنزی فرهنگ نتوانستند چهره و نام او را در ذهن تماشاگران حفظ کنند. «کمال‌‌الملک» او در شمار بازیگرانی است که به واسطه‌ نگاه‌‌های نافذی که دارد، همواره در بازی‌‌هایش از این ویژگی استفاده کرده است. او در سال‌‌های دهه‌ ۱۳۶۰ به یکی از بازیگران پرکار سینمای ایران بدل شود. یکی از فیلم‌هایی که بازی پورحسینی با گذشت سال‌ها از زمان ساخته شدنش، همچنان یکی از برگ‌های برنده‌ آن می‌‌تواند محسوب شود، ایستگاه (۱۳۶۶) ساخته‌ یدالله صمدی است. او در «باشو، غریبه کوچک» نقشی کوتاه اما ماندگار بازی کرد و این نشان از هوش او در انتخاب نقش‌هایش داشت.
او همزمان با بازی در سریال‌های تلویزیونی کارش را ادامه داد. پورحسینی در مجموعه‌ تلویزیونی «مریم مقدس» (۱۳۷۹) در نقش زکریا ظاهر شد و در «مختارنامه» (۱۳۸۹) در نقش میثم تمار فرو رفت. پورحسینی بازیگری بود که همواره دور از حاشیه‌‌ها به کارش ادامه داد و ترجیح داد که تنها و تنها روی کارش تمرکز کند.


او خود درباره کارنامه هنری‌اش در مصاحبه‌ای که شهریور ماه با ایسنا انجام داد، گفته بود: «طی این سالیان خیلی کارهای انجام نشده داشته‌ام. دلم می‌خواست این سال‌ها به تئاتر بیشتر می‌پرداختم ولی شرایط تئاتر و روزگار باعث دور ماندنم از صحنه شد.»
پورحسینی همزمان با آغاز کرونا دیگر جلوی دوربین سریال تلویزیونی نرفت؛ کتاب می‌خواند، فیلم می‌دید و از مادر پیرش نگهداری می‌کرد. اما درنهایت کرونا او را شکست داد.
رضا بابک، بازیگر و کارگردان با سابقه تئاتر که از دوستان قدیمی و نزدیک زنده یاد پرویز پورحسینی بود، با تاثر از درگذشت این بازیگر باسابقه و مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون گفت: خیلی‌خیلی متاسفم که تمام دوستانم مثل برگ‌های درختان در فصل خزان می‌ریزند و از دست می‌روند. من و پرویز هم همکلاسی بودیم و هم دوست دیرینه.
وی با بیان اینکه پرویز پورحسینی انسان شریف، با شخصیت و بازیگری با گذشته درخشان بود، تاکید کرد: اگر از من بپرسید نمونه و الگوی انسانیت و شرافت کیست پاسخم به شما این است؛ «پرویز پورحسینی». اگر بپرسید نمونه و الگوی بازیگری برایم کیست باز هم پاسخم این است؛ «پرویز پورحسینی».
بابک یادآور شد: پرویز علاوه‌بر اینکه انسان شریفی بود، بازیگر شریف و بزرگی بود. پورحسینی شریف‌ترین بازیگر بود. وی زمانی که دانشجوی تئاتر شد به عنوان یک بازیگر حرفه‌ای در گروه استاد حمید سمندریان و خانم پری صابری حضور داشت و بازی‌های درخشانی در نمایش‌هایی بزرگ ایفا کرده بود.
این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون معتقد است که پرویز پورحسینی یگانه و نمونه بود و در زمینه‌های مختلف محسنات بسیاری داشت.
وی با اشاره به اینکه در رونمایی کتاب «ماندگاران صحنه» اثر منصور خلج که درباره زندگی پرویز پورحسینی بود حضور نداشت، گفت: متاسفانه نتوانستم در مراسم رونمایی کتاب در کنار پرویز حضور داشته باشم اما او بعد از مراسم یک جلد از کتاب را برایم فرستاد که در ابتدای آن این شعر را نوشته بود: «در بهاران کی شود سرسبز سنگ / خاک شو تا گل بروید رنگ رنگ» و صفحه اول را امضا کرده بود.
بابک در پایان سخنان خود در حالی که بسیار متاثر بود، تصریح کرد: روزگار تلخی است و دوستان و بزرگانی همچون پرویز پورحسینی، کریم اکبری مبارکه، دکتر خسرو سینایی، کامبوزیا پرتوی و جناب چنگیز جلیلوند را از دست می‌دهیم و کاری از ما ساخته نیست. بسیار بسیار متاسفم.
سال‌ها بعد اگر بخواهند این روزها را مرور کنند، از آخرین سال این قرن شمسی، با نام سال هزار و سیصد و نود و غم یاد خواهند کرد. روزنامه «ابتکار» درگذشت این هنرمند فقید را تسلیت می‌گوید.