روزنامه اعتماد
1399/09/08
نميخواهيم كرونا ما را بكشد
سينا قنبرپورمرگ حق است اما نه مرگي كه بر اثر سهلانگاري آن هم آلوده شدن به ويروس كرونا باشد. ميدانيم كه بالاخره هر كسي به شكلي و آن طوركه خداوند تعيين كرده باشد در زمان مقرر ميميرد. اما آيا اين مجوزي است براي سهلانگاري ما؟ 284 روز از نخستين مرگي كه رسما اعلام شد بر اثر آلوده شدن به ويروس كرونا واقع شده سپري شده است. در اين 284 روز آنچه لحظه به لحظه پررنگتر شده است اينكه ويروس كرونا برخلاف ساير همنوعان خود ويروسي ناشناخته است. به سرعت و به شدت خود را تغيير ميدهد. ويروسي كه دنياگير و عالمگير شده و چه در كشورهاي توسعهيافته و چه در كشورهاي در حال توسعه همه را قرباني خود كرده است. نگاه نكنيد كه شركتهاي «فايزر»، «مدرنا» و «آكسفورد» از ساخت واكسن خبر دادهاند. مهم اين است كه هنوز هيچ دارويي براي درمان قطعي بيماري كوويد19 در دسترس هيچكس نيست؛ چه آنها كه در آن سوي دنيا در امريكا زندگي ميكنند و چه آنها كه در اروپا ساكنند و چه ما كه در شرايطي شبيه هيچكدام از اين كشورها نيست، ساكن هستيم. حتي اگر واكسن هم توليد شود زودتر از تابستان و پاييز سال ميلادي پيشرو به دست مردم نميرسد؛ تازه اين خوشبينانهترين زمان تقريبي است. ايران با هيچ جاي دنيا شباهت ندارد، زيرا علاوه بر همه دردسرهايي كه در مورد شيوع اين بيماري در همه دنيا وجود دارد تحريمهاي ظالمانه امريكا عليه مردم ايران نيز وضعيت ما را پيچيدهتر كرده است. مدتهاست به سبب همين تحريمها چرخه خريد و توزيع دارو در كشور مختل شده است. داروهاي ناياب ديگر قيمت ندارند و هر كس با هر قيمتي كه بخواهد آن را به متقاضي ميفروشد. متقاضي هم كسي نيست جز مردمي كه به بيماريهاي خاص و صعبالعلاج دچارند. تمام امكانات پزشكي دولتي كه به يمن «طرح تحول سلامت» نوسازي و بهسازي شده بود در اين 284 روز درگير درمان مبتلايان به كوويد19 بوده است. حالا در نظر بگيريد در شرايط تحريم اگر هر دستگاه «ونتيلاتور» يا ساير تجهيزات پزشكي مرتبط با درمان كوويد19 مستعمل شده و از كار بيفتد چگونه بايد آن را جايگزين كنيم؟ مثلا هر دستگاه سيتياسكن عمر مفيدي دارد و در اين مدت همه ظرفيت بيمارستانهاي دولتي و بخشي از ظرفيت بيمارستانهاي خصوصي درگير مبتلايان به كوويد19 بودهاند و همين سبب بيشتر كار كردن تجهيزات و مستعمل شدن آنها شده است. چگونه ميتوان براي خريد اين تجهيزات و جايگزين كردن آنها اقدام كرد. فرض كنيم با اندكراههاي دور زدن تحريم بتوانيم چنين كنيم و تجهيزات بيمارستاني و درمان را با هزار مشكل تامين كنيم، آنهايي كه از دست داديم را چگونه جايگزين ميكنيم؟
روايت كردهاند كه استادي از اساتيد دانشگاه در جلسه دفاع از پاياننامه يكي از دانشجويانش به ويروس كرونا مبتلا شده است. دانشجو از ترس اينكه جلسه دفاع به تعويق بيفتد چيزي از آلوده بودن خود نگفته يا شايد حتي نميدانسته، الله اعلم، به هر حال استاد دانشگاه به ويروس آلوده شده و در نهايت جان باخته است. به نظرتان چگونه ميتوان جاي چنين فردي را پر كرد. در نظر بگيريد يك نفر دستكم بايد 12 سال دورههاي آموزش ابتدايي و متوسطه را بگذراند و بعد وارد دانشگاه شود. حتي اگر همه مراحل تحصيلات عالي را پيدرپي بگذراند دستكم 10 سال زمان نياز دارد. تازه آن وقت ميشود يك فارغالتحصيل دكتراي صفركيلومتر و طبيعتا براي احراز پست تدريس در دانشگاه بايد از صفر شروع كند. چندين سال تجربه كند تا به مقام يك استاد مجرب چه در تعريف دانشگاهي و چه در عمل برسد. پس در بهترين حالت سهدهه زمان لازم است تا يك فرد متخصص جايگزين شود. در اين مدت چه تعداد از كادر درمان را از دست داديم بماند كه هر يك از آنها طي چه فرآيندي جايگزين ميشوند و چقدر بايد هزينه زماني و مادي صرف شود تا اين جايگزيني صورت گيرد. موضوع فقط به اساتيد دانشگاه و كادر درمان محدود نميشود. يك ورزشكار حرفهاي را در نظر بگيريد. چقدر زمان و انرژي صرف شده تا او اين جايگاه را كسب كند. يك بازيگر سينما و تئاتر يا يك اقتصاددان را در نظر بگيريد. آيا در شرايطي كه ميدانيم بايد اصولي را رعايت كنيم تا از شيوع اين ويروس جلوگيري كنيم و هيچ راه درمان قطعي و مطمئني هم نيست، سخت است كه به اصول پيشگيري توجه كنيم؟ بسياري دولت و سيستم مديريت درمان را مقصر دانستند كه دير محدوديتها و تعطيلي را مقرر كرد. پرسش اين است كه چرا از ابتداي سال كه سخن از رعايت فاصلهگذاري اجتماعي بود ما حاضر نشديم از ازدحامها بكاهيم. آن هم در شرايطي كه تعطيلي هر واحد صنفي با هزار و يك مشكل براي فعال صنفي و شاغل در آن همراه است بهتر نبود كه مراقبتهاي را شديدتر اعمال ميكرديم تا امروز هيچ واحد صنفي مجبور به تعطيلي نباشد؟ اينكه بگوييد دولت يا حاكميت چنين و چنان نكرد جاي خودش. مساله اين است كه ميگويند نميتوانيد ديگران را تغيير دهيد ولي ميتوانيم خودمان را تغيير دهيم. اين موضوع را ميتوان به بسياري مسائل كلان هم تسري داد. مهمترين اقدام در مواجهه با ويروسي اينچنين ناشناخته و چموش نخست اين است كه خودمان مبتلا نشويم و درصورتي كه خداي ناكرده مبتلا شديم هم آن را منتقل نكنيم. اين سادهترين و در عين حال موثرترين راه است. نميخواهيم كرونا ما را بكشد. نميخواهيم كرونا عزيزانمان را از ما بگيرد. نميخواهيم كرونا متخصصان ما را از ما بگيرد. هنوز به هموطنانمان براي با هم زندگيكردن نياز داريم. مرگ حق است و در برابر آنچه خداوند تعيين كرده بايد تسليم شد، اما ميتوان جلوي مرگهاي كرونايي را گرفت.