بحرانی بنام پیری‌جمعیت

حسین طاهری‌فرد‪-‬ افزایش نرخ باروری کشور همواره یکی از دغدغه‌های مسئولان و کارشناسان جمعیتی بوده است. نگاهی به تحولات جمعیتی کشور طی ۴ دهه اخیر نشان می‌دهد، در نیمه دوم دهه‌ی پنجاه بدنبال توقف برنامه تنظیم خانواده سطح باروری افزایش یافت. با اجرای سیاست‌های تنظیم خانواده از اواخر دهه‌ی ۶۰ و اوایل دهه‌ی ۷۰ میزان باروری بار دیگر در کشور روند کاهشی گرفت. در دهه‌ی ۸۰ سرعت کاهش باروری متوقف شد و با تغییر سیاست‌های جمعیتی کشور، در اواخر دهه هشتاد نرخ باروری کشور تا حدودی بهبود یافت. در سال‌های ابتدایی دهه‌ی نود، تعداد موالید افزایش یافت و نرخ باروری به سطح جانشینی رسید اما این روند افزایشی در سال‌های پایانی دهه‌ی 90 مجددا رو به کاهش گذاشت.
مسئله کنترل رشد جمعیت، تا سال‌ها یکی از دغدغه‌های اساسی سیاست‌گذاران برای آینده کشورمان بود. در دهه‌ی هفتاد اجرای سیاست‌های کنترل جمیعت باعث مهار رشد ۳.۹ درصدی جمعیت و کاهش موالید شد. در سال‌های بعد، ادامه این سیاست‌ها منجر به کاهش شدید «میزان باروری کل» و کاهش «تعداد ولادت» در ایران گردید. تنها در طی ۲۰ سال میزان فرزند‌آوری از ۶ فرزند به ازای هر زن به ۲ فرزند به ازای هر زن رسید.
بررسی نمودارهای منتشره مرکز آمار ایران، گویای نزولی بودن میزان باروری در «همه سنین» در هشت سال اخیر است. «میزان باروری» در ایران در نیمه نخست دهه‌ی ٩٠ با شیب ملایمی رو به افزایش گذاشته، به گونه‌ای که از ۱.۷۵ فرزند در سال ٩٠ به حدود ٢.٠٧ فرزند در سال ٩۶ رسیده است. سپس این شاخص در سال ٩٨ به میزان ١.۷۷ فرزند کاهش یافته است. تعداد ولادت در کل کشور از سال ٩۴ تا ٩٨ روند نزولی داشته است. تعداد متولدین از ۱.۵۷ میلیون نفر در سال 1394 به حدود ۱.۱۹ میلیون نفر در سال 1398 رسید، که به منزله 20 درصد کاهش طی
4 سال است.


درحال حاضر سالانه حدود یک میلیون و دویست هزار کودک در ایران متولد می‌شود که پایین‌تر از نرخ جانشینی است. بر اساس آمارهای منتشر شده، فرزندآوری در ایران به میزان جانشینی هم نیست. متوسط «نرخ جایگزینی جمعیت» در ایران حدود ۲.۱ به ازای هر زن است. یعنی هر پدر و مادر حداقل باید ۲.۱ فرزند بیاورند تا تراز جمعیت ثابت بماند. در این نرخ، رشد جمعیت کشور صفر باقی خواهد ‌ماند. نرخ رشد جمعیت کمتر از میزان جانشینی به این معناست که جمعیت ایران با سرعت غیرقابل تصوری به سمت کاهش پیش‌می‌رود که در صورت تدوام روند کنونی طی سه دهه آتی بیش از 30 درصد جمعیت کشور را افراد بالای 60 سال تشکیل می‌دهد و با توجه به ساختار سنی به سمت سالخوردگی می‌رود.
علی‌رغم هشدار جمعیت‌شناسان درباره پیامدهای پیری جمعیت، اما ضعف سیاست‌گذاری جمعیتی از یک سو و نبود راه‌های عملی از سوی دیگر باعث شد تا زنگ خطر پدیده پیری جمعیت به صدا درآید. بررسی‌های آمارهای جمعیتی نشان می‌دهد که جمعیت ایران به سمت پیر شدن می‌رود و این روند در آینده سریع‌تر خواهد بود. «سالمندی جمعیت» به‌ این معناست که نسبت افراد سالخورده به کل جمعیت در حال افزایش است. به عبارت دقیق‌تر، جمعیت رو به سوی‌ سالمندی، جمعیتی است که بین 7 تا 14 درصد آن جمعیت‌ را گروه‌های سنی 65 ساله و بیشتر تشکیل دهند. بر اساس پیش‌بینی‌های انجام گرفته با نرخ رشد فعلی، از سال 1414 جمعیت افراد 65سال و بیشتر به بالاتر از 10 درصد خواهد رسید. بنابراین درصد و نسبت جمعیت ایران در 30سال آینده میان‌سال و سپس سالخورده خواهد شد.
نگاهی به اطلاعات موجود در سایت سازمان ثبت احوال نشان می‌دهد که میزان موالید در هفت ماهه نخست سال ۹۹ روند رو به کاهش داشته است. رشد موالید در هفت ماه سال ۹۷ به نسبت مدت مشابه سال ۹۶ کاهش ۷ درصدی داشته است. این رشد در مدت مذکور به نسبت سال ۹۸ به ۹۷ حدود منفی ۱۳ درصد بوده است.
نرخ زادو ولد تا امروز به این اندازه پایین نبوده است. نرخ پایین باروری باعث ایجاد ساختار سنی عجیب در جامعه خواهد شد. ساختاری که افراد مسن بسیار بیشتری نسبت به افراد جوان‌تر وجود خواهد شد. طبق آمارهای موجود، ایران سریع‌ترین سرعت کاهش نرخ باروری در جهان را داراست و در آینده‌ای نه‌چندان دور به مرحله فوق سالمندی خواهد رسید.
به باور جمعیت‌شناسان کاهش موالید و
پیر شدن جمعیت، کشور را با مشکلات جدی و
بزرگی روبه‌رو خواهد کرد. در سال‌های اخیر رشد پایین جمعیت موجب نگرانی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شده است. پیرشدن جمعیت موجب کندی رشد اقتصادی خواهد شد. از تبعات اقتصادی سالخوردگی جمعیت می‌توان به افزایش هزینه‌های بهداشت و درمان اشاره کرد. اما مهم‌تر از تبعات اقتصادی می‌توان به خلاء نیروی انسانی خلاق و مولد برای رشد و توسعه اشاره کرد. علاوه بر این، نرخ پایین باروری می‌تواند تاثیر منفی بر بهره‌وری کشور داشته باشد. چرا که با کنار رفتن افراد سالمند، نیرویی جوان و خلاق برای جایگزینی وجود نخواهد داشت که این منجر به کاهش تولید ناخالص داخلی خواهد شد.هرچند در سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای معکوس کردن روند پیری جمعیت و اصلاح ساختار جمعیتی صورت گرفته است اما روند پیر شدن جمعیت کشور مدتی است که شروع شده است و تلاش‌های دولت‌های مختلف برای تشویق خانواده‌ها به فرزندآوری و حفظ هرم سنی جمعیت ایران نیز نتیجه‌ای نداشته است.
براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس،
۹ عامل بیشتر از عوامل دیگر در کاهش نرخ
زاد و ولد موثر می‌باشند. نگرانی از آینده تحصیلی و شغلی فرزندان، افزایش مشکلات اقتصادی با آمدن فرزند جدید، درآمد ناکافی، کفایت تعداد فرزندان فعلی و نداشتن مسکن مناسب در
۴ رده اول بازدارنده فرزندآوری قرار دارند.
اگرچه برخی از سیاسیون مهم‌ترین راه‌کار برای حفظ سطح موجود باروری و افزایش احتمالی آن را بازنگری در سیاست‌های جمعیتی و ارائه برنامه‌های تشویقی و اقناعی به زوجین برای تشکیل خانواده و فرزندآوری می‌دانند اما واقعیت این است که بدون حل مشکلات اقتصادی ممکن نیست کوچک‌ترین گامی در این مسیر برداشته شود. بدون تردید مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کنونی کشور در کاهش فرزندآوری موثر می‌باشد و تا زمانی که زمینه‌های رفع مشکلات کنونی فراهم نگردد حتی دستیابی به باروری سطح جانشینی
امکان پذیر نخواهد بود.