كرونا و خانواده

در روزهاي گذشته بخشي از ابعاد نظرسنجي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با عنوان مردم و كرونا، و نيز كرونا، گسل فرديت و جامعه، ارايه شد و اينك به بخش‌هاي ديگري از اين نظرسنجي كه مرتبط با نهاد خانواده است، اشاره مي‌شود. خانواده نهادي است كه بخش مهمي از زندگي روزانه و حيات اجتماعي ما در آن مي‌گذرد و شكل مي‌گيرد. به طور طبيعي پديده‌اي چون كرونا كه اثرات عمومي و مهمي دارد بر خانواده نيز اثرات مشابه خواهد گذاشت، به ويژه آنكه كرونا موجب شده ارتباطات اجتماعي رو در رو كمتر و گذران وقت در خانواده بيشتر شود. فارغ از نتايج اين نظرسنجي مي‌توان گفت كه به احتمال فراوان كرونا موجب كاهش ازدواج و نيز كاهش فرزندآوري شود. از سوي ديگر ممكن است تاثير تعديل‌كننده بر سنت‌ها و آيين‌هاي ازدواج بگذارد و از مراسم مجلل و دعوت گسترده براي اين مراسم كم كند. در اين موارد بايد قدري منتظر ماند و ديد چه مي‌شود. ولي اجمالا براساس آنچه كه در اين نظرسنجي آمده است مي‌توان به يافته‌هاي زير اشاره كرد:  مردم در پاسخ به اين پرسش كه در دوران كرونا براي فرزندان خود چه نگراني‌هايي داريد؟ 34 درصد نگران ابتلاي آنان به بيماري هستند، 29 درصد نيز نگران ضعيف شدن درس. البته روشن است كه بسياري از خانواده‌ها فرزند در حال تحصيل ندارند، در نتيجه بايد رقم نگراني درباره تحصيل را جدي‌تر فرض كرد. از اين رو اهميت تقويت زيرساخت‌هاي ارتباطي و اينترنت براي افزايش كيفيت آموزش مي‌تواند يك راهبرد جدي و فوري براي رفع اين نگراني باشد. 11 درصد به افسردگي ناشي از ماندن فرزندان در خانه و 9 درصد به عدم ارتباط آنان با دوستان‌شان اشاره كرده‌اند. همچنان كه 9 درصد نيز به صرف وقت زياد از حد آنان در فضاي مجازي را به عنوان نگراني خود برشمرده‌اند. توجه كنيم كه كمتر به اين نكته توجه مي‌شود كه ماندن بزرگ‌ترها در خانه راحت‌تر از اين كار براي فرزندان است و بايد براي اين مشكل راه‌حل‌هايي را انديشيد. متاسفانه به علت فقدان اعتماد مردم، دولت و وزارت آموزش و پرورش نتوانستند برنامه‌اي قابل قبول و مورد تاييد براي حضور اين تعداد زياد دانش‌آموز در مدرسه ارايه كنند. در خصوص آموزش مجازي پيش‌تر موسسه ايسپا نظرسنجي مختصري را در مهر ماه از مردم تهران انجام داده بود.

براساس آن خانواده‌هاي داراي فرزند دانش‌آموز، رضايتي از اپليكيشن شاد ندارند (50‌درصد به ميزان كم و اصلا رضايت نداشته‌اند) و فقط 7‌درصد رضايت زياد داشته‌اند. البته رضايت از آموزگار فرزندشان تفاوت داشته و در برابر 48‌درصد رضايت زياد فقط 12‌درصد اعلام رضايت در حد اصلا و كم بوده است. البته در همين نظرسنجي حدود 50‌درصد از اوليا، آموزش مجازي را آسيب‌زا دانسته‌اند و فقط 27درصد آسيب‌زا بودن آن را قبول نداشته‌اند. اكثريت آنان آموزش مجازي را در شرايط كرونايي مناسب مي‌دانستند ولي بحث آسيب‌زا بودن اين نوع آموزش در بلندمدت موضوعي مهم است و نمي‌توان اين وضع آموزش از راه دور و مجازي را ادامه داد. يكي از موضوعاتي كه به نظر مي‌رسد بر اثر كرونا تغيير كرده است، فضاي كلي حاكم بر روابط درون خانواده است. تحليل نتايج اين متغير مي‌تواند به فهم ما از كيفيت تاثيرپذيري خانواده از كوويد19 كمك كند. يكي از موضوعاتي كه به نظر مي‌رسد بر اثر كرونا تغيير كرده است، فضاي كلي حاكم بر روابط درون خانواده است. تحليل نتايج اين متغير مي‌تواند به فهم ما از كيفيت تاثيرپذيري خانواده از كوويد19 كمك كند.  در نگاه اول به نظر مي‌رسد كه نتايج نظرسنجي حكايت از وضعيت خوبي دارد. ولي چنين نيست، زيرا قرار نيست كه همه خانواده‌ها با درگيري فيزيكي و كتك‌كاري مواجه باشند. خانواده بايد پناهگاهي امن براي مردم از مشكلات جامعه باشد، وجود مشكلات كم در خانواده نيز زياد است. با اين حال نكته مهم پرسش آخر است كه اعضاي خانواده در شرايط كنوني و با ادامه آن، نسبت به يكديگر كم‌تحمل مي‌شوند و در صورت تداوم وضع كرونا اين مشكل مي‌تواند حادتر شود. تا همين‌جا هم مي‌توان ديد كه خانواده تا حدود زيادي ضربه‌گير مشكلات روحي و رواني كرونا بوده است، ولي تداوم اين وضع به ويژه هنگامي كه با مشكلات اقتصادي همراه شود، مي‌تواند مشكل‌آفرين باشد. خانواده، نمي‌تواند جايگزين ارتباطات اجتماعي و نهادهاي ديگر به ويژه براي جوانان شود.  
 پيشنهادها
واقعيت اين است كه با اين حد از پژوهش براي موضوعي فراگير و اثرگذار چون كرونا، نمي‌توان درك كاملي براي سياستگذاري پيدا كرد. متاسفانه سفارش يكي، دو نظرسنجي كلي و با پرسش‌هاي محدود، گره چنداني از كار نمي‌گشايد، آن‌هم نظرسنجي‌هايي كه منتشر نمي‌شوند. از اين رو پيشنهاد مي‌شود كه انجام تعداد قابل‌توجهي نظرسنجي با موضوعات متفاوت و مشخص در ارتباط با ابعاد اپيدمي كرونا سفارش داده شود و نتايج آنها منتشر گردد و بر‌اساس يافته‌هاي آن كميته‌هايي براي تحليل و ارزيابي و ارايه طريق در هر زمينه تشكيل شود. اين‌چنين نيست كه با يك نظرسنجي كلي بتوان به همه پرسش‌هاي ضروري پاسخ داد. اين پژوهش‌ها در مقايسه با ساير امور بسيار كم‌هزينه و پر ثمر براي سياستگذاري است. اكنون بخش مهمي از بودجه‌هاي پژوهش صرف پژوهش‌هاي پزشكي و باليني و دارويي مي‌شود. حتما اين كار ضروري است، ولي ابعاد پزشكي و سلامت در كرونا بخشي از ماجرا است و بايد پيش از آنكه دير شود چندين موضوع اجتماعي و خانوادگي و رفتاري مردم را تحت بررسي و پژوهش قرار داد و نه فقط يك‌بار كه در هر فصل تكرار و تغييرات آن را نيز رصد كرد. البته اين مطالعات نبايد به نظرسنجي محدود شود بلكه شيوه‌هاي ديگر پژوهش و در حوزه‌هاي گوناگون روانشناسي و اقتصادي و... نيز بايد انجام شود. فراموش نكنيم كه اين پژوهش‌ها را فقط اكنون مي‌توان انجام داد و نيازهاي امروز را نيز پاسخ خواهد داد و فردا براي اين كار دير و حتي ناشدني است.