روزنامه آفتاب یزد
1399/09/12
مسابقه غم انگیز دولت و مجلس برای پرداخت نقدی
فرشاد مومنی در مورد احتمال کاهش تحریمهای آمریکا علیه ایران در صورت بازگشت آمریکا به برجام گفت: باید توجه داشت که تجربه برجام به نوبه خود به خوبی نشان داد که گرچه تنش و رویکردهای تشنجآفرین برای مردم و سرنوشت منطقه ما و به ویژه کشور عزیزمان مانند سم مهلک عمل میکند اما این مناسبات برای کسانی با منافع ویژه و تواناییهای قابل اعتنا چه در آمریکا و اسرائیل چه در عربستان و امارات و ترکیه و چه حتی در روسیه و چین و برخی در ایران دارای منافع چشمگیری است و آنها به این سادگیها حاضر به از دست دادن آن منافع نیستند بنابراین تا سرحد توان تلاش میکنند تا این منطقه و کشورمان روی آرامش به خود نبیند و در این مسیر مشاهده انواع گوناگونی از تشنج آفرینیها وبحران سازیها و مانع تراشیها در برابر هرگونه اتفاقی که در بردارنده احتمال حداقلسازی تنشها باشد کاملا قابل پیشبینی است.
>تکلیف خود را با خودمان روشن کنیم
به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: اما تا آنجا که به کشورمان مربوط میشود اصل مسئله آن است که ما باید ابتدا در داخل تکلیف خود را با خودمان روشن کنیم. کشور از نظر منطقهای بنیادی اداره نظام ملی و به ویژه از منظر منطقهای بنیادی اداره اقتصاد ملی با بحرانها و چالشهای بسیار بزرگی روبهرو است. در چنین شرایطی بدیهیات اولیه عقلی به ما حکم میکند که در راستای منافع ملی از کنار رفتن یک رئیس جمهور فاسد، هم از نظر اخلاقی و هم از نظر اقتصادی، تنشآفرین و جنگافروز در مناسبات اقتصاد سیاسی بینالمللی شادمان باشیم. این شادمانی یک وجه بسیار مهم و حیاتی دیگر هم دارد و آن هم این است که در تحریمهای دوران ترامپ، برای اولین بار در تاریخ 40 ساله جمهوری اسلامی و سوابق پرشمار تحریمهای ریز و درشتی که علیه ایران به کار گرفته شد، تحریمکنندگان گستاخی و بیپروایی را به جایی رساندند که به صراحت بحث از هدف براندازی را در مورد تحریمها مطرح کردند.
>اینکه بگویند تحریمها تاثیری ندارد؛
همکاری اعلام نشده با اهداف تحریمکنندگان است
وی ادامه داد: بنابراین وقتی طرف تحریمکننده به این صراحت روی این مسئله پافشاری میکند اگر کسانی بیایند و بگویند که تحریمها بر اوضاع کشور هیچ نقشی ندارد در واقع این نوعی همکاری اعلام نشده با اهداف تحریمکنندگان محسوب میشود. دلیل مسئله هم این است که مردم ما که از نظر شرافت، نجابت و همراهی با نظام جمهوری اسلامی کارنامه بسیار درخشانی دارند، وقتی که از ناحیه بخشهایی از ساختار قدرت در چارچوب یک سلسله منافع پست سیاسی یا اقتصادی، مسئلهای به این اندازه بدیهی مورد انکار قرار میگیرد مردم را از جنبههای گوناگون دچار تزلزل و تردید میکند. بنابراین کسانی که تلاش میکنند تا آثار تحریمها را بیمقدار جلوه بدهند مسئلهشان معلوم است که مسئله نظام ملی نیست. مسئله، مسئله منافعی است که در شرایط عدم شفافیت، بستر را برای برخورداریهای غیرمتعارف، پرفساد و مشکوک فراهم میکند البته این بحث تا اینجا صرفاً جنبه تحلیلی دارد اما از نظر عملی وجوه مصداقی آن را دادگاههای اقتصادی که طی یکی دو سال گذشته در کشورمان برگزار شده به عریانی نمایش میدهند. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: اما مسئله حیاتی و بسیار مهم دیگری که همه کسانی که نقشی و سهمی و علاقهای به سرنوشت نظام ملی دارند باید به آن هم سخت توجه داشته باشند این است که در اسنادی که گروههای پشتیبان فکری جنگافروزان آمریکایی و اسرائیلی مطرح کردند گرچه هدف از تحریمها به صراحت براندازی نظام جمهوری اسلامی اعلام شده بود اما در عین حال همان منابع تصریح کردهاند که استراتژی انتخاب شده برای تحقق این هدف، فروپاشی از درون است یعنی آنها به صراحت گفتهاند از طریق کار نظامی با ایران برخورد کنند را به عنوان یک هدف استراتژیک در نظر ندارند و اگر احیاناً کارهایی هم در حیطه نظامی بکنند قطعا کارهای موضعی و ایذایی خواهد بود نه آنچه که مثلا در تجربه عراق یا افغانستان مشاهده کردیم.
>تحریمکنندگان به دنبال استیصال مردم از طریق موج گرانیها هستند
این اقتصاددان با اشاره به دو اقدام تحریمکنندگان در راستای تضعیف اقتصاد افزود: وقتی از این منظر به آن نگاه میکنیم درواقع میفهمیم که آنها بدنبال دو کار مهم هستند؛ اولا در کمین نشستهاند تا نابخردیها، فسادها و ناهماهنگیها در اداره نظام ملی مردم را دچار استیصال و سرخوردگی کنند. یک وجه دیگرش هم این است که تدابیر و تمهیداتی که تحت عنوان تحریم طراحی میکنند هدفش این است که ایران را در یک کادری قرار بدهند که از نظر قاعدهگذاری اقتصادی پشت به تولید کند، حتی اینها به صراحت در آثار فارسی شده تحریمکنندگان هم ذکر شده است. برآورد آنها این است که در اثر کشاندن ایران به سمت سیاستهایی که تولید ملی را به حاشیه میراند در درجه اول؛ فشار شدید عرضه کل نسبت به تقاضا شدت بگیرد و بنا بر این موج گرانیها مردم را دچار استیصال کند.
وی ادامه داد: محور دوم این است که با ضربه بر تولید، اشتغال آسیب ببیند و در شرایطی که کشور با پدیده بسیار بغرنج و پیچیدهای روبهرو است و مردم به واسطه سیاستهای تورمزا مرتباً دچار فقر بیشتری میشوند، از طریق ضربه زدن به تولید، فرصتهای اشتغال هم وقتی کاهش پیدا میکند معنایش این است که نانآوران خانوارها در شرایطی که گرانیها بیداد میکند، از حقوق و دستمزد هم محروم میشوند. یک رکن سوم هم دارد و آن هم این است وقتی تولید لطمه میخورد، در شرایطی که ما با تحریم و سقوط قیمت نفت روبهرو هستیم آنچه را که دیگر در داخل تولید نمیشود را باید وارد کنیم اما تنگناهای درآمد ارزی باعث کمبودها، نارضایتیها و نابسامانیها بشود و ترکیب این عناصر به عنوان استراتژی فروپاشی از درون دنبال میشود.
>سفلهپروری و رویکرد اعانهای محکوم به شکست است
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به انتخابات پیشروی ایران گفت: شاید یکی از بدشانسیهای بزرگ ایران در شرایط کنونی این است که ما در آستانه یک سیکل سیاسی مهم به نام انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم و بنابراین بوی بسیار تلخ و تند سیاستزدگی هم از ناحیه بخشهایی از مجلس به ویژه در سطح هیئت رئیسه مجلس و هم از سوی بخشهایی از دولت به ویژه در نهاد ریاست جمهوری مشاهده میشود؛ باید درباره چیزی که آنها به عنوان راهحل انتخاب کردهاند هشدار داده شود. راهحل آنها مسابقه در سفلهپروری و رویکرد اعانهای برای اقتصاد ملی است این راهحل با هر استانداردی که فکر کنیم محکوم به شکست است و به هیچ وجه راه نجات این کشور نیست و ظرفیتهای مادی ارزی و ریالی کشور هم به هیچ وجه تکافوی چنین کاری را نمیکند که اگر میکرد هم غلط بود اما حالا که نمیکند باید حواسمان باشد. وی افزود: از این زاویه بنده میخواهم به ویژه در این مسابقه تلخ و غمانگیزی که بین دولت و مجلس برای پرداخت نقدی راه افتاده این مسئله را برجسته کنم؛ وقتی که شما هیچ چارهای برای تولید نمیاندیشید، این پرداختهای نقدی یعنی کمک به سرعتگیری فشارهای تورمی بنابراین فقط در چارچوب خودفریبی و دیگرفریبی میشود این را ارزیابی کرد. تمام رویکردهای اعانهای که به مسائل قسمت عرضه اقتصاد بیتوجه بودهاند طی 50 سال گذشته در سطح کل کشورهای در حال توسعه با شکست روبهرو شده است بنابراین برای ما هم با شکست روبهرو خواهد شد. آن چیزی که این مسئله را بسیار نگرانکننده میکند این است که راهحلهای مجلس و دولت راهحلهایی هستند که برای نظام ملی تعهدات پایداری ایجاد میکند که قرار است از طریق منابع ناپایدار تامین مالی بشود و این یعنی پیشروی در باتلاق فساد، فقر، مسکنت و وابستگی و این بسیار غمانگیز است.
سایر اخبار این روزنامه
دشمن از نرسیدن به هدف خود در توقف اقتصاد ایران عصبانی است
تکدیگری مدرن برخی از جوانان
حل بحران قره باغ؛ شاید وقتی دیگر اما به نفع آذربایجان!
مسابقه غم انگیز دولت و مجلس برای پرداخت نقدی
ماجرای دریافت ارز فرهاد مجیدی چه شد؟
هم انتقام، هم دیپلماسی
در نقد بازاریابی شبکهای
مدعیان منطقه خلا
قایقرانی درخیابانهای شهر
نباید با عطسه یک نفر اقتصاد ایران بههم بریزد
اروپای راستگرا در پس بحران کرونا
امپراطوری عثمانی، قربانی استراتژی نفوذ