روزنامه آفتاب یزد
1399/09/12
هم انتقام، هم دیپلماسی
انتشار تصاویری جدید حاکی از آن است که شهید فخری زاده جزو تیم کمککننده به مذاکرات برجام بوده و این موضوع برخلاف برخی ادعاها نشان میدهدآن شهید مظلوم نیز مخالف دیپلماسی نبوده و اکنون نیز همزمان بایستی هم به فکر انتقام بود و هم درهای دیپلماسی را نبست
آفتاب یزد-گروه سیاسی: بعد از ترور شهید فخری زاده یکی از موضوعاتی که مطرح شد این بود که برخی تلاش کردند این موضوع را به گفتگو یا مذاکره با طرفهای خارجی ارتباط دهند و به عبارتی ترور را عاملی برای برچیده شدن برخی گفتگوها در آینده بدانند. از سوی دیگر بدون تردید شاهد وحدت در میان همه مسئولین و جناحهای سیاسی بودهایم که این ترور باید در زمان مناسب با پاسخی درخور همراه شود تا طرف مقابل سزای عمل خود را ببیند. در همین زمینه سردار اسماعیل کوثری جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران درباره چگونگی واکنش ایران به ترور دانشمند هستهای تصریح کرد:«ما نمیتوانیم احساسی با مسئله برخورد کنیم اما هیچ موقع فراموش نخواهیم کرد. انتقام این عزیزان را خواهیم گرفت، اما زمان، مکان و نوع آن مشخص نیست و دست مسئولان است که باید آن را مشخص کنند. مردم از مسئولان میخواهند که حتماً ضربه شست به آن نشان داده شود، تا از کرده خودشان پشیمان شوند.» او افزوده بود:«هرچند دانشمندان ما در بین ما نیستند اما شاگردانشان باید راهشان را با اقتدار و صلابت ادامه دهند و باید از عواملی که به طور مستقیم در این ترور ناجوانمردانه دخالت داشتند و هم از کسانی که تصمیم گیرنده بوده و همچنین از عاملین اجرایی انتقام گرفته شود.» به عبارت دیگر موضوع گفتگوهای آتی و محکوم کردن ترور و خواستار شدن پاسخ در عمل دو موضوع جدا از یکدیگر هستند که برخی به نظر میرسد تعمدا خواستار یکی شدن آن شدهاند! یکی از موضوعاتی که از ابتدا نیز از سوی برخی دنبال میشد این بود که دانشمندان هستهای را در مقابل تیم مذاکرات هستهای قرار دهند. این درحالی است که هر دو گروه یک هدف دارند و آن هم منافع ملی است. بنابراین اگرچه در نگاه اول دانشمندان هستهای و تیم مذاکرات وظایفی کاملا متفاوت دارند اما همه آنها بخشی از یک پیکره واحد ساختار سیاسی کشور هستند و براساس راهبردهای موجود در این ساختار گام برمی دارند. بعد از ترور شهید فخری زاده نیز برخی تلاش کردند که او را مقابل با هرجریانی از گفتگو نشان دهند. با این حال دیروز خبرگزاری ایرنا با انتشار عکسهایی اختصاصی و با تیتر «نشان خدمت برجام بر سینه فخر ایران» به انعکاس دیداری پرداخت که در آن رئیس جمهور به اعضای تیم برجام نشان خدمت اعطا کرده است. از قرار در این جلسه براساس آنچه «ایرنا» گفته نشان درجه دو خدمت نیز به شهید فخریزاده از سوی رئیس جمهور اعطا شده است. موضوعی که در واقع به نظر میرسد به دنبال این موضوع است که در اصل دستیابی به برجام ما دو تیم جدا از هم به نام دانشمندان هستهای و تیم مذاکرات نداشتهایم بلکه یک تیم واحد در راستای هدفی واحد در کنار یکدیگر بوده اند. پیش از این محمود واعظی رئیس دفتر حسن روحانی نیز در واکنش به ترور شهید فخری زاده و موضوعاتی که برخی افراد جناحی مطرح میکنند نوشته بود:« از نتایج عجیب این عملیات روانی غیرمسئولانه، یکی این است که شهید بزرگواری که عضوی از دولت بوده و همزمان با تیم مذاکرهکننده، به دلیل نقشآفرینی در توسعه و بالندگی صنعت صلحآمیز هستهای، نشان درجه دو خدمت از دست رئیسجمهور دریافت کرده است (این مسئله به دلیل ملاحظات امنیتی در آن زمان رسانهای نشد) را مخالف دولت بازنمایی میکنند و شهادت مظلومانه او را به برجام ربط میدهند» در همین زمینه فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی کشور در دولت احمدینژاد نیز گفته است: «شهید فخری زاده به عنوان پشتیبان مذاکرات هستهای فعالیت میکرد و به همراه من و دیگر افراد مشورتهای فنی را به تیم
مذاکرهکننده میداد.»
> مهترین هدف ترور
نکته دیگری که در این زمینه باید به آن توجه داشت روندی است که حدود 10 سال قبل نیز طی شد. در دورانی که اصولگرایان و سعید جلیلی مذاکرات را به پیش میبردند نیز چهار دانشمند هستهای ایران ترور شدند اما این موارد منجر به قطع مسیر گفتگو و مذاکره نشد چراکه در واقع تصمیمسازان بر این موضوع واقف بودند که هدف آن دانشمندان و هدف تیم مذاکره دارای وحدت رویه بوده است. این درحالی است که اکنون برخی میخواهند ماجرای رخ داده را به برجام و مذاکره ربط دهند و از ادامه هرگونه مسیری که حاوی گفتگو باشد جلوگیری کنند. این استاندارد دوگانهای است که برخی افراد با نگاه جناحی خود به موضوع ملی و کلان به آن توجه میکنند. از سوی دیگر بسته شدن راه گفتگو همان مسیری است که از قضا طرف مقابل به آن علاقه مند است. در همین زمینه نصرالله تاجیک کارشناس مسائل خاورمیانه میگوید: نتانیاهو چند هدف عمده دارد. اول اینکه در پرتو وضعیتی که برای ترامپ پیش آمده و باخت او در انتخابات، یک بازی روانی را آمریکا و رژیم صهیونیستی طراحی کردند که هم همپیمانان آمریکا را دلگرم کنند و هم اجازه ندهند که ایران دست برتر را در تحولات آتی و مخصوصا در تحولات با آمریکا داشته باشد. همپیمانان آمریکا الان در شوک باخت ترامپ بوده و خودشان را باختهاند. زیرا که سرمایهگذاری عظیمی کردهاند و بعد از آن امیدشان این بوده که تداوم این وضعیت، باعث تغییر رژیم شود. این آمال و آرزوی مثلث عبری، عربی و آمریکایی در دوران ترامپ بوده است. تلاش آنها این است که در این مدت مانده بتوانند تاثیرگذاری داشته باشند تا بتوانند به هدف خود برسند یا زمینه را برای تحقق آنها در دوران بایدن فراهم کنند و راهی بدون بازگشت جلوی پای بایدن بگذارند.» او تصریح کرد:«هدف سوم هم این است که ایران را عکس العملی کنند که اگر ایران در زمین آنها بازی کند، به هدف خود رسیده اند. بنابراین تلاش میکنند تا با استفاده از اثر حرکات ایذایی، به جای شروع یک جنگ و تبعات سنگین، از اثرات روانی حرکات ایذایی استفاده کنند.» این کارشناس مسائل خاورمیانه تاکید کرد: «هدف آخر که مهم هم هست، این است که هدف ضربه زدن به امکانات فنی و مهندسی ایران نیست، چرا که دانش قابل ترور نیست بلکه گرفتن فرصت از دیپلماسی برای حل مشکلات داخلی و خارجی ایران و روابط بین ایران و آمریکاست. آنها با طراحی این طرح به دنبال آن هستند که تا جایی که میتوانند کاری کنند که دیپلماسی بین دو کشور و حل مشکلات از روشهای دیپلماتیک به دوری از جنگ و خشونت در منطقه با هدف نرسیدن ایران به اهدافش
تبدیل شود.»
> دو مسیر متفاوت
درباره نگاههای متفاوتی که به چگونگی رفتار ایران بعد از ترور اخیر باز میگردد با یک فعال سیاسی اصولگرا گفتگو کردیم. حسین کنعانی مقدم به «آفتاب یزد» گفت:«پرونده هستهای و موضوعات زیرمجموعه آن مانند برجام در اختیار شورای عالی امنیت ملی است و هرتصمیمی در خصوص برجام و زیرشاخههای آن شامل کاهش تعهدات یا قطع مسیر نظارت آژانس یا گفتگو درباره مسائل اختلافی همگی براساس تدبیر شورای عالی امنیت ملی مدنظر قرار میگیرد. بنابراین ورود برخی دیگر به این موضوعات و تلاش برای جهت دادن به مسیرهای دیگر بدون درنظر گرفتن تصمیمات در شورای عالی امنیت ملی چندان منطقی به نظر نمیرسد.» او افزود:«موضوع دومی که باید مدنظر قرار گیرد این است که هرتصمیمی که بنا باشد در آینده گرفته شود باید در مسیر بهبود اوضاع فعلی باشدبه عبارت دیگر اگر ما تصمیمی بگیریم که در نتیجه آن اجماع جهانی علیه تهران شکل بگیرد و حتی همین میزان از حمایتی را که اکنون کشورهای چین و روسیه از ایران دارند را از دست بدهیم بدیهی است که تصمیم نیاز به بازتعریف داشته است. تصمیمات نباید به سمتی حرکت کند که به تشدید تحریم و تهدید منجر شود.» این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه تاکید کرد:«مسیر انتقام و مجازات عاملان و آمران این ترورها در واقع گزینهای قطعی است که باید در دستور کار قرار بگیرد و برای انجام آن نیز تهران گزینههای مختلفی دارد که با استفاده از ابزارهای خود در سراسر منطقه میتواند آن را اجرایی کند اما در عین اینکه پاسخ قطعی است زمان، مکان و چگونگی آن امری است که براساس مصلحتهای موجود مقامات بالادستی اتخاذ خواهند کرد.» کنعانی مقدم در پایان تصریح کرد:«وجود مسیر انتقام و قطعی بودن آن تداخلی با این ندارد که ایران برای منافع خود از طریق گفتگو نیز اقداماتی را به پیش ببرد. به هرحال تهران در دوره ترامپ با سختیهای بسیاری حضور در برجام را حفظ کرد و هزینههای مختلفی را نیز متحمل شد اکنون در شرایطی که امتیازات لازم بدست نیامده است نباید به گونهای رفتار شود که فرصت بازیابی این توافق و دریافت خسارات و منافع را خودمان ببندیم. موضوع انتقام ترور امری قطعی است اما نباید به آن با دیدی احساسی برخورد شود و فرصتهای پیش روی را مدنظر قرار ندهیم.»
سایر اخبار این روزنامه
دشمن از نرسیدن به هدف خود در توقف اقتصاد ایران عصبانی است
تکدیگری مدرن برخی از جوانان
حل بحران قره باغ؛ شاید وقتی دیگر اما به نفع آذربایجان!
مسابقه غم انگیز دولت و مجلس برای پرداخت نقدی
ماجرای دریافت ارز فرهاد مجیدی چه شد؟
هم انتقام، هم دیپلماسی
در نقد بازاریابی شبکهای
مدعیان منطقه خلا
قایقرانی درخیابانهای شهر
نباید با عطسه یک نفر اقتصاد ایران بههم بریزد
اروپای راستگرا در پس بحران کرونا
امپراطوری عثمانی، قربانی استراتژی نفوذ