روزنامه جوان
1399/09/12
شلختگی گفتاری تحلیلگر اصلاحطلب
عباس عبدی زیاد مینویسد و این ماهها آنقدر نوشتنش زیاد و زیادتر شده که نوشتههایش هر روز بیشتر از استناد و منطق خالی شده و گویا فقط مینویسد که نوشته باشد تا شاید از قافله تحلیلگری عقب نماند. هر روز از خوشحالی عدهای در ایران به دلیل رأی آوری بایدن مینویسد؛ استنادی هم ندارد. فقط، چون همه مثل اصلاحطلبان از رأی آوری بایدن ذوق زده نشدهاند، برچسب ناراحتی از رأی نیاوردن ترامپ میخورند؛ شعار جرج بوش بعد از ۱۱ سپتامبر هم همین بود؛ یا با ما هستید و یا علیه ما. عباس عبدی هم مثل جرج بوش فکر میکند اگر کسی ذوقزده و شادمان از آمدن بایدن نشد و با اصلاحطلبان نبود، پس یعنی ناراحت از رفتن ترامپ است. حالا هزاربار هم که بگوییم سگ زرد و شغال برادر هستند، میخواهند خودشان را به نشنیدن بزنند!عبدی زیاد مینویسد و تکرار و زیادهگویی را هم جزیی از استدلال دانسته لابد؛ مثلاً او بارها نوشته که در دولت قبلی ۷۰۰ یا ۸۰۰ میلیارد دلار پول هدر شد؛ گویی پول خرد است که حالا ۱۰۰ میلیارد دلار اینطرف و آن طرفش فرقی نکند! استدلالی هم ندارد، فقط میگوید. اخیراً حتی نفوذ اسرائیل و ترورها را هم به دولت قبلی ربط داده، کنتور که نمیاندازد، روزنامهنگار میتواند هر روز بنویسد و تکرار کند و کسی هم نپرسد سند ادعایت کجاست!
روز گذشته، اما او نکات جالبتوجهی در مورد «شلختگی گفتاری» مسئولان در روزنامه اعتماد نوشت، یادداشتی که گرچه درست است، اما یکی از مصداقهایش خود اوست: «اگر بخواهیم برای ایران یک ویژگی منحصر به فرد تعریف کنیم که در دیگر جوامع کمتر دیده میشود، باید بر شلختگی گفتاری دهها و بلکه صدها صاحب سخن که هر کدام در یک پستی مسئول هستند انگشت نهاد. شلختگی گفتاری یعنی حرفهای بیمعنا زدن یا بیان گزارههای پوچ و اینهمانی، یا اظهاراتی که مستوجب جرم و مجازات است، یا القای کلماتی که معنای دیگری را به ذهن متبادر میکند و... انواع و اقسام گزارههای بیمعنی و نادرست یا دروغ را میتوان برشمرد که اعتبار سخنان آنان را به کلی زایل کرده است.»
عبدی که خود نیز دچار همین شلختگی گفتاری است، مینویسد: «شلختگی گفتاری ناشی از شلختگی فکری و نداشتن سازمان فکری منسجم است که در نهایت به شلختگی رفتاری و عملی نیز منجر میشود. شلختگی گفتاری محصول نوعی انحراف در سیاست است که البته خودش نیز به نوعی این انحراف را تقویت میکند. شلختگی گفتاری ریشه در عوامل گوناگونی دارد. بیریشه بودن یا وجود و فرهنگ لمپن سیاسی یکی از علل رشد این نوع گفتار است. فقدان پاسخگویی در جامعه، مسئولان را مصون از نظارت میکند و این به بیان اظهارات غیرمسئولانه آنان کمک میکند، چرا که متوجه ایراد اظهارات خود نمیشوند. در واقع در غیاب رسانههای مستقل این ادبیات رشد میکند.» او در ادامه، «فقدان مرزبندیهای تخصصی و حرفهای» را دلیل دیگر این شلختگی میداند و بعد مینویسد: «همه درباره همه مسائل و با هر سطحی از اطلاعات داشته یا نداشته حرف میزنند و هیچ کس هم نیست که از آنان حساب بکشد که، تو به دلیل جایگاه رسمی، چرا وارد عرصهای شدهای که ربطی به جایگاه رسمی تو ندارد؟»
عبدی البته خود هیچگاه پاسخگوی ادعاهایش نبوده؛ و البته در هر زمینهای هم اظهارنظر میکند. بله، یادداشت او درست است، چون حداقل یک مصداقش مقابل چشم ماست؛ عباس عبدی!
سایر اخبار این روزنامه
خفقان در اینستاگرام با حذف پستهای مربوط به دانشمند شهید
مجازات مانع جنگ است
انتقام نگیریم گستاختر میشوند
استقراضیه بودجه ۱۴۰۰ امروز به مجلس میرود
شلختگی گفتاری تحلیلگر اصلاحطلب
تولید واکسن وطنی کرونا در خرداد ۱۴۰۰
مجلس جاده «برجام یکطرفه» را بست
تعلیق تعهدات برجام منطبق با قواعد حقوقی است
پاسخ پارلمانی به جنایت خیابانی