اما و اگرهای یک فهرست همیشه جنجالی

سرمقاله آرمن ساروخانیان  @armen7791   تصویب اساسنامه فدراسیون، گره‌ای بود که با باز شدنش تعدادی از ابهامات مهم فوتبال ایران برطرف خواهد شد. قبل از همه باید منتظر برگزاری انتخابات و تعیین رئیس جدید فدراسیون فوتبال باشیم. با مشخص شدن جانشین تاج، فدراسیون فوتبال از روزمرگی خارج می‌شود و احتمالاً برنامه‌های توسعه جدیدی در دستور کار قرار می‌گیرد. انتخاب رئیس جدید فدراسیون تیم ملی را هم از بلاتکلیفی خارج می‌کند و برنامه‌های آن جدی‌تر از قبل دنبال خواهد شد. بعد از جدایی پرماجرای ویلموتس، اسکوچیچ گزینه موقتی بود تا تیم ملی از مخمصه‌ای که مربی بلژیکی ساخته بود، خارج شود. تیم ملی برای تدارک دور برگشت مقدماتی جام جهانی زمان زیادی نداشت و یکی از دلایل انتخاب اسکوچیچ محدودیت زمان و البته گزینه در دسترس و ارزان بود. با این حال کرونا همه چیز را تغییر داد و هنوز هم تاریخ جدید این مسابقات اعلام نشده است. اسکوچیچ که برای شروع قراردادی سه ماهه داشت، مدت‌هاست که در این پست باقی مانده، ولی به خاطر شرایط استثنایی این روزها فقط دو بار فرصت نشستن روی نیمکت را پیدا کرده است. قطعاً یکی از اولین تصمیمات رئیس جدید فدراسیون فوتبال برگزاری جلسه با اسکوچیچ و صحبت درباره آینده تیم ملی و این مربی خواهد بود. با این حال فعالیت‌های تیم ملی در دوران گذار فدراسیون نمی‌توانست متوقف شود و اسکوچیچ در این مدت کارش را پیش برده است. او بازی‌های لیگ را زیر نظر گرفت و تلاش کرد بازیکنان جدیدی را به چرخه تیم ملی اضافه کند. در فهرست او نام‌های جدیدی مثل قایدی و نورافکن دیده می‌شد که قابل پیش‌بینی بود و نام‌های جدید دیگری که کمتر کسی انتظارش را داشت. برخی معتقدند هدف اسکوچیچ از دعوت نفرات جدید تغییر نسل در تیم ملی است، ولی تیمی که کی‌روش باقی گذاشت و بعداً به ویلموتس رسید، نیاز چندانی به تغییر نسل ندارد. قابل انتظار بود که بازیکنی مثل مسعود شجاعی از چرخه تیم ملی کنار برود، ولی بازیکنانی مثل بیرانوند، میلاد محمدی، پورعلی‌گنجی، جهانبخش، طارمی و آزمون که اسکلت تیم ملی را تشکیل می‌دهند کمتر از 30 سال دارند و در اوج دوران حرفه‌ای‌شان هستند. حاجی‌صفی، دیگر عضو مهم تیم ملی هم 30 ساله است و این نسل هنوز می‌تواند برای تیم ملی بازی کند و نیاز به تغییر ندارد. در عوض اسکوچیچ حق دارد مثل هر سرمربی دیگری بازیکن جدیدی که می‌پسندد یا تازه در فوتبال ایران مطرح شده را‌ دعوت کند. کی‌روش بازیکنان را بر اساس ایده‌های خودش و مدل بازی تیمش دعوت می‌کرد. این اتفاق در دوره ویلموتس هم تکرار شد و حالا هم اسکوچیچ سلیقه خاص خودش را دارد. علاوه بر اینها باید تحولات فوتبال جهان در دو سال اخیر را هم در نظر گرفت. کی‌روش در اکثر دوران حضورش در تیم ملی از چیدمان 3-3-4 استفاده کرد، ولی اسکوچیچ در حال محک زدن سیستم‌های مختلف است و در بازی با بوسنی با سه مدافع بازی کرد؛ روشی که به تازگی تیم‌های زیادی از آن استفاده می‌کنند. درباره فهرست‌ تیم‌ ملی در همه جای جهان بحث‌های مختلفی در می‌گیرد. رسانه‌ها به نمایندگی از هواداران می‌خواهند از انتخاب‌های سرمربی رمزگشایی کنند و پس ذهن او را ببینند. حضور در این نشست‌ها و روبه‌رو شدن با خبرنگاران کنجکاو و بعضاً سمج برای سرمربیان تیم‌های ملی معمولاً خیلی لذتبخش نیست و گاهی با جواب‌های زیرکانه سعی می‌کنند دست‌شان رو نشود، ولی آن را به عنوان بخشی از حرفه‌شان پذیرفته‌اند و به آن تن داده‌اند. در فوتبال ایران اما این رسم ساده رعایت نمی‌شود و فدراسیون فوتبال نیازی به پاسخگویی زیرمجموعه‌اش احساس نمی‌کند. این رویه در زمان کی‌روش هم وجود داشت و در دوره اسکوچیچ هم ادامه پیدا کرده است. قطع کانال ارتباط با رسانه‌ها منشأ سوءتفاهم‌ها و شائبه‌هایی است که به وجود می‌آید. در یک فضای غبارآلود تشخیص درست از نادرست دشوار است و کسانی برنده‌‌اند که تریبون قوی‌تری داشته باشند. به نفع اسکوچیچ و فدراسیون فوتبال است که تیم ملی را بیشتر از این ایزوله نکند و ارتباط با رسانه‌ها را جدی بگیرد. در فهرست اسکوچیچ هم چند نام غیرمنتظره وجود داشت و اگر مربی کروات مقابل خبرنگاران می‌نشست، شاید می‌توانست آنها را بابت انتخاب‌هایش قانع کند. همین بحث‌ها و اختلاف‌نظرها است که بعد متفاوتی به فوتبال می‌دهد، با این حال انتخاب فهرست و ترکیب تیم ملی در نهایت با سرمربی است و خود اوست که باید بابت نتایج هم پاسخگو باشد.