دشمن کهنه‌کار، مجلس تازه‌کار!

 
 
 
 


1- آيت‌ا... هاشمي نماد کهنه‌کاري سياسي در جمهوري اسلامي ايران بود. شايد براي همين بود که در ميانسالي و بدون‌هيچ‌گونه تجربه حضور در مناصب حاکميتي به رياست اولين مجلس شوراي اسلامي رسيد و بعدها تنها رئيس مجلسي شد که به رياست‌جمهوري، خبرگان رهبري و مجمع تشخيص مصلحت نظام هم رسيد.آيت‌ا... هاشمي در صدر هر نهادي قرار مي‌گرفت، هرگز تصميمات عجولانه تازه‌کارانه از آنجا ديده نمي‌شد. براي همين در بزنگاه‌هاي تاريخي همه نگاه‌ها به «هاشمي» بود تا مرد عبور از بحران‌ها شود. اداره مجالسي که هاشمي، رئيس آن بود با وجود طيف‌هاي متنوع سياسي و مخالف يکديگر، خالي از اشکال نبود ولي هرگز دچار بليه تازه‌کاري در تصميمات کلان و استراتژيک نشد. نمونه بسيار خاص اين ادعا در ماجراي جنايت ناو هواپيمابر آمريکايي درباره هواپيماي مسافربري ايراني در سال 67 بود؛ جنايتي فجيع که به عنوان تله نهايي جهت ناکام گذاشتن ديپلماسي موفق جمهوري اسلامي در سازمان ملل، برنامه‌ريزي و در نهايت ناجوانمردي اجرا شد. هدف اصلي ديپلماسي موفق ايران در آن روزها، معرفي صدام به عنوان آغازگر جنگ بود که ولايتي و تيم مذاکره‌کننده – از جمله محمد‌جواد ظريف- مراحل گنجاندن آن را در داخل قطعنامه 598 شوراي امنيت پيش برده بودند؛ اما برگرديم به تله‌ نهايي آمريکايي‌ها براي ناکام گذاشتن ديپلماسي ايراني در سال 67. با پخش خبر حمله ناو آمريکايي به هواپيماي مسافربري ايراني در تيرماه 67، موج «انتقام‌گيري»- که به‌حق هم بود- کشور را فرا‌‌گرفت. مجلس هم کاملا با اين موضوع همراه بود. فرمانده ارشد نظامي، از راه انداختن‌ حمام خون در خليج‌فارس گفت و آيت‌ا... منتظري هم در نامه‌اي به امام، خواستار اعلام حکم جهاد عليه آمريکا شد. پاسخ امام اما به درخواست آيت‌ا... منتظري مدبرانه بود؛ از ايشان-و به نوعي همه- خواست پشتيبان نظر‌ «جانشين فرمانده کل قوا» و رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي باشند. اينگونه بود که جنايت آمريکايي به خودشان برگشت و جمهوري اسلامي به «تدبير و عقلانيت» از «تله نهايي دشمن کهنه‌کار» گذشت تا با پذيرش قطعنامه 598، سند پيروزي تاريخي ايران و «تجاوزگري صدام» در سازمان ملل، رسميتي تاريخي بيابد. 2- اتفاقات اخير ديپلماتيک پيرامون برجام بالاخص طي چند ماه گذشته، که از شکست تاريخي آمريکا مقابل جمهوري اسلامي ايران در جلسه شهريور ماه امسال «شوراي امنيت سازمان ملل» آغاز و در نهايت به ناکامي ترامپ در انتخابات «رياست‌جمهوري 2020» ختم شد، فضايي را از جهت «توفيق قريب‌الوقوع و تاريخي ديپلماسي ايراني» در تحقق «بازگشت آمريکا به برجام» ايجاد کرد که به نوعي تداعي‌کننده موقعيت مشابه ديپلماتيک در تيرماه 67 است و شهادت ناجوانمردانه «دانشمند شهيد ايراني» را تا حدود زيادي از لحاظ «اهداف اصلي پشت پرده جنايت»، شبيه فاجعه ساقط کردن هواپيماي مسافربري ايران توسط ناو آمريکايي، کرده است. «مجلس تازه‌کار» بر‌خلاف «مجلس سال 67» به نوعي «دشمن کهنه‌کار» را دقيق نشناخته و با تعيين ضرب‌الاجل براي خروج ايران از پروتکل الحاقي، فشار رواني بازگشت به برجام را از دوش «دولت آينده آمريکا» برداشته و «دولت ايران» را با چالش «محدوديت زماني» براي توافق روبه‌رو کرده که قطعا «دشمن کهنه‌کار» از اين بابت خشنود و اميدوار شده است. نگارنده البته معتقد است با توجه به نقش‌آفريني‌هاي بي‌بديل «رهبر معظم انقلاب» در حفظ برجام و دفاع مستمر ايشان از مذاکره‌کنندگان هسته‌اي، نگراني جدي از بابت اقدام عجولانه نمايندگان مجلس وجود ندارد و استراتژي «حفظ برجام» به عنوان مهم‌ترين دستاورد ديپلماسي نظام در دو دهه اخير با رسميت يافتن «ايران هسته‌اي» در بالاترين «مجامع بين‌المللي» با جديت بيشتر ادامه خواهد يافت، ولي يقينا جبران هزينه‌هاي چنين اقدامات عجولانه‌اي از سوي «مجلس» براي نظام، ساده نخواهد بود. فراموش نکنيم خسارات اقدامات عجولانه رئيس‌جمهور تازه‌کاري مثل احمدي‌نژاد، هنوز جبران نشده و نبايد کشور را دوباره با تصميماتي مشابه آن‌هم در قوه مقننه، دچار چالش‌هاي جديد کرد. حرف آخر اينکه همانطور که احمدي‌نژاد با تندروي در جايگاه رياست‌جمهوري به جايي نرسيد، مجلس نيز با اقدامات تند به راس امور نخواهد رسيد و تنها راه دستيابي قوه مقننه به جايگاه اصلي خود، در پيش گرفتن «اعتدال» و آموختن «کهنه‌کاري سياسي» از لابه‌لاي سطور خاطرات آيت‌ا... هاشمي بالاخص در دوران «رياست مجلس» وي است.