فرایند مدیریت یکپارچه آموزشی

نیما نعمتی ‪-‬ شاید از پیش از عالم گیر شدن ویروس کرونا، بهره‌گیری از شیوه‌های نوین آموزشی در حد راهبردی مطالعاتی مطرح می‌شد و گستره کاربردی آنها در سیستم آموزش ملی برای میان مدت در مخیله برنامه ریزان آموزش ملی نمی‌گنجید. لیکن مطابق اصل تغییر اجباری رویکردهای متداول در شرایط بحرانی و لزوم غلبه بر چالش همه‌گیری بیماری کرونا ویروس که هر روز به شکل تازه‌ای رخ می‌نمود و یافتن راهکاری موثر و مطمئن برای مواجهه با آن، به دغدغه ذهنی محققان علمی و برنامه ریزان عرصه آموزشی و پژوهشی تبدیل شده بود. در چنین شرایطی بروزتغییر در همه شیوه‌های مرسوم زندگی اجتماعی رویه‌ای عادی می‌نماید. علاوه بر تغییرات اقتصادی – اجتماعی لزوم اجرای طرح‌های متناسب در زمینه برنامه ریزی آموزشی نیز ضرورت می‌یابد. حساسیت امر آموزش و پژوهش در
مدارس و دانشگاهها – که کارکرد اصلی آنها می‌باشد –
به اندازه‌ای دارای اهمیت می‌باشد که تعطیلی
بلند مدت شان ضرری جبران ناپذیر به چارچوب‌های


علمی – فرهنگی یک کشور توسعه یافته محسوب می‌شود. لذا روشن نگه داشتن چراغ راه دانش علاوه بر هموار نمودن مسیرهای دسترسی به منابع و مراکز علمی – فرهنگی و تداوم تولیدات آنها، نوعی تبلیغ جهانی نیز به شمار می‌آید. در شرایطی که هر کدام از کشورها با راهکارهایی مختلف در صدد غلبه بر بحران جاری بر آمده‌اند تدوین راهبردی منسجم می‌تواند پیام اقتدار ملی را به اقصی نقاط جهان مخابره نماید. پس از سردرگمی‌های متداول و لحاظ سلایق شخصی برخی مدیران در طراحی شیوه‌های مقابله با چالش‌های روزافزون، بهره‌گیری از آموزش‌های غیر حضوری و تداوم آموزش از طریق فضای مجازی و رسانه ملی مورد توجه قرار گرفت. این تجربه در ابعاد ملی، اقدامی بزرگ و ممارستی ارزشمند می‌باشد زیرا اولین تجربه از نوع خویش می‌باشند. هیچ کس انتظار ندارد در زمان شروع تمرین و آغاز مرحله کسب تجارب اولیه، هماهنگی کامل در طرح و اقدام و همراهی و رضایت همه جانبه در عمل محقق شود. لیکن با گذر زمان، تکامل در برنامه ریزی و هماهنگی در اظهار نظرها و همگرایی در تدوین راهکارها باید بر سلایق شخصی و اتخاذ تصمیم‌های احساسی غلبه نماید. بازدهی مطلوب مجموعه‌ای از هماهنگی‌ها و تلاش‌های مدیران آموزشی - پژوهشی کشور در داده‌های خروجی مشخص می‌شود. زمانی که نگاه حرفه‌ای و اقدام حرفه‌ای در برنامه ریزی‌ها اولویت می‌یابد رفتارهای احساسی و نگاه مبتدی به تحولات پیش‌رو
رنگ می‌بازد. از زمان آغاز تعطیلی آموزش حضوری در مدارس، رسانه ملی با همه ظرفیت و با هدف پر کردن خلا موجود با همکاری مجموعه سیستم آموزش و پرورش کشور پای به میدان نهاد. تاکنون نیز این انسجام و همکاری با قوت هرچه فزون‌تر و با حفظ همان انگیزه‌های اولیه تداوم یافته است. در سوی دیگر میدان، مجموعه آموزش و پرورش ملی با طراحی سامانه شاد و ارتقاء آن در گذر زمان با هدف غلبه بر چالش پوشش گسترده همه دانش‌آموزان کشور بدنبال راهکاری ارزشمند برای تداوم توسعه کمی و کیفی امر آموزش و پژوهش در شرایط بحرانی بیماری کرونا ویروس می‌باشد. قطع به یقین به تدریج مدیران و برنامه ریزان آموزشی به رفع همه نقاط ضعف تجهیزاتی
و نرم افزاری سامانه جامع آموزش شاد و دیگر سامانه‌های همسو نائل می‌شوند. در دانشگاهها هم غیر حضوری شدن آموزش فرآیندی ناگریز است لیکن پژوهشکده‌ها و آزمایشگاهها را نمی‌توان غیر حضوری برگزار کرد و با حفظ دستورالعمل‌های بهداشتی چراغ پژوهشکده‌ها و آزمایشگاهها همچنان روشن می‌ماند. علی رغم تمام گفتار، کمبود وسایل و تجهیزات کاربری شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، کیفیت پوشش شبکه اینترنت و هزینه‌های آن و گستره پوشش سامانه‌های طراحی شده که روندی رو به رشد و پایدار شونده دارند. شکل تولید محتوا و نحوه نظارت بر محتوای صوتی و تصویری و تکالیف آموزشی ارائه شده توسط برخی از دبیران مدارس به ویژه مدارس دوره ابتدایی به یکی از دغدغه‌های ذهنی والدین و دانش‌آموزان بدل شده است. استفاده از محتوای ناقص و تکراری، غیر مرتبط یا برخورد سلیقه‌ای برخی از اداره‌کنندگان مدارس و دبیران با آموزش‌های مجازی، نمونه‌ای از این چالش‌های آموزشی در فضای مجازی محسوب می‌شود. در اینکه برای جامعه دانش‌آموزی در سنین مختلف و پایه‌های آموزشی گوناگون، عنوان‌های مشخصی از کتابها و حدی از استاندارد مطالب آموزشی تعریف شده است شکی نیست. ارائه مطالب خارج از مباحث تدوین شده توسط شورای برنامه ریزی و تالیف کتب درسی در شرایط خاص که آموزش مطالب درسی با استاندارد زمانی تعریف شده را دشوار می‌نماید. اصرار برخی از دبیران در طرح آموزش مطالب خارج از کتب درسی یا تعیین تکالیف سنگین نوشتاری و کاردستی‌های نامتعارف یا حفظ نمودن مطالبی بی‌فایده و پر حجم برای دانش‌آموزان به ویژه در دوره ابتدایی جای تامل بسیار دارد.
از یاد نبریم در پایه ابتدایی با طیفی از افراد جامعه مواجه هستیم که در نگاه ملی، آینده ساز کشور بوده و از نظر جامعه شناسی انسانی، کودکانی حساس و کنجکاو می‌باشند که مدیریت و نظارت در تولید محتوای آموزشی خاص آنها ضرورت دوچندان می‌یابد. در شرایط عادی و با آموزش‌های حضوری، کودکان در مدارس ورزش می‌کنند و در بازی‌های جمعی شرکت کرده و با همسالان خویش باب گفتگو را می‌گشایند و تفکرات و تجارب شخصی شان را در محیطی امن بازگو می‌کنند و با نظر خواهی از والدین مهارت اجتماعی شدن را تمرین می‌کنند.
در شرایطی که همه‌گیری بیماری کرونا نفس بزرگترها را به تنگ آورده، کودکان بیش از دیگر آحاد جامعه ایزوله شده و راههای ارتباط اجتماعی آنها مسدود یا محدود شده است.
خواه ناخواه حدی از افسردگی بر کودکان و نوجوانان که بخش آسیب پذیر جامعه در کوران حوادث و بلایا می‌باشند مستولی شده است. در صورتی که بدون نظارت بر محتوای آموزشی تولید شده
در فضای مجازی و اجبار والدین به مشارکت در حل تکالیف کودکان، بر این قشر فشار روانی مضاعفی تحمیل نماییم باید در انتظار بازخوردهای نگران‌کننده و ناهنجاری‌های رفتاری و گفتاری
این بخش از جامعه نیز باشیم. بنابراین
لجام گسیختگی در تولید محتوای آموزشی
فرا درسی تحت هر عنوانی مخاطره آمیز می‌باشد. نباید از آن طرف بوم سقوط کنیم و در میان مدت شاهد کودکانی افسرده ، پرخاشگر و پرالتهاب باشیم و خانواده‌هایی که در سرگردانی ارائه مطالب فرا درسی رها شده‌اند و کودکانی که از اعمال سلایق شخصی برخی دبیران به ستوه آمده‌اند لیکن راه گریزی ندارند.
بنابراین لزوم نظارت یکپارچه سیستم آموزشی ملی بر محتوای تولید شده در فضای مجازی از سوی دبیران مختلف به ویژه در پایه ابتدایی ضرورت می‌یابد.