رمز و رازهای مدیریت تعارض‌ها به جای حل آن‌ها

واژه تعارض در فرهنگ فارسی معین به معنای «متعرض یکدیگر شدن» و «ناسازگاری کردن» است. هر ناسازگاری در نیاز، خواسته، باور و احساس بین دو انسان می‌تواند ایجاد تعارض کند. در این بین، نتایج یک پژوهش علمی که به تازگی در مجله The Lancet Psychiatry منتشر شده است، نشان داد که 69 درصد از تعارضات در رابطه زناشویی پایدار و دایمی‌اند و هیچ راه‌حل همیشگی ندارند. دلیل آن هم تفاوت زوج ها در نیازهای اساسی و ساختار شخصیت آن‌هاست. زمانی که نمی‌توان تعارضی را حل کرد باید آن‌را مدیریت کرد. بنابراین کار مهم زوج ها مدیریت این تعارضات همیشگی است و نه حل آن‌ها. اما چطور باید به این مهارت دست یافت؟
 
   تعارض جزو جدایی‌ناپذیر ارتباطات آدم‌هاست
هر دو انسان زنده‌ای که با یکدیگر در تعامل باشند، خواه ناخواه دچار تعارض می‌شوند. تعارض جزو جدایی ناپذیر ارتباطات آدمی است. حتی کودکی که در وجود مادر رشد می‌کند و پاره‌ای از وجود اوست، به محض این‌که کمی رشد کرد با مادر دچار تعارض می‌شود. به طور مثال، مادر می‌خواهد که او بخوابد تا به دیگر کارهایش رسیدگی کند اما کودک نمی‌خواهد بخوابد و شاید این اولین تجربه تعارضات در زندگی هر فرد باشد؛تعارض کودک با مادر. هرچه که فرد بزرگ‌تر می‌شود، تعارضات او نیز متنوع‌تر و بزرگ‌تر می‌شود. کم‌کم فرد متوجه می‌شود که در بسیاری از مواقع تعارضاتش بیرونی نیستند، بلکه درونی هستند. به این معنا که دو نیاز او یا دو خواسته‌اش با یکدیگر در تعارض قرار می‌گیرند. مثلا میل به تنبلی و میل به پیشرفت یا میل به خرید و میل به پس‌انداز.
  تعارضات بین زوج ها باید جدی گرفته شود


انسان‌ها علاوه بر این که با خودشان دچار تعارض می‌شوند، با دیگران هم  دچار تعارض می شوند. زمانی که ارتباطات کوتاه مدت و مقطعی باشد، وجود تعارضات شاید چندان اهمیتی نداشته باشد. مثلا اگر قرار باشد شما در سال تنها یک بعدازظهر را با یک دوست قدیمی بگذرانید که با او تعارضات مهمی دارید، این‌کار شاید چندان سخت نباشد. یک بعدازظهر است و شما می‌توانید انتخاب کنید که درباره موضوعات مورد اختلاف صحبت نکنید. اما زمانی که صحبت از رابطه‌های نزدیک و طولانی‌مدت مانند ازدواج می‌شود، موضوع به سادگی یک بعدازظهر گرم تابستانی نیست. این جا، جایی است که افراد باید بدانند که با تعارضاتشان چه باید بکنند؟ تا این جای مطلب دو نکته مهم مطرح شد، اول این‌که وجود تعارض جزو جدایی‌ناپذیر هر رابطه است، دوم این‌که هرچه رابطه نزدیک‌تر باشد، احتمال وجود تعارضات بیشتر است.
  تقسیم‌بندی این تعارضات به 2 دسته
تحقیقات نشان داده‌اند که تعارضات در رابطه زن و شوهری به دو دسته قابل حل و غیرقابل حل تقسیم می‌شوند. تعارضات قابل حل آن‌هایی هستند که می‌شود درباره‌شان صحبت کرد و تعارض یا مشکل را حل کرد. مثل اختلاف سلیقه در انجام کارها یا نحوه مدیریت امور زندگی. اما دسته دوم تعارضاتی هستند که ریشه در تفاوت‌های شخصیتی افراد دارند. تحقیقات نشان داده‌اند که بیشتر از 69 درصد تعارضات زوج ها شامل این دسته هستند. این دسته از تعارضات، آن‌هایی هستند که باز هم باید درباره ‌شان صحبت کرد، اما این‌بار رویکرد صحبت نباید در جهت حل تعارض باشد زیرا این تعارضات غیرقابل حل‌اند؛ بلکه باید هدف از گفت‌وگو مدیریت تعارض باشد. از آن جا که بیشترین میزان تعارضات زوج ها در دسته دوم قرار می‌گیرد، مهارت مدیریت تعارضات در تداوم یک رابطه خشنود بسیار مهم است.
  تعارضات غیرقابل حل، غیرقابل مدیریت نیست
زمانی که از تعارضات غیرقابل حل صحبت می‌کنیم، منظور این نیست که نمی‌توان با آن تعارض هیچ کاری کرد. بلکه منظور این است که نمی‌توان انتظار داشت که با روش‌های حل مسئله بتوان آن تعارض را به طور 100 درصدی از بین برد. در واقع زوج ها باید بیاموزند که بسیاری از تعارضاتی که در رابطه‌شان وجود دارد، تعارضاتی هستند که با وجود این‌که غیرقابل حل‌اند اما قابل مدیریت هستند. تحقیقات گاتمن‌ها نشان داده است که زوج های خشنود آن هایی هستند که می‌دانند چگونه تعارضات غیرقابل حل‌شان را مدیریت کنند و دست از تلاش برای از بین بردن این تعارضات برداشته‌اند.
  در ازدواج‌های خشنود چگونه به تعارضات پرداخته می‌شود؟
در ازدواج‌های شاد و خشنود پرداختن به تعارضات بسیار ظریف صورت می‌گیرد: در روابط شاد طرح موضوع مورد اختلاف به صورت آرام و با زبان خوش صورت می‌گیرد، زوج ها از نسبت پنج به یک استفاده می‌کنند که نرخ رویدادهای مثبت به منفی است، زن و شوهر به طور دایم پذیرش و مقبولیت دیگری را به او ابراز می‌کنند، هر دو طرف سطح برانگیختگی فیزیولوژیک خود را پایین نگه می‌دارند، دو طرف از تعارضات منفی با یکدیگر جلوگیری می‌کنند، اگر رفتار ناخوشایندی پیش بیاید برای اصلاح آن به سرعت اقدام  و از پیشرفت تعامل منفی جلوگیری می‌کنند و هر دو طرف به سمت مذاکره برای کنار آمدن با یکدیگر تمایل دارند و به سمت آن حرکت می‌کنند.
  برای مدیریت تعارضات غیرقابل حل چه باید کرد؟
 سخت‌ترین بخش تعارضات، شاید مدیریت تعارضات غیرقابل‌حل باشد. بهترین و کارسازترین پیشنهاد در این زمینه کمک گرفتن از متخصصان زوج درمانگر است. اما به عنوان نشانه‌ای برای شناخت نقاط خطر در یک رابطه باید به این موضوع اشاره کنم که زمانی که فرد به لحاظ هیجانی بسیار برانگیخته باشد یعنی سیستم عصبی خودکار او به شدت تحریک شده باشد، فرد وارد وضعیت تهدید و دفاع می‌شود. فردی که در این موقعیت قرار گرفته است توانایی پردازش صحیح اطلاعات، گوش دادن، خندیدن، مهربان بودن، همدلی کردن و خلاق بودن را به میزان زیادی از دست می‌دهد. بنابراین یادگیری روش‌های کاهش برانگیختگی فیزیولوژیک یک مهارت بسیار مهم در مدیریت تعارضات است. در نهایت لازم می‌دانم این نکته را بیان کنم که تنها نداشتن عواطف منفی برای داشتن یک رابطه خشنود کافی نیست بلکه لازمه داشتن یک ازدواج شاد، ساختن و ایجاد عواطف مثبت در رابطه است، نکته‌ای که کمتر به آن توجه می‌شود.