تانگوی یک نفره؟!

بابک خطی ‪-‬ «کیسه‌های پلاستیکی پر از محصولات مختلف - سفارشات تلفنی شهروندان - روی هم کوت شده است. داخل فروشگاه هم سرشار
از کارگرانی‌ است که لیست سفارش بدست در جستجوی سفارش‌های تلفنی جدید -که
پس از کرونا به وضوح زیادتر شده است - هستند.
در چهره کارگران جوان خستگی و خواب‌آلودگی فریاد می‌زند، پیک‌‌های موتوری با گونه و بینی‌های سرخ مشغول برداشتن کیسه‌های مسافر هستند.


قفسه‌های خالی به سرعت در حال پرشدن است...»
اگر نیازهای مردم را به عنوان یک بازار تجارت چند منظوره در نظر بگیریم، تجارت‌های محلی و فروشگاه‌های زنجیره‌ای خواه ناخواه در رقابت با هم قرار می‌گیرند که در اکثر موارد نتیجه، تفوق فروشگاه‌های زنجیره‌ای و مغبون ماندن و در مواردی ورشکسته شدن تجارت‌های محلی است. اگر رسیدن به طیفی از سود -از منصفانه تاحداکثری- هدف هر دو این تجارت‌ها باشد که هست، دلایل این برتری چیست؟
دلیل اولیه موفقیت فروشگاه‌های زنجیره‌ای را شاید در تحت پوشش نهادن اکثر نیازهای خانوار زیر یک سقف جستجو کرد. مسئله‌ای که طبعا به علت تنوع کالا و صرفه‌جویی در زمان مشتریان طبعا مورد استقبال مردمی بیشتر نسبت به تجارت‌های محلی قرار می‌گیرد.دلیل دیگر این استقبال اختصاص تخفیف‌های متفاوت به اجناس مختلف و در برخی موارد اختصاص تخفیف مختصر اما دائمی برای همه کالاها است(همیشه تخفیف).
اما چگونه این مهم انجام شدنی‌است.
شاید قیمت خرید کمتر شرکت‌های زنجیره‌ای از تولیدی‌ها می‌تواند دلیل خوبی باشد اما چرا یک تولیدی ترجیح می‌دهد به برخی فروشگاه‌های زنجیره‌ای مرتبط به خود تخفیف بیشتر دهد؟ توجه به این نکته ضروری است که با احتمال تقریبی بالا بعد از تعطیلی تجارت‌های محلی یا تضعیف چشمگیر آنها تنها شرکت‌های تولیدی و فروشگاه‌های زنجیره‌ای قیمت تمام شده را مشخص خواهند نمود که طبعا بدون وجود رقیب آسانتر می‌توان آن را مدیریت کرد (بخوانید بالا برد).
مردم نیز در آینده‌ی احتمالی شرایط ورشکستگی تجارت‌های محلی، راه چاره دیگری جز خرید ملزومات خود از شرکت‌های زنجیره‌ای ندارند. البته می‌توان با استفاده از اعجاز کلمه تخفیف روی یک کالا تا حدی زهر افزایش قیمت را گرفت؛ فقط به عنوان مثال برای درک بهتر مطلب می‌توان فرض کرد، قیمت فروش جنسی دو برابر شود و ده درصد تخفیف هم در نهایت در آن لحاظ شود.
از طرفی باید توجه داشت این احتمالات فقط مدل اولیه و ابتدایی است و قدرت مانور زیادی برای آن وجود دارد.
اینکه فرضا فروشگاه‌زنجیره‌ای با تولیدی خاصی هماهنگ شود یا خود نقش تولیدگر در برخی از محصولات را بازی کند یا با شرکت‌های بسته‌بندی کالا در ارتباط باشد و... همه اینها البته پس از اثبات معنی دار بوده و قبل از آن تنها یک تحلیل احتمالی است اما می‌توان گفت که همه این تحلیل‌ها، احتمالاتی به طور بالقوه
انجام شدنی است.
فقط در یک مورد، محمدعلی اسفنانی، معاون تعزیرات، به صراحت اعلام کرده است فروشگاه‌های زنجیره‌ای برای تخفیف‌دادن‌های‌شان
با جا زدن حبوبات درجه ۲ یا ۳ به جای جنس‌های درجه یک یا حتی اعلا، با شرکت‌های بسته‌بندی زدوبند می‌کنند.
مسئله و علت دیگر اقبال به برخی شرکت‌های زنجیره‌ای استخدام نیروی کار ارزان با حداکثر مقررات زدایی احتمالی در حد امکان است. یعنی به طور کلی افزایش نیروی کار یا ایجاد تسهیلات برای آنان متناسب با میزان افزایش سود نیست و در حالی‌که تجارت به‌طور ایجابی گسترده می‌شود اما سهم رسیده به کارکنان متناسب با این گسترده شدن نیست.
کارگرانی که با اولین اعتراض نسبت به عدم دریافت حداقل دستمزد و حتی اعتراض نسبت به تاخیر دریافت حقوق بر اساس همان دستمزدهای مورد نظر کارفرما، به سادگی قابل اخراج و جایگزین کردن با خیل بیکاران پشت در هستند.
تعطیلی تجارت‌های محلی از طرفی باعث افزایش بیکاری و اضافه‌شدن افراد بیکار شده در صف «استخدام به هر قیمت» برخی شرکت‌های زنجیره‌ای به صورت سیکلی معیوب می‌گردد.
البته از طرفی وضع کارکنان در تجارت‌های محلی هم که نیاز به نیروی کار دارد در رقابت با برخی شرکت‌های زنجیره‌ای -البته به طور سلبی- خیلی بهتر نیست. چرا که برای سرپاماندن و حذف نشدن، اولین و راحت‌ترین سیاست قابل اجرا، انقباض دستمزدو تعدیل کارکنان خواهد بود؛ مرغ‌های عزا و عروسی.
این دلایل و توضیحات مجمل همراه به دنبال روشن کردن فضای رقابت تجارت‌های محلی و شرکت‌های زنجیره‌ای و نقد
هر دو آنها است.
بسیاری از تجارت‌های محلی با منصفانه‌تر کردن سود دریافتی، افزودن خدمات بیرون بر و ایجاد تنوع نسبی در محصولات سعی در رقابت و باقی‌ماندن در بازار دارند. این شرکت‌ها برای اولا بقا و ثانیا توسعه نیاز به حمایت دولت دارند. توسعه این تجارت‌ها می‌تواند به مسئله اشتغال کمک نماید. این حمایت طبعا اختصاص بودجه و پول پاشی نیست.
نظارت دولت و سایر سازمان‌های نظارتی بر کنترل کیفیت کالاهای تولید شده در کشور و پیشگیری از ایجاد شبکه‌های ارتباطی غیرسالم بین تولیدی‌ها و تجارت‌های عرصه تامین نیازهای مردم به این مسئله کمک شایانی خواهد نمود.
از طرفی این نظارت باید به گونه‌ای باشد که از استثمار کارکنان توسط کارفرما در هر دو این تجارت‌ها جلوگیری گردد.