عالیجنابان؛ گلوله مشقی شلیک نکنید!

ناصربدری رز‪-‬ در ارتباط با پدیده گرانی وکمبود کالاها و اجناس، مقالات و یادداشت‌های بسیاری در نشریات و روزنامه‌های کشور چاپ شده که هریک بارویکرد انتقادی واجد نگارش رسمی بوده و به نوبه خود درخور تامل است.یادداشت حاضر که مخاطبش روسای قوای مجریه ومقننه،وزراء و نمایندگان مجلس شورای اسلامی میباشد،زیاد مقید به فنون متداول نگارشی نبوده و در کمال صراحت قصد دارد از زاویه‌ای متفاوت حرف دل قشرمحروم جامعه را در قالب یک دیدگاه خودمانی و بی‌پیرایه
به گوش مسئولین امر برساند.
برآیند نطق ها،موضعگیری‌های سیاسی و سمت وسوی تدابیر راهبردی هریک از این عزیزان در قبال معضلات و نابسامانی‌های اقتصادی و مبحث تحریم از یک وجه اشتراک کلی برخوردار است.بطوریکه متفق القول اعلام می‌دارند:«در شرایط فعلی،کشورمان در یک جنگ اقتصادی تمام عیار قرار دارد....»دراین راستا، توگویی واژگان خاص نیز پدید آمده‌اند تا صرفاً در استخدام این خدمت‌گزاران بوده و فحوای کلامشان را جذاب‌تر و دلرباتر جلوه دهند.
ازباب مثال، واژه «باید» ازجمله کلید واژگان برجسته و مشهوری است که روسای محترم قوای مجریه و مقننه در چندماه اخیر به کرات از آن به عنوان کلمه پایه‌ای برای طرح


نقطه نظرات و دیدگاه‌های رسمی خود در قبال مسائل مختلف به ویژه درحوزه اقتصادی بهره جسته اند: «...باید اقتصادی مردمی را سرلوحه فعالیت‌های خود قرار دهیم _مشکلاتی وجود داد که باید حل شود....باید چنین و چنان شود...».اما از حیث تحلیل محتوایی،ارائه راهکارهای عملی وحل مسئله بعضی از آنان مشکلات اقتصادی اعم از گرانی،کمبود کالا و رکود تولید را ناشی از تحریم می‌دانند و در مقابل عده یی نیز اغلب معضلات مبتلا را به بی‌تدبیری مسئولین ذی ربط در حوزه اجرایی نسبت می‌دهند.براساس همین استدلالات و اختلاف نظرها هریک ازجناح‌های سیاسی کشور توپ را به میدان طرف مقابل می‌اندازند.به طوری که در مواقع لزوم تلویحاً ویا باصراحت کلامی عملکرد یکدیگر را نیز مورد چالش قرار داده و بدین سان از پاسخگویی به مطالبات جدی مردم به طفره می‌روند.
ناگفته پیداست تا زیرساخت‌ها و تمهیدات لازم برای عملیاتی شدن این‌گونه سخنان آمرانه گهربار فراهم نباشد و به عبارت دیگر افق
چشم انداز روشن و دستورالعمل‌های اجرایی«باید ها»تبیین ومشخص نباشد،
این واژه خاص و نام آشنا که به ظاهر قابلیت آن را پیدا کرده تا شعارهای هیجانی و نطق‌های آتشین مسئولین را رنگ و لعاب بیشتری ببخشد، بطور یقین دربازه زمانی کوتاهی در گرداب استیصال و فراموشی گرفتار آمده و هرگز نخواهد توانست سخنران و مخاطبان را به سرمنزل مقصود برساند.
شما عالیجنابان در راس امور هستید تدابیر و تصمیمات کلان شما در سرنوشت کشور ومردم نقش حیاتی دارد. ما نیز براین نکته واقفیم که دریک جنگ اقتصادی قرار
گرفته ایم. وهرگز نمیتوان نقش تحریم هارا در شعله ور شدن زبانه‌های آتش جنگ اقتصادی نادیده گرفت. اما نیک مستحضرید این نوع جنگ نیز الزامات وشرایط خاص خود را دارد. دامنه مشمولیت آن مشخص بوده و مشارکت مسئولین و آحاد مردم در مدیریت و مهار مشکلات ناشی از آن به عنوان یک اصل مسلم و ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب میگردد.فلذا شایسته نیست به گونه‌ای صف آرایی گردد که طیف فرودست و فقیر در خط مقدم بوده و ترکش‌های پرسوز وگداز جنگ به جسم وجانشان اصابت کند زخم هایشان به جای التیام روز به روز گسترش یابد.اما
عافیت طلبان فقط نظاره گر صحنه‌های دلخراش این واقعه تلخ بوده و صاحبان زر و زور وتزویر،رانت خواران،طماع‌های سودجو و دلالان اقتصادی باوقاحت تمام افسار لجام گسیخته اقتصاد را به چنگ گیرند و با افزایش بی‌رویه قیمت‌ها سودهای کلان به جیب بزنند.باید پذیرفت به منظور کاهش آثار مخرب این جنگ اقتصادی وروانی، علاوه بر ضرورت مشارکت جمعی،تدبیر وهمت چاره ساز است....
آنوقت که طبقه محروم ومستضعف جامعه از جهش ناگهانی و دوبرابری قیمت‌ها وحشت تنهایی و مرگ را زیر پوست خود احساس کردند،آژیر جنگ اقتصادی به صدا درآمد.از روزیکه کودکان معصوم در مناطق فقیرنشین شهرها و روستاها به سوءتغذیه مبتلا گشته و آنان به فراست دریافتند که در وسط معرکه و از قربانیان جنگ اقتصادی هستند ویا وقتی که برای بسیاری از خانواده‌ها تهیه نیمرو واملت غذایی لاکچری محسوب شد،آثار جراحت پنجه‌های وحشی این جنگ فقیرکش ملموس‌تر گردید.آری این جنگ امروز و دیروز نیست.سالیان متمادیست چهره کریه و هیولایی خود را برای اقشار آسیب پذیر نشان داده است.زهی تاسف!به واسطه بی‌تدبیری مسئولین امر حلقه محاصره‌اش روزبه روز تنگ‌تر شده است....اما با این همه تالمات و هجمه‌های کمرشکن آسیب دیدگان واقعی از این جنگ هرگز از مدیران حوزه‌های اجرایی،وزراء و نمایندگان مجلس نپرسیده‌اند دراین شرایط بسیار طاقت فرسای اقتصادی شما و بستگان نسبی وسببی تان از حیث امرار معاش و تامین هزینه‌های زندگی تاچه اندازه در تنگنا و سختی قرار گرفته‌اید و در جنگ اقتصادی مشارکت عملی دارید؟!....
ابراز همدردی زبانی شما بسان شعاع کوچکی از آفتاب در میان انبوه مه غلیظی ست.شاید دقایقی کوتاه تسلی بخش آلام وجودمان باشد اما به هیچوجه نسخه شفابخشی نیست.پیام‌ها و سخنان پرنغز که برزبان مبارکتان جاری میشود،چون جامه عمل نپوشد و آثار وبرکاتش بالعینه مشهود نباشد درمقام تشابهت مثالی به مثابه اقدام به شلیک گلوله‌های مشقی است.گلوله‌ای که فاقد چاشنی بوده و در مانور‌ها و دوره‌های آموزشی مورد استفاده قرار می‌گیرد هروقت که بدینسان عمل می‌کنید، نه تنها موجب ارعاب و خنثی‌سازی توطئه‌های دشمنان نمی‌شوید،بلکه موجبات گستاخی دشمن و ناامیدی مردم را فراهم میسازید.در شرایط حاضر بی‌تدبیری مسئولین
ذی ربط،فرصت طلبی افراد سودجو و تبعات ناگوار تحریم در قالب مثلث فشار حداکثری گذران زندگی را بر اکثریت مردم بویژه اقشار
آسیب پذیر کشورمان بسیار دشواروجانفرسا نموده است.بطور مسلم ملت مقاوم سره را از ناسره وماهیت شعار وعمل را به سهولت تمییز میدهند.ازهمین روست،طرح‌های ناکام مجلس و لوایح ناکارآمد دولت را به منزله شلیک گلوله مشقی تلقی میکند که حاصلی جز از اتلاف وقت،تحمیل هزینه‌های سنگین بر بیت المال وناخرسندی لایه‌های مختلف اجتماعی ندارد.
مردم مدیری را که از رهگذر برنامه ریزی و تصمیمات ناصوابش اقلام خوراکی مانند گوجه فرنگی و... در سطح کشور ظرف چندروز به بیش از ده برابر افزایش قیمت پیدا کرده و همزمان حجم عظیمی از آن در مرز‌های خروجی کشور زیر غلتک‌های غول پیکر له شده است،در زمره فرماندهانی به شمار می‌آورند که در جنگ اقتصادی گلوله مشقی در خشاب دارد و به شلیک آن مشعوف و شادمان است.ایضاً آن مدیری که با بی‌برنامگی و یا تخطی در حوزه مسئولیت کاری اش،باعث شده قیمت دام و طیور و تخم مرغ و... بطور ناجوانمردانه افزایش یافته و النهایه مرغ‌های حیرت زده به طرفه العینی از سفره‌های ماتم زده فقراء بال پرواز بگشایند،درجنگ اقتصادی فقط با شلیک گلوله مشقی به ایفا نقش پرداخته است....وقس علی هذا.این طیف از مدیران شعار محور چشم خود را به واقعیات موجود بسته‌اند به جای حل مسئله به پاک کردن صورت مسئله مبادرت می‌ورزند.بیشتر اوقات فرافکنی کرده و جنجال آفرینی میکنند.شعارهای آبکی را به دلخواه خود برجسته‌سازی نموده و فاقد حس مسئولیت‌پذیری
هستند.
خدمتگزاران مردم؛آمارهای سخت میگویند و شما بر آمار تورم،درصد افزایش قیمت ها،آمار جوانان بیکار و ناهنجاری‌های اجتماعی،طلاق و... اشرافیت کامل دارید.مردم از شنیدن شعارهای بی‌ثمر جناح‌های سیاسی خسته شده و چندین سال است به تدبیر و چاره اندیشی شما چشم امید دوخته اند. از فرافکنی بپرهیزید وباهم افزایی فکری و انسجام عملکردی در میدان جنگ اقتصادی طرحی نو دراندازید.امروز تب معیشتی افراد کم درآمد و آسیب پذیر بسیار بالاست عرق شرمندگی وپریشان احوالی بر جبین شان نقش بسته است و البته نگارنده مطلب نمی‌داند تب معیشتی شما چند درجه است؟
بگذارید به صراحت بگویم، هرگونه فرمایشات آمرانه و شعار محور به شرح صدر الذکر که اغلب باچاشنی واژه «باید» بیان میشود،تا به تنور اجرایی نچسبد،هرگز بوی نان گرم از آن برنمی خیزد. جان کلام اینکه عالیجنابان،درجنگ اقتصادی گلوله مشقی شلیک نکنید!.