و این لایحه بودجه شکننده

و این لایحه بودجه شکننده سید‌مصطفی هاشمی‌طبا آقای دکتر عبد‌الناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی ایران گفته‌اند با فشار آمریکا درخواست ایران از صندوق بین‌المللی پول برای وام جهت درمان کرونا حتی مطرح هم نشده است.‌ معلوم است که کفگیر مالی‌مان به ته دیگ خورده که برای هزینه‌های ویروس کرونا از صندوق بین‌المللی پول که وابستگی آن به قدرت‌های استکباری بر کسی پوشیده نیست، درخواست وام می‌کنیم و آن وقت می‌گوییم ما نگاه به داخل داریم و بدون نیاز به روابط با استکبار کشور را اداره می‌کنیم. از سویی به فرمایش مقام معظم رهبری در 10 سال آینده محاصره اقتصادی خواهیم داشت و صدالبته مجمع تشخیص مصلحت، قانون مبارزه با پول‌شویی، مصوب مجلس و شورای نگهبان را با استدلال اینکه اگر تصویب کنیم مجبور می‌شویم چه و چه می‌شود، رد می‌کند و دست ایران را برای انجام مراودات بانکی می‌بندد و هزینه‌های مالی زیادی (هزینه ارزی که ما از صندوق بین‌المللی پول به‌صورت وام درخواست می‌کنیم) به کشور وارد می‌شود.‌ در همین حال لایحه بودجه تقدیمی دولت به مجلس که می‌گفتند ساختار آن تغییر کرده، در مجلس در حال تغییر ساختار است، ولی نه لایحه ساختارشکن است و نه اصلاحات مجلس لایحه بودجه را به قانون ساختارشکن تبدیل می‌کند؛ تازه آنچه به‌عنوان ساختارشکنی در مجلس مطرح است، ظاهرا سهمیه بنزین‌دادن به افراد ایرانی است و نه به اتومبیل‌ها که هرچند ظاهر زیبایی دارد، اما عملا در جهت تورم بودجه و در نهایت تورم قیمت‌ها در ایران خواهد بود.
همه ظواهر امر نشان می‌دهد اصل مقاومت در برابر تحریم‌ها و شیطنت‌های استکبار از سوی مسئولان احساس نشده است و البته شعارها و مصوبات با وجود ظاهر انقلابی و استکبارستیزی آن به نحوی پیش می‌رود که رشته مقاومت گسیخته شود و عوامل نفوذی نفسی به‌راحتی بکشند، وگرنه یکی از اصول مقاومت صرفه‌جویی، کاستن هزینه‌ها، روی‌آوردن به سیستم‌های تأمین‌کننده حداقل نیازهای اساسی مردم با حداقل قیمت و پایدارنگه‌داشتن رشته مقاومت است.
برای آنکه این امر روشن شود، به یک مثال ساده مبادرت می‌توان کرد. حمله ژاپن به بندر پرل هاربور با وجود ظاهر حماسه‌آفرین و انقلابی و ضربه‌زننده به آمریکا موجب گسیختن مقاومت ژاپن در جنگ شد و چنان شد که امپراتور ژاپن در برابر یک ژنرال آمریکایی ادای احترام کرد و سند تسلیم بی‌قید‌و‌شرط ژاپن به آمریکا را امضا کرد و هنوز پس از 75 سال پایگاه‌های آمریکا در ژاپن وجود دارد و قانون کاپیتولاسیون در آن کشور اجرا می‌شود. اگر برخی می‌گویند که ژاپن نوکر آمریکاست، باید بدانند این نتیجه همان حرکت حساب‌نشده است وگرنه ژاپنی‌ها در شجاعت و فداکاری و جنگندگی هرگز در مقابل آمریکا و روسیه پای پس نگذاشتند. ‌بدون آنکه شرایط بودجه و نظام تولید و توزیع و روابط بین‌المللی خود را متناسب با تحریم کنیم، از سویی شعارها و مقالات و گاهی مصوباتی ظاهرا بسیار انقلابی داریم و از سویی از آنچه حاصل این سیاست‌هاست و در جامعه می‌گذرد و علاوه بر محروم‌ماندن محرومان به عدد آنها اضافه می‌شود، غافل هستیم و به خیال خود با افزایش عناصر کاذب درآمدزا در بودجه می‌خواهیم مرهمی بر زخم‌های مردم بگذاریم، در‌حالی‌که هر‌چه پای را در مرداب بیشتر فشار می‌دهیم، بیشتر فرو‌می‌رویم. ‌لایحه بودجه تقدیمی به مجلس واقعا ساختار‌شکنانه است، اما اینکه کدام ساختار را شکسته است، جای بحث دارد؛ آری ساختار یک بودجه منطقی و معقول را. عیب کار اینجاست که به مردم نگفته‌ایم وقتی مقاومت می‌کنیم (که البته امری بحق و انکارنشدنی است) هزینه‌های آن را باید تصور کنیم و مردم این هزینه‌ها را تحمل کنند و صدالبته مدیریت و اداره شبه‌لیبرالیستی مشکل را مضاعف کرده است.‌ در لایحه بودجه امسال با وجود افزایش نرخ ارز به 11هزارو 500 تومان (که دولت دوست دارد و به نرخ 25 هزار تومان بفروشد) 319 هزار میلیارد تومان کسری تراز عملیاتی دولت مشهود است که 125 هزار میلیارد تومان با فروش اوراق قرضه (یعنی بدهی دولت‌های آینده)، 95 هزار میلیارد تومان با فروش سهام دولتی (که معلوم نیست به چه قیمت و با چه استقبال مردمی)، و 75 هزار میلیارد تومان با استقراض از صندوق توسعه ملی این کسری تراز عملیاتی را تأمین کرده است. حال مجلس با طرح‌هایی که دارد مثل اضافه‌کردن یارانه‌ها، تخصیص سهمیه بنزین به افراد و به‌ویژه خرجی‌های دیگر به این لایحه «ساختارشکنانه بودجه معقول» دامن خواهد زد. 
البته سؤال اینجاست که چه کنیم. وقتی رئیس کمیسیون برنامه و بودجه به مجلس می‌گوید حتی ساختمان مجلس را می‌توان فروخت، معلوم می‌شود که اصل مقاومت را فراموش کرده و در پی پاره‌کردن ریسمان مقاومت هستند تا کار یکسره شود. گیریم امسال با این اعداد و ارقام بودجه بسته شود، برای سال آینده و سال‌های آینده که تحریم ادامه دارد، لزوما این اعداد و ارقام اضافه خواهد شد و همچنان که نقدینگی به سبب سیاست‌های کنترل‌نشده و دیگرسپاری و سیاست از این ستون به آن ستون فرج است، به این حجم رسیده، این ارقام هم به نحو غیرقابل‌تصوری رشد خواهد کرد و پابه‌پای آن تورم و هزینه‌های زندگی و ناداری و تبعیض و محرومیت مردمان اضافه خواهد شد؛ مگر آنکه در کنه و سویدای دل خویش بگوییم بالاخره فرجی می‌رسد.
این بودجه، این نظام خرید و توزیع کالا و این نابرابری اجتماعی به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند مقاومت را معنا کند، بلکه همه و همه در جهت اضمحلال مقاومت است؛ هرچند برخی با طرح مسائل دیگر برای اضمحلال فوری یعنی پاره‌شدن طناب مقاومت اصرار دارند.
عیب کار اینجاست که مقاومت را معنی نکرده‌ایم؛ با وجود شعارهای تندروانه از قبیل حمله به حیفا به امید انقلاب مردم کشورهای عربی و حسینیه‌کردن کاخ سفید و دیگر حرف‌های نسنجیده و غیرمعقول، دائم وعده رفاه و معیشت بهتر می‌دهیم، درحالی‌که مردم به چشم سیر نزولی زندگی را به‌خوبی می‌بینند و مسئولان به‌جای طراحی سیستم مقاومت و رفع مشکل هم‌وطنان محروم، وعده زندگی بهتر را می‌دهند. لایحه بودجه نمونه‌ای از این رویکرد است. حتی اگر امید آن باشد که با آمدن رئیس‌جمهور جدید آمریکا مشکل تحریم‌ها حل شود (که چه امید موهونی) باز هم همین نوع لایحه‌نویسی 


-‌و البته همین نوع تصویب در مجلس‌– هرگز گره‌گشای کار بسته کشور و مشکل مردم نخواهد شد. هرچند هم جو بایدن آمریکایی و هم ولادیمیر پوتین روسی هر دو یار غار اسرائیل هستند و پشت اسرائیل ایستاده‌اند، وگرنه اسرائیل کجا و حضور در شمال و غرب و جنوب ایران کجا؟
واقعا اگر به حفظ و تداوم جمهوری اسلامی معتقدیم، باید سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی خود را بر اساس مقاومت طراحی کنیم‌.