وحدت ملی ایران پاسخ قاطع به نوعثمانی‌گری اردوغان

 
 
 
 


رجب طيب اردوغان، نخست‌وزير احساساتي ترکيه، در مراسم رژه‌اي بيتي از يک آهنگ به نام «آراز آراز» را خواند که نزد پان‌ترکيست‌ها، نشانه جدايي ارس و رمز تجزيه ايران شناخته مي‌شود. اردوغان در سال‌هاي اخير در روياي شکل‌دهي مجدد به امپراتوري عثماني، بارها مواضع و سخناني خلاف حقوق بين‌المللي، واقعيات تاريخي و صرفا مبتني بر هويت‌گرايي احساسي بنيادگرايانه بر زبان رانده است. در اينجا اما در مقام کالبدشکافي مباني نظري و هويتي نوعثماني‌گرايان نيستيم. آنچه اما بر حاکميت ايران در اين شرايط فرض است، دفاع عقلايي، هوشمندانه، امنيت‌ساز و مقتدرانه از مرزهاي هويتي ايران است. اين دفاع، قبل از هرچيز مي‌بايست بر مباني نظري محکم، استوار بوده و از سويي، متضمن حفاظت از تماميت ‌ارضي و امنيت ايران باشد و از سويي، به وحدت و انسجام داخلي ايران خدشه‌اي وارد نکند. دکتر سيدجواد طباطبايي، فيلسوف ايراني، که در پروژه فکري خود از عدم‌توجه به چيستي مفهوم و ايده ايران، گلايه دارد؛ معتقد است که تاکيد بر مفهوم «امت» در ساليان اخير باعث بي‌توجهي به«چيستي ايران» شده است. ايشان معتقدند که برخلاف تاريخ اروپا که مفهوم ملت، مفهومي مدرن است و پس از عبور از دولت‌هاي مسيحي به ملت -دولت‌ها در قرارداد وستفاليا شکل گرفته است؛ شکل‌گيري ايران به‌عنوان يک کشور- ملت به دوران باستان مي‌رسد. به عبارتي، کشور- ملت ايران قدمتي به درازاي تاريخ ايران دارد، برخلاف دولت- ملت‌هاي مدرن که موجوديت و شکل‌گيري آنها، حداکثر از چند قرن تجاوز نمي‌کند.طباطبايي از طرفي از دو حوزه سياسي و فرهنگي ايران سخن گفته و مرزهاي ايران فرهنگي را بسي فراتر از مرزهاي سياسي ايران کنوني توصيف مي‌کند. ايشان معتقدند که ما پس از فروپاشي شوروي نتوانستيم با جمهوري‌هاي جديد ارتباط حسنه‌اي برقرار کنيم و براي بار دوم ايالت‌هاي ايران را از دست داديم. بار اول طي جنگ‌هاي ايران و روس و عهدنامه‌هاي گلستان و ترکمنچاي اين ايالت‌ها را به امپراتوري روسيه واگذار کرده بوديم. راهبرد پيشنهادي طباطبايي اما التفات به مرزهاي ايران فرهنگي و تعيين استراتژي بلندمدت براي مقابله با تهديدهاي پيچيده عليه ايران است. ايشان فقدان استراتژي هوشمندانه در خصوص ايران و حرکت براساس مفهوم امت را درحالي‌که بخش‌هايي از همين امت در ساليان اخير عليه ايران و ملت ايران دسيسه‌هايي پيچيده را دستورکار قرار داده‌اند، مورد اشاره قرار مي‌دهد. به‌زعم طباطبايي، ايران هرچند در دوره اسلامي، درون جهان اسلام تعريف شده است، اما به زباني مي‌توان ايران را «درون برون» جهان اسلام تعريف کرد. اسلام شيعي از همين‌جا نشات مي‌گيرد.اينکه امروز امت‌گرايي بر مناسبات سياست ايدئولوژيک هژموني يافته و بي‌التفاتي به مفهوم و ايده ايران که در آن ايران، منافع و مصالح عمومي مردمانش، کانون سياست و امر سياسي باشند، کمي به حاشيه رفته است؛ از پيامدهاي همين نگاه است. اين درحالي است که بخش‌هاي بزرگي، نه‌تنها امت‌گرايي کنوني ايراني را متضمن تامين منافع و مصالح خود نمي‌دانند؛ بلکه خود را دگر دروني اين رويکرد تعريف مي‌کنند. به عبارتي، امروز نوعثماني‌گري اردوغان و اسلام سياسي سني با محوريت عربستان و همراهي داعش و القاعده، دو رقيب راديکال امت‌گرايي ايراني‌اند. اگر رژيم صهيونيستي را دگر بيروني گفتمان امت‌گرايي با محوريت ايران بدانيم، نوعثماني‌گري اردوغان و اسلام‌گرايي عربستان را مي‌توان دو دگر دروني اين گفتمان دانست. در دوره جنگ اقتصادي و تحريم‌هاي گسترده عليه ايران در دوره دونالد ترامپ، کاتاليزور اصلي و تامين‌کننده بخش بزرگي از منابع، ظرفيت‌ها و فرصت‌ها براي فشار بيشتر بر ايران، عربستان بود. حتي در اين اواخر شاهد روابط حسنه روساي رژيم صهيونيستي (به‌عنوان دشمن شماره يک گفتمان امت‌گراي کنوني در ايران)
ادامه درصفحه 6