تا روزی که نفس داشته باشم

کافي است نگاهي به اطرافيان، همسايه، همکار، مغازه‌دار سرکوچه و... بيندازيد، خيلي‌هايشان از دردي رنج مي‌کشند، درد مشکلات زيبابي‌هاي صورتِ مادرزادي موضوعي که خيلي‌ها را زمين‌گير کرده و هستند افرادي که بيش از 20 سال است رنگ کوچه‌هاي شهرشان را به چشم نديده‌اند، چراکه شرايطشان به‌گونه‌اي است که شايد از آمدن به خيابان خجالت مي‌کشند. از طرفي قيمت‌هاي سرسام‌آور عمل زيبايي در کشور به قدري است که برخي خانواده‌ها که نانشان را با گرو گذاشتن کارت يارانه مي‌گيرند، امکان انجام عمل زيبايي را ندارند. اما اين روزها صداي پاي مهرباني در کوچه پس‌کوچه‌هاي شهر ديده مي‌شود تا ديگر هيچ دختري به‌خاطر عارضه صورتش در خانه نماند. سال‌هاست که دکتر عبدالجليل کلانتر هرمزي، فوق تخصص جراحي پلاستيک و زيبايي به‌همراه تعدادي از همکارانش جمع شده‌اند تا با سفر به مناطق محروم، دستان شفابخش‌شان را بر صورت آنهايي بکشند که سال‌هاست به دليل فقر اقتصادي چشم انتظار عمل جراحي‌اند. در جريان سفر اين تيم به يکي از نقاط محروم وقتي دکتر به آنها مي‌گفت رايگان شما را جراحي مي‌کنم. صداي خنده‌هاي دختراني را از سر ذوق و خوشحالي شنيدم که قلم ياراي توصيفش را ندارد. دکتر کلانتر هرمزي در تشريح اين تيم و ماموريت‌شان مي‌گويد: از سال 87 با همکاري هفت‌نفر از همکارانم تصميم گرفتيم به مناطق محروم برويم براي خدمت به افراد بي‌بضاعت، در طول اين مدت ديدم وقتي خبر عمل رايگان پخش مي‌شود، آنقدر افراد بي‌بضاعت پيدا مي‌شود که نگو، افرادي از خانه‌هايشان بيرون مي‌آيند که سال‌هاست به‌دليل عارضه‌اي در صورت و زيبايي‌شان، خانه‌نشين شده‌اند چراکه پول عمل جراحي زيبايي را ندارند. آنها وقتي بيرون مي‌آيند مورد تمسخر قرار مي‌گيرند، او گناهي ندارد چرا که مشکل مادرزادي است؛ پس اين ما هستيم که اگر سکوت کنيم گناهکاريم. من اين را ديدم و فهميدم جاي من تهران نيست، فهميدم مي‌شود دانشجوي فوق‌تخصص تربيت کرد، مشاور ارشد وزير بود، اما بايد باور داشت من پزشک شده‌ام که نيازمندي را درمان کنم، شمشير را از پي حق مي‌زنم. من‌سراغ اين ژنده‌پوش‌هاي نان و دوغ‌خور رفتم و موفق شدم. ما 7نفر بوديم که شروع کرديم و الان بالغ 500نفريم که 50 نفر از آنها فوق‌تخصص جراحي پلاستيک و زيبايي هستند، در طول اين مدت 20هزار ويزيت رايگان و 4500 عمل رايگان زيبايي که هزينه هرکدام آنها 10ميليون تومان است انجام داده‌ايم. بهترين لحظات عمرم بغل کردن بچه‌هاي روستايي است که هيچ پناهي ندارند. افراد اين تيم هزينه هر عملشان ده-پانزده ميليون تومان است اما 5روز مطبشان را تعطيل مي‌کنند براي خدمت در مناطق محروم فقط چون عاشق هستند. تا نفس دارم و چشمم بينايي داشته باشد اين راه را ادامه مي‌دهم.
نگارنده بر اين باور است که پزشکان باشرافت را بايد با صداي بلند معرفي کرد تا کلمه «زيرميزي» از شرم آب بشود برود زير زمين.