روزنامه شرق
1399/09/23
ما نمیتوانیم صرفا تنور انتخابات را داغ كنیم
گفتوگو با جواد امام درباره آخرین وضعیت اصلاحطلبان ما نمیتوانیم صرفا تنور انتخابات را داغ كنیم امیرحسین جعفری: انتخابات همواره در ایران موضوعی محوری برای جریانهای سیاسی بوده است كه از آن بهعنوان یك موقعیت اساسی برای طرح برنامهها و اعلام نفرات خود بهعنوان كاندیدا استفاده میكنند؛ اما تجربه انتخابات مجلس اخیر و كاهش سطح مشاركت برای دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا بحثهای زیادی به راه انداخته است؛ بحثهایی كه عمدتا ریشه در بازگشت به جامعه و مفاهیم اصلی از جمله معیشت و سیاست خارجی دارد. اصلاحطلبان با وجود كارنامه دولت روحانی در معرض این سؤال قرار دارند كه چرا از شخصی دفاع كردند كه نتوانست به مطالبات مردم به طور كامل رسیدگی كند و تندادن به كاندیداهای ائتلافی تا كجا برای اصلاحطلبان امكان دارد. دلزدگی مردم از پیگیری سیاست روز علل مختلفی را همراه خود دارد كه بررسی آنها طرح پرسشهایی از جناحهای سیاسی موجود در كشور را میطلبد. در همین راستا با جواد امام، از شخصیتهای نزدیك به سیدمحمد خاتمی، عضو پیشین سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، معاون وزیر نیرو در دولت اصلاحات و مدیرعامل بنیاد باران گفتوگویی کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.با وجود تحققنیافتن وعدههای دولت روحانی و سقوط سرمایههای اجتماعی چطور میشود جامعه دلزده از سیاست و ناامید از انتخابات را پای صندوقهای رأی آورد؟
درباره تحققنیافتن وعدههای دولت آقای روحانی اول باید ببینیم عواملی كه باعث تحققنیافتن وعدهها و دلزدگی مردم و افت سرمایه اجتماعی شده، کدام است؟ اینكه جامعه از سیاست دلزده شده و ناامیدی از سیاست پیدا كرده، دلایلی دارد كه باید بررسی كرد. دولت آقای روحانی درباره شعارها و وعدههایش بهویژه در دور دوم چندان موفق نبوده و یكی از دلایل عمدهاش این است كه نتوانست تیمی را انتخاب كند که میخواست و تیمی كه بهویژه در حوزه اقتصادی در کنارش قرار دارد، كارآمد و منسجم نیست. یكی از دلایل دیگر تحققنیافتن وعدهها، موانعی است كه بر سر راه دولت ایجاد شد. با وجود توفیقی كه دولت روحانی در دور نخست خود در ماجرای برجام پیدا كرد؛ اما نگذاشتند از میوه برجام استفاده كند و مردم از منافعش برخوردار شوند. تندروهای داخلی قبل از اینكه ترامپ بر سر كار بیاید، از هیچ تلاشی برای ناکامی دولت فروگذار نکردند و اگر دولت توفیقی به دست میآورد، منافعی نصیب مردم میشد؛ اما مخالفان جریان اصلاحات به این دلیل كه اصلاحطلبان حامی آقای روحانی بودند، نگذاشتند تغییری اتفاق بیفتد. آقای روحانی اصلاحطلب نبود و ما نیز مدعی نیستیم که ایشان اصلاحطلب بوده؛ ازاینرو صرفا برای منافع ملی و گذار از خسارتهایی كه در دولت احمدینژاد به كشور وارده شد، از آقای روحانی حمایت كردیم و من فكر میكنم باید امروز از فرصتی كه پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریكا به وجود آمده، حداكثر استفاده را با حفظ منافع ملی ببریم. متمایلکردن مردم به رأیدادن، چندان به اصلاحطلبان مربوط نیست. یك بخشی از آن به دولت برمیگردد كه اگر بتواند از این فرصت استفاده کرده و مشکلات معیشتی مردم را تا حدودی رفع کند، میتواند مؤثر واقع شود. یكی از دلایل جدی تحققنیافتن وعدههای دولت، شخص ترامپ بهعنوان کسی بود كه به قواعد بینالمللی پایبند نیست و سر دشمنی جدی با كشور داشت. یكی دیگر از موانع راه دولت روحانی، تحریمهای ظالمانهای بود که به کشور اعمال شد. دولتی كه یكی از منابع اصلی مالیاش «فروش نفت» است، با این تحریمها دیگر منابعی نداشت كه بخواهد برایش برنامهریزی داشته باشد و به وعدههایش عمل كند. نهادهای حاكمیتی و برگزاركنندگان اصلی انتخابات باید به سمت آشتی مردم با صدوقهای رأی حركت كنند. در این مسیر حکومت مهمترین نقش را دارد.
اصلاحطلبان در انتخابات ١٤٠٠ با چه رویكرد و برنامهای حضور پیدا میكنند؟ گفتمان مطرح در این دوره چیست؟ معیشتی یا سیاست خارجی؟ دیپلمات یا نظامی؟
ما برای انتخاباتی فعال خواهیم شد كه رقابتی و آزاد باشد. آزاد به این مفهوم كه براساس قانون اساسی شكل بگیرد و با حضور همه سلایق ازجمله نامزدهای اصلاحطلبی باشد كه مقبولیت اجتماعی داشته و مورد تأیید یك نهاد اجماعساز با حضور همه اشخاص و احزاب اصلاحطلب است؛ نه اینكه برای ما از قبل كاندیدایی را بهعنوان اصلاحطلب تعیین كنند و بگویند این شخص كاندیدای شماست. بیتردید اگر کسی صرفا مارك اصلاحطلبی داشته باشد؛ ولی مقبولیت اجتماعی نداشته و اصلاحطلبان او را نپذیرند، نمیتواند کاندیدای مقبولی برای این جریان باشد. اصلاحطلبان به دنبال شركت در یك انتخابات آزاد و رقابتی هستند و قطع به یقین با توجه به تنشهایی كه در منطقه به وجود آمده، تنشزدایی مدنظر ماست و باید از این فرصتها برای حفظ منافع مردم حداكثر استفاده را داشته باشیم. یكی از بحثهای جدی بحث معیشتی است. شرایط بحرانی تحریمها، بسیار برای مردم دشوار است و الان نیز آنها تحت فشارها و سختیها در حال گذران زندگی هستند؛ بنابراین با توجه به كرونا كه مشكلات را مضاعف كرده، مسائل معیشتی، مدنظر هر جریان سیاسی است. آنچه در سیاست خارجی مهم به نظر میرسد، بحث دیپلماسی سیاسی است تا نظامی. نظامیها همیشه مورد احترام هستند؛ ولی در جایگاه خودشان، نظامیها باید پشتیبان دیپلماسی سیاسی باشند و راه دپیلماسی سیاسی را باز كنند؛ یكی از توفیقات دولت در بحث برجام نیز تقدم دیپلماسی سیاسی بود كه توانست در صحنه حضور پیدا كند. با اینکه یكی از پشتیبانهای جدیاش توان نظامی ما است؛ ولی در نهایت کسی پشت میز مذاكره مینشیند که رفتارهای دیپلماتیك دارد، نه رفتارهای نظامی. باید به این مسئله توجه کنیم كه هركس باید در جایگاه خودش باشد.
اصلاحطلبان خود را در نسبت با كدام طبقه از جامعه میدانند؟ در انتخابات رأی كدام اقشار را همراه خود دارند؟ چرا اصلاحطلبان نتوانستهاند ادبیات معنایی مشتركی با طبقه فرودست پیدا كنند؟
قاعدتا نسبت اصلاحطلبان با جامعه از طریق اقشار طبقه متوسط برقرار میشود و ارتباط این طبقه به جهت نوع فعالیتهای سیاسی، بحث احزاب، جامعه مدنی و نخبگان و ارتباطی كه در سطح متوسط با اصلاحطلبان برقرار میکنند، انكارناپذیر است. اینكه ما با طبقه فرودست ارتباط نداشتیم یا نتوانستیم با آنها ارتباط برقرار كنیم، درست نیست. چون اصلاحطلبان از شعارهای پوپولیستی پرهیز كردند و بحث پرداختن به موضوعات كلان و زیربنایی و اشتغال و سرمایهگذاریها، همواره جزء بحثهای جدی بوده است. اعداد و ارقام در هشت سال دولت اصلاحات به خوبی این مسئله را مشخص میكند و امروز میتوانیم بهدرستی به آن بپردازیم كه در کدام دوره از دولتهای بعد از انقلاب وضعیت معیشت، اقتصاد، طبقه متوسط و فرودست بهتر بوده است. اما امروز طبقه فرودست مورد بهرهبرداری و سوءاستفاده قرار میگیرد و ما منابعی را كه باید در دولت آقای احمدینژاد در زیرساختها هزینه کرده و اشتغال ایجاد میكردیم، صرف امور تبلیغاتی کردیم. به تعبیری مسئولان در آن مقطع فقط شعاری عمل کردند و وضعیت امروز مردم نیز ناشی از آن خلأیی است كه در آن دوره به وجود آمد. ضمن اینكه اصلاحطلبان از سال84 به اینسو هیچکدام از ابزارهایی را كه میتواند با طبقه فردوست ارتباط بگیرد، در اختیار نداشتهاند. ما پس از سال 84 در هیچجای دولت مسئولیتی نداشتیم و نتوانستیم از ابزارها و فرصتها برای ارتباط با طبقه فرودست استفاده كنیم. این 16سال بسیار پرمعناست كه امکان ارتباط را از اصلاحطلبان گرفته است، چون ابزارهایی از قبیل بهزیستی، یارانه و كمیته امداد یا امكاناتی كه دارد، در اختیار اصلاحطلبان نبوده و به تعبیر بهتر، اصلاحطلبان نه تصمیمگیر بودهاند نه مجری. بهطور مشخص، هشت سال دولت آقای خاتمی شاخص خوبی است كه ببینیم وضعیت معیشت طبقه فرودست چگونه بوده است؟ اینكه امروز اصلاحطلبانی را كه هیچجای حكومت و اجرا نقشی ندارند، متهم به عدم ایجاد ارتباط با طبقه فرودست كنیم، كار درستی نیست و باید به شاخصها رجوع كرد.
شورای عالی اصلاحطلبان تاكنون به چه جمعبندیای برای انتخابات رسیده است؟ چقدر احتمال ائتلاف با غیراصلاحطلبان وجود دارد؟
ما در انتخاباتی شركت میكنیم كه رقابتی باشد و به معنای واقعی مفهوم انتخابات در آن شكل بگیرد و گزینشی نباشد. محرومكردن افراد در انتخابات معنا ندارد و ما نمیتوانیم صرفا تنور انتخابات را داغ كنیم بلکه باید به دنبال انتخابات واقعی باشیم تا آسیبهای واردشده به كشور را كاهش دهیم. باید كاندیدایی در صحنه حضور پیدا كند كه اكثریت مردم را نمایندگی میكند وگرنه اگر قرار باشد یك كاندیدا از اقلیت بیاید، دیگر شاهد انتخابات حداكثری نخواهیم بود و جمعبندی و راهبردهای ما به اینجا رسیده است كه اصلاحات احزابش را جامعهمحور كند و دیگر قرار نیست به هر قیمتی برای رسیدن به قدرت از مردم فاصله بگیریم. باید مطالبات مردم را نمایندگی كنیم و به سمت حركتی حداكثری برویم و به نظر میرسد اشتراكاتی كه در جریان جبهه اصلاحات وجود دارد، بیشتر از اختلافات است و باید به سمت ترمیم وضعیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برویم و بحثهای مرتبط با محیط زیست كه باید نسبت به بازسازی گفتمان اصلاحطلبان و یافتههای جدید بینالمللی گامهای مؤثری را برداریم. در این مدت شورای هماهنگی نسبت به بحث آسیبشناسی اقدامات خوبی داشته است و از صاحبنظران دعوت شده و نظراتشان را گرفتهایم و متناسب با آن نظرات، گامهای خوبی برای اصلاح ساختارمان برداشتهایم و پیشبینیهایی مبنی بر ایجاد اندیشكده سیاسی و فراهمكردن زمینه انتقال دانش بیننسلی انجام دادهایم. ما باید به دنبال ایجاد تعاملی منطقی در تمام سطوح و زمینهها باشیم و این جمعبندی را داشتهایم كه بتوانیم با اعتمادسازی و دسترسی به یك توافق منطقی و قانونی در برگزاری انتخابات مدنظر ما و مردم، به سمت واقعیسازی گامهایی پیش رویم كه میتواند زمینه حضور مردم را فراهم كند. اگر حاكمیت به دنبال حضور حداكثری مردم باشد، باید این گامها را به سمت تكمیلكردن بردارد. اصلاحطلبان با توجه به مطالبات مردم و خاستگاهی كه دارند و مسائلی كه در بحث فساد و رانت و بیعدالتی مطرح است، باید بتوانند نقش برجستهای از خود نشان دهند. یكی از ظرفیتهایی كه در قانون اساسی پیشبینی شده، بحث پذیرش رفراندوم بهعنوان حقی ملی است كه باید مدنظر قرار گیرد. این مسئله را باید با جامعه در میان بگذاریم كه در شرایط سخت و دشوار تمام مردم را به مشاركت دعوت كنیم و حق طبیعی مردم است كه در سرنوشت خود سهیم باشند و این یك اصل است كه در قانون اساسی هم بر آن تأكید شده است. اگر شرایط انتخابات آزاد باشد و مردم حس كنند رأی آنها مؤثر خواهد بود و مسئولان بپذیرد كه میتواند برای منتخب مردم فضایی ایجاد كند كه وعدههایش اجرائی شود، مردم نیز استقبال خواهند كرد.
اگر در این دوره اصلاحطلبان با بحران ردصلاحیت روبهرو شدند، باز هم به سمت ائتلاف با چهرهای خارج از اصلاحطلبی میروند؟
درباره ردصلاحیتها باید گفت تاکنون این فرصت از ما گرفته شده و نمیتوانیم برنامهریزی كنیم كه بر اساس قانون چهرههایی را كه مقبولیت اجتماعی دارند، برای انتخابات نامزد كنیم. اگر كسی صلاحیت قانونی نداشته باشد، نمیتوانیم بگوییم شورای نگهبان بپذیرد. در نهایت میتوانیم بگوییم چرا این فرصت را از اصلاحطلبان میگیرید. ما شاهد حضور نامزدهایی از اصولگرایان و نظامیان هستیم که آزادانه صحبت میكنند و حتی قبل از اینكه از لباس نظامی درآیند، کاندیدا میشوند و در دورههای قبل هم داشتهایم كه نظامیان كاندیدا شدهاند و پس از اینكه در انتخابات رأی نیاوردهاند، دوباره به لباس نظامی برگشتهاند. امروز نظامیان در عرصه سیاست نهتنها موفق نبودهاند، بلكه نقدهای جدی به آنها وارد است و بر اساس قانون در همان موقعیتهای نظامی به دلیل ورود به مسائل سیاسی باعث زیرسؤالرفتن فرمایشات حضرت امام و قوانین بودهاند. نظامیان محترم هستند و جایگاهشان نیز برای ما به جهت دستاوردهایشان در زمینه دفاعی محترم است، ولی تصویری كه یك نظامی در عرصه سیاسی تولید میكند، آن تصویری نیست كه در جامعه تنشزای امروز موفق باشد. درخصوص نظامیان من ضمن احترامی كه برای همه آنها قائل هستم، فكر میكنم در جایگاههای حرفهای و تخصصی خودشان كارایی بیشتری خواهند داشت و میتوانند پشتوانهای جدی برای تمامیت ارضی و حوزه دیپلماسی ما باشند؛ اما تصویری كه امروز نظامیان ایجاد میكنند، تصویر ناموفقی از مدیریت اجرائی است كه تجربه 40ساله ماست و این كار بازگشت به دوره معناداری خواهد بود و نشانگر این است که ما به دنبال اقتدارگرایی و سختكردن شرایط برای جامعه هستیم و این تصویری نیست که مورد اقبال عموم جامعه باشد.
آیا اصلاحطلبان بنای گفتوگو با شورای نگهبان برای کاهش ردصلاحیتها را دارند؟
حتما علاقهمندیم که با شورای نگهبان به گفتوگو بپردازیم؛ اما اینكه چقدر صحبتهای ما شنیده و مورد توجه واقع شود و نسبت به رفتارهای گذشته اصلاحی انجام شود، دست اصلاحطلبان نیست. فكر میكنم گامی كه اصلاحطلبان باید بردارند حتما برداشته میشود. یكی از تهدیدات جدی كه نسبت به نظام وجود دارد، براندازان هستند كه بقای این حكومت را ناشی از حضور اصلاحطلبان میدانند. اشكال اینجاست كه متأسفانه عدهای ترامپ را به اصلاحطلبان ترجیح میدادند؛ درصورتیكه ترامپ دشمن اصلی كشور و قاتل رسمی یكی از گرانقدرترین سرمایههای دفاعی و ارزشی ما سردار سلیمانی است.
اگر به فرض دولت بعدی از اصولگرایان یا حلقه نزدیك به هسته قدرت موفق به حل مشكلات اقتصادی و خارجی شد، كاركرد اصلاحطلبان برای جامعه ایران چیست؟ بهطوركلی اصلاحطلبان موفق به حل چه مطالبهای شدهاند؟
ما چند تجربه داریم. برای اینكه فكر كنیم مشكلات اقتصادی را اصولگراها میتوانند به تنهایی حل كنند، باید از تمام ظرفیتهای جامعه استفاده كنیم. فرض كه دولت بعد اصولگرا باشد و با توجه به نزدیكبودنشان به حلقه قدرت، موفق به حل مشكلات اقتصادی شدند. مگر احمدینژاد كاندیدای اصولگرایان نبود و حمایت حلقه قدرت را نداشت؟ مگر در آن دوره اصولگراها از قوه قضائیه برخوردار نبودند یا اكثریت مجلس دست آنها نبود؟ چرا موفق نشدند؟ تازه امروز بخشی از ناكامیها و عدم تحقق برنامههای دولت ناشی از خسارتهای دولت آقای احمدینژاد است. دولت آقای روحانی هم كه عملا در اختیار اصولگرایان است؛ مگر آقای روحانی عضو تشخیص مصلحت نظام نبودند؟ جایگاههایی كه ایشان قبلا قرار داشتند، چه نسبتی با اصلاحطلبان داشت؟ اصلاحطلبان از هر جریانی که بتواند مشكلات اقتصادی و خارجی مردم را حل كند استقبال میكنند. ما دنبال حل مشكلات اقتصادی و رسیدگی به مطالبات فرهنگی و اجتماعی مردم و همچنین تنشزدایی هستیم. هركسی که این مسیر را دنبال كند و موفق شود، خاستگاه ماست؛ اما آنچه مسلم است، تجربه نشان داده اینها نهتنها موفق نبودهاند، بلكه به لحاظ نوع عملكرد و افكارشان مورد اقبال جامعه بینالملل نیز قرار نگرفتهاند.
سایر اخبار این روزنامه
پروژهای که هزینهاش ۹ برابر شد
مشارکت پایین در انتخابات خطر امنیتی برای ایران دارد
ما نمیتوانیم صرفا تنور انتخابات را داغ كنیم
مبنای ما از ابتدای شیوع کرونا علمگرایی بود نه پندارگرایی
ضرغامی میخواهد زیر کدام میز بزند!؟
اصولگرایان به دنبال تغییر نظام ریاستی به پارلمانی
برندهای جعلی در فروشگاههای لاکچری
متحد غرب در آغوش پکن
بیرانوند کار خاصی نکرده است!
هنرمندی با دغدغههای ملی
کیمیای خردورزی
ایران یکپارچه علیه اظهارات اردوغان
املاک جنجالی شهرداری و فسادستیزی