باز هم کرونا و باز تقابل فکری

تاکنون 72ميليون نفر در سراسر جهان به ويروس منحوس کرونا مبتلا شده و کشور ما با يک‌ميليون و 92هزار ابتلا در 10 ماه گذشته در جايگاه پانزدهمين جهان قرار دارد. با آنکه گسترش پاندومي ويرانگر کرونا، موجب تاسف است، اما بالاخره دنيا از فقير و غني در يک نقطه به اشتراک رسيدند، از آن فرد پابرهنه در سودان تا آن مدير شيک‌پوش در کشور نروژ امروزه يک درد مشترک دارند و آن ترس از ابتلا به کرونا و به خطر افتادن جان شيرين است. براي کرونا تفاوتي ندارد که هنرپيشه‌ هاليوودي هستيد يا فوتباليست‌ مشهور يا يک فرد معمولي که در بازار تهران مشغول کار است، هيچ‌کسي در مقابل اين ويروس در امنيت نيست. همه اين موارد نشان مي‌دهد که دنيا پشت خط کرونا ايستاده و ميلياردها نفر در سراسر جهان نگران در انتظار روزهاي آينده هستند. در مجال جالب‌تر از حرکات و پيشرفت‌هاي پزشکي و دارويي، موضوع مهم تعطيلي سازمان‌هاي بزرگ جهاني و شهرهاست. تاکنون در هيچ جاي دنيا چنين آشفته بازاري در زمينه تعطيلات موسسات دولتي و خصوصي مشاهده نشده است. تنها نخست‌وزير يا نهاد مرتبط با تصميمات کلان اجرايي کشورها هستند که در اين‌گونه موارد تصميم‌گيري مي‌‌کنند و بس. وزارت بهداشت متولي اصلي در تشخيص ميزان و شدت آلودگي و اعلام نظر در مورد شرايط ويروس کروناست، اما در کشور ما از اتحاديه تعويض روغني‌ها تا کانون بازنشستگان در موضوع تعطيل يا عدم تعطيل سازمان‌ها اظهارنظر مي‌کنند و شرايط سرگيجه بر فضاي فکري و تصميم‌سازي مستولي گشته است و در اين ميان فرصت‌طلبان و سود‌جوديان در صف اول هوشياران قرار مي‌گيرند. جالب آنکه در کشور ما، هر کسي در حد توان فکري و امکان گفتمان، نسخه‌اي پيشنهادي دارد و بر سر اثبات آن اصرار مي‌ورزد. از تجويز روغن بنفشه و عنبرنسارا تا برگ بيد و جوهر مورچه، براي درمان کرونا پيشنهاد مي‌شود و گاه اين اقلام به شکلي گسترده‌اي در ميان مردم به‌فروش مي‌رسند و هيچ سازماني به‌فکر مقابله با اين امواج ويرانگر نيست. برخي نيز با رواج آمپول‌هاي قلابي و قرص‌هاي دست‌ساز، به‌خالي کردن جيب‌هاي خلق‌ا... مشغولند. در اين ميان مظلوم‌ترين نهاد و غريب‌ترين سازمان، وزارت بهداشت و تشکيلات علمي و تخصصي مقابله با کروناست. همه در اين ميان فقط ايراد مي‌گيرند و دولت را سيبل حمله قرار مي‌دهند، اما کمتر کسي مي‌گويد که «چه بايد کرد.» امروزه از تجمع مردم در توچال براي ورزش تفريحي اسکي انتقاد مي‌شود، اما به‌راستي کدام نهاد به اين مراکز دولتي- خصوصي اجازه داده که اينگونه قواعد فاصله اجتماعي را لگدمال کرده و معلوم نيست اينگونه حرکات جنبه شوخي دارند يا جدي؟ از سوي ديگر قرار بود از پانزدهم آذر تعطيلات يکسان براي رسته‌هاي شغلي سه و چهار اجرايي شود، اما نمي‌توان به قطعيت گفت که کدام يک از مشاغل رسته سه و چهار تعطيل هستند و چرا پيست‌هاي اسکي و کرکره مغازه‌اي پايين نيست؟ شايد استدلال آنها کاهش آمار روزانه کرونا در کشور است که برخي با سهل‌انگاري مشغول کارهاي روزمره و غيرضروري هستند، اما بايد گفت براي قضاوت تاثير محدوديت‌هاي دو هفته‌اي بر شهرها زود است و بايد تا پايان آذرماه منتظر ماند تا ببينيم که اين محدوديت‌ تا چه اندازه موثر بوده است.