بايدن به دنبال تنش‌زدايي با ايران خواهد بود

محمدحسين لطف‌الهي
خروج ايالات‌متحده از توافق هسته‌اي و اعمال سياست فشار حداكثري باعث شد تا ايران پس از يك سال صبر استراتژيك راهبرد مقاومت حداكثري را در پيش گيرد و با كاهش گام به گام تعهدات خود ذيل توافق‌ هسته‌اي در پي افزايش سطح غني‌سازي و ميزان ذخاير خود برآيد. طي يك سال گذشته دولت دونالد ترامپ تلاش زيادي صورت داد تا توافق هسته‌اي را به‌ طور كامل ازبين ببرد و توافقي جديد با شرايطي سخت‌تر بر ايران تحميل كند اما با مقاومت ايران و ايستادگي سياسي طرف‌هاي برجام نتوانست به اين هدف دست پيدا كند. اكنون در حالي كه با شكست دونالد ترامپ در انتخابات رياست‌جمهوري و وعده جو بايدن و تيم سياسي خارجي او مبني بر بازگشت به برجام دورنمايي از بهبود وضعيت اقتصادي و سياسي ايران پديد آمده، گروه‌هايي در داخل و خارج از مرزها مي‌كوشند به بهانه‌هاي مختلف اين دورنما را خراب كنند. از اسراييل گرفته كه با ترور دانشمند هسته‌اي ايران سنگ پيش پاي دولت جديد امريكا مي‌اندازد، اروپا كه با زياده‌خواهي از ضرورت كنار گذاشته شدن برنامه موشك‌هاي بالستيك ايران سخن مي‌گويد و تا برخي نيروهاي سياسي در داخل ايران كه تصميم دارند با افزايش غني‌سازي تا 20درصد و كاهش نظارت آژانس شرايط را براي اجماع دوباره شرق و غرب عليه ايران فراهم كنند. «اعتماد» در گفت‌وگو با فرانسوا نيكولو، سفير پيشين فرانسه در جمهوري اسلامي ايران به بررسي شرايط
پيش روي توافق هسته‌اي پرداخته است:
 


دست‌كم از زمان امضاي توافق وين، ايران دسترسي كاملي را براي بازرسان آژانس بين‌المللي انرژي اتمي فراهم كرد و بر‌اساس گزارش‌هاي متعدد آژانس فعاليت خود را به صورت صلح‌آميز ادامه داد. به‌رغم پايبندي كامل ايران، يكي از دانشمندان هسته‌اي كشور ترور شد. از نگاه شما علت ترور و انگيزه اصلي عاملان آن چه بوده و اين اتفاق چه تاثيري بر روابط ايران و كشورهاي 1+5 خواهد داشت؟
اگر نقش اسراييل در ترور دانشمند هسته‌اي ايراني تاييد شود، مي‌توان اين اقدام را در ادامه سياستي دانست كه در آوريل 2018 از سوي نخست‌وزير اسراييل پي گرفته شد و بر‌اساس اين سياست، بنيامين نتانياهو از آقاي فخري‌زاده به عنوان مسوول برنامه هسته‌اي پنهاني ايران نام برد. اين حمله در داخل خاك ايران را نمي‌توان حمله‌اي ساده توصيف كرد، چراكه مشخصا شواهد و پيچيدگي عمليات نشان مي‌دهد از ماه‌ها پيش براي آن برنامه‌ريزي شده بود. بعد از برنامه‌ريزي كامل سوال مهم اين بود كه چه زمان اين عمليات بايد اجرا شود و منطقا اين آخرين فرصت براي اجراي عمليات به حساب مي‌آمد. مشخص بود كه اگر عمليات چند روز پيش از سوگند ياد كردن جو بايدن، رييس‌جمهور امريكا صورت مي‌گرفت يا حتي بسيار بدتر از آن پس از مراسم تحليف او رخ مي‌داد، مي‌توانست به‌مثابه نشانه بسيار بدي براي دولت جديد امريكا تعبير شود. رييس‌جمهور جديد امريكا ممكن بود احساس كند كه در آغاز كار سيلي محكمي خورده! روابط اسراييل و امريكاي بايدن بر پايه يك اشتباه بنا مي‌شد و اين مساله مي‌توانست تبعات جبران‌ناپذيري براي عاملان به همراه داشته باشد. بايد به ياد داشت كه در دوره رياست‌جمهوري باراك اوباما، كه جو بايدن به عنوان معاون اول رييس‌جمهور ايفاي نقش مي‌كرد، ايالات‌متحده ترور دانشمندان ايراني را كه بين سال‌هاي 2010 تا 2012 رخ داد، محكوم كرد.
در طول دوره رياست‌جمهوري دونالد ترامپ، اروپا قادر به اجراي تعهداتش نبود اما تلاش كرد از نقطه نظر سياسي در مقابل فشارهاي ايالات‌متحده بايستد و برجام را زنده نگه دارد. با اين حال اكنون كه چيزي تا پايان دوره رياست‌جمهوري ترامپ باقي نمانده، شرط‌هاي او از زبان كشورهاي اروپايي تكرار مي‌شود و وزير خارجه آلمان از ضرورت كنار گذاشتن برنامه موشك‌هاي بالستيك و تغيير رفتار منطقه‌اي ايران سخن مي‌گويد. آيا اين رفتار به نابودي توافق هسته‌اي كه حاصل سال‌ها مذاكره است، منجر نمي‌شود؟
اينكه شما مي‌گوييد آلمان در پي آغاز مذاكراتي درباره برنامه موشك‌هاي بالستيك همچنين سياست‌هاي منطقه‌اي ايران است، صحت دارد. اين اما فقط خواسته برلين نيست. فرانسه، بريتانيا و دولت جديد ايالات‌متحده نيز در اين باره با آلمان هم‌نظر هستند اما فكر نمي‌كنم طرح اين خواسته به نابودي برنامه جامع اقدام مشترك منجر شود. به اين دليل كه هر 4 كشوري كه نام بردم بر اين باورند كه پس از روي كار آمدن دولت جديد در امريكا، اولين گام بايد بازگشت به اجراي كامل و عادلانه‌ تعهدات برمبناي برنامه جامع اقدام مشترك باشد؛ يعني توافقي كه صرفا براي پاسخگويي به سوالات و مطالبات هسته‌اي طراحي و اجرا شده است!
پس از انجام اين كار اعضاي برنامه جامع اقدام مشترك مي‌توانند سوالات ديگري را پيرامون برنامه موشك‌هاي بالستيك ايران و سياست‌هايي كه از سوي اين كشور در منطقه خاورميانه پي گرفته مي‌شود، مطرح كنند. اين يك حقيقت است كه در مقطع زماني فعلي ايران هيچ تمايلي به گفت‌وگو پيرامون اين موضوعات و پاسخگويي به سوالاتي كه براي اروپا و امريكا به عنوان طرف‌هاي توافق هسته‌اي مطرح است، ندارد. ارزيابي خود من اين است كه گفت‌وگو پيرامون اين موضوعات مي‌تواند مثبت و راهگشا باشد اما اين گفت‌وگوها نبايد در چارچوب توافق هسته‌اي صورت بگيرد. البته بايد توجه داشت كه هنوز پيش‌نيازهاي اين گفت‌وگوها فراهم نيست؛ گفت‌وگو پيرامون برنامه موشك‌هاي بالستيك يا ديگر سياست‌هاي دفاعي همچنين توازن قدرت در منطقه نياز به درگير كردن ساير بازيگران منطقه‌اي در حقوق و تكاليف دارد. اما آيا اكنون اين امكان وجود دارد؟ اين سوال بزرگي است كه پاسخ به آن مي‌تواند خيلي از ابهامات را حل و فصل كند. با همه اين توصيفات معتقدم كشورهاي اروپايي و ايالات‌متحده به تلاش‌شان در اين مسير ادامه دهند.
در صحبت‌هاي‌تان چندين بار به همسويي امريكا و اروپا اشاره كرديد. به عقيده شما با روي كار آمدن دولت جو بايدن در ايالات‌متحده چه تغييراتي در سياست اين كشور در قبال اروپا رخ خواهد داد و اين تغييرات چه تاثيري بر موضوع ايران مي‌تواند داشته باشد؟
آنچه مشخص است اين است كه مطمئنا جو بايدن، رييس‌جمهور منتخب ايالات‌متحده به دنبال نوعي تنش‌زدايي در رابطه با ايران خواهد بود. او به روشني اعلام كرده كه تصميم دارد سياستي متفاوت با دونالد ترامپ در پيش گيرد، راهبرد فشار حداكثري را كنار بگذارد و امريكا را به برنامه جامع اقدام مشترك(برجام) بازگرداند. اين اقدام مي‌تواند تاثير تحريم‌هايي كه ايالات‌متحده در طول رياست‌جمهوري ترامپ عليه ايران وضع كرده را تا حد بسيار زيادي كاهش دهد. هر چند ايراني‌ها ممكن است به قابل اطمينان بودن دولت جديد امريكا شك داشته باشند و به اقدامات جو بايدن به ديده ترديد بنگرند اما من معتقدم چنين فرصتي را نبايد از دست داد. براي ايران هيچ ريسكي وجود ندارد اگر صبر پيشه كند و به آزمايش صداقت و درستي سياست دولت جديد امريكا بپردازد.
در مقابل دولت امريكا نيز بايد دريابد كه تنها بازگشت به برجام و لغو تحريم‌هاي هسته‌اي نمي‌تواند اقدامي كافي براي بهبود وضعيت موجود باشد. بسياري از كسب‌وكارها و سرمايه‌گذاران به دليل هراس از مجازات‌هاي تحريمي امريكا، ايران را ترك كرده‌اند و براي بازگرداندن اين كسب‌‌وكارها به ايران نياز است كه وزارت خزانه‌داري دولت جديد امريكا سياستي پيشگيرانه را پيش بگيرد. امريكا بايد اطمينان دهد كه همكاري با ايران جريمه و تحريم در پي نخواهد داشت. معتقدم اگر دو طرف با حسن‌نيت همكاري كنند شرايط بهتر خواهد شد.
    گفت‌وگو پيرامون برنامه موشك‌هاي بالستيك يا ديگر سياست‌هاي دفاعي همچنين توازن قدرت در منطقه نياز به درگير كردن ساير بازيگران منطقه‌اي در حقوق و تكاليف دارد. اما آيا اكنون اين امكان وجود دارد؟ اين سوال بزرگي است كه پاسخ به آن مي‌تواند خيلي از ابهامات را حل و فصل كند.
    فرانسه، بريتانيا و دولت جديد ايالات‌متحده نيز در اين باره با آلمان هم‌نظر هستند كه پس از روي كار آمدن دولت جديد در امريكا، اولين گام بايد بازگشت به اجراي كامل و عادلانه‌ تعهدات برمبناي برنامه جامع اقدام مشترك باشد؛ يعني توافقي كه صرفا براي پاسخگويي به سوالات و مطالبات هسته‌اي طراحي و اجرا شده است!
    بسياري از كسب‌وكارها و سرمايه‌گذاران به دليل هراس از مجازات‌هاي تحريمي امريكا، ايران را ترك كرده‌اند و براي بازگرداندن اين كسب‌‌وكارها به ايران نياز است كه وزارت خزانه‌داري دولت جديد امريكا سياستي پيشگيرانه را در پيش بگيرد. امريكا بايد اطمينان دهد كه همكاري با ايران جريمه و تحريم در پي نخواهد داشت.