روزنامه ابتکار
1399/09/24
هدف اردوغان زنده کردن دلخوریهای پیشین تهران و باکو بود؟ هدف پنهان شعرخوانی اردوغان
یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: درحقیقت اردوغان به دنبال ایجاد فضایی برای زنده کردن دلخوریهای قبلی جمهوری آذربایجان و ایران است تا فضای بهتری برای ترکیه جهت حضور بیشتر در جمهوری آذربایجان در آینده ایجاد شود.در پی شعر خوانی رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه در رژه مشترک نیروهای جمهوری آذربایجان و ترکیه مصاحبهای با منصور حقیقتپور که سوابقی همچون نماینده مردم اردبیل در مجلس و نایب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود دارد انجام دادیم، متن زیر مصاحبه اختصاصی خبرآنلاین با این کارشناس است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
هدف و محتوای شعری که اردوغان خواند
شعری که اردوغان خواند مربوط به ادبیات حسرت جدایی آذربایجان از ایران به دست روسها بوده، نه جدایی ترکیه از آذربایجان. اردوغان در این بحبوحه و با سوءاستفاده از فرصت پیش آمده و اینکه بسیاری از نسل جوان حکایت این شعر را نمیدانند و صرفا به بخش قومیتی آن توجه دارند این اقدام را انجام داده است.
در راس این ادبیات نیز استاد شهریار قرار دارد که با شعر حیدربابا داغ جدایی قفقاز از ایران را بیان میکند.
از نگاهی دیگر میتوان پشت پرده شعرخوانی ضد ایرانی اردوغان نه تنها از روی احساسات، بلکه کاملا هدفمند دانست که نگاهی معقولانهتر به این مساله است.
مجموع این اظهارات مداخله جویانه اخیر اردوغان نشان میدهد که او در پی بوجود آوردن اختلال در روابط تهران و باکو است.
درحقیقت اردوغان به دنبال ایجاد فضایی برای زنده کردن دلخوریهای قبلی جمهوری آذربایجان و ایران است تا فضای بهتری برای ترکیه جهت حضور بیشتر در جمهوری آذربایجان در آینده ایجاد شود.
تفکر پان ترکیسم اردوغان
بخش سنتی اردوغان: تبدیل موزه ایاصوفیه به مسجد توسط اردوغان و طرفدارانش ریشه در تفکر احیای امپراطوری اسلامی عثمانی و مخالفت با جهان مسیحیت اروپایی و سکولارهای داخل ترکیه است.
بخش امروزی اردوغان: وی که عظمت از دسترفته آرمانی ترکیه را می بیند در صدد است تا از همان ابزار آتاتورک یعنی نهادهای دولتی و مهندسیِ اجتماعیِ بالا به پایین استفاده کرده تا جایگزین خودِ آتاتورک شود.
سیاست خارجی ترکیه
تکیه ترکیه به قدرت نظامی برای تامین منافع ملی خود، اساس سیاست خارجی این کشور که از سال ۲۰۱۵ در حال شکلگیری است را تشکیل میدهد. این استراتژی در پیش گرفته اردوغان ضد غرب بوده و بر این اساس، از آنجایی که غرب در حال سقوط است، ترکیه باید روابط نزدیکتری با کشورهایی مثل چین و روسیه برقرار کند.
این یک استراتژی ضد امپریالیستی است و سلطه غرب بر جهان بعد از جنگ جهانی دوم را به چالش میکشد و خواستار بازنگری و اصلاح موسسات بینالمللی از جمله سازمان ملل است تا علاوه بر غرب به سایر کشورها هم فرصت ابراز عقیده داده شود.
بر اساس این دکترین جدید، ترکیه کشوری است که توسط دشمنان محاصره و متحدان غربیاش آن را تنها گذاشتهاند. بنابراین ترکیه باید یک سیاست خارجی تهاجمی را دنبال کند که بر استفاده از اقدام نظامی پیشگیرانه در خارج از مرزهایش متکی است و این با رویکرد پیشین ترکیه که بر تعامل فرهنگی، تجاری و دیپلماتیک در روابط خود با سایر کشورها تمرکز داشت، کاملا متفاوت است. تغییری که حاصل مجموعهای از تحولات داخلی و منطقهای است.
هرچند آنکارا در بسیاری از لشکرکشیهای و نیز سیاستهای خارجی خود شکستهای سختی خورده است اما شاید قره باغ، نخجوان و جمهوری آذربایجان پوششی بر تمام شکستهای گذشته باشد.
سیاست خارجی ایران در موضوع ترکیه
همانطور که قبلا هم گفتم دنیایی سیاست خارجی محل درو کردن منافع ملی است و امروز ترکیه در حال درو کردن است و ما در حال نگاه کردن. البته ما ۸ سال است که در حال نگاه کردن هستیم و باز هم یادآور می شوم درموضوع سیاست خارجی ما سالهاست که به کمای استراتژیک فرو رفته ایم.
جهتهای اصلی این موضوع به سمت وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی است که تاکنون هیج اقدام قابل قبول که نشانی از پیروزی در سیاست خارجی و تامین منافع ملی باشد را انجام ندادهاند.
حرف را همه میزنند و اعتراض را از مجراهای رسمی و غیر رسمی و مجازی میتوان انجام داد، اما آیا این به تنهایی کافیست؟
آیا فراخوانی سفیر ترکیه به وزارت امور خارجه و اعلام اعتراض ایران به ترکیه کافی است؟
اینها اتفاق نمیافتاد اگر ما پیشگیری را قبل از درمانی بسیار سخت و چه بسا لاعلاج که در پیش داریم انجام میدادیم.
چرا باید اجازه دهیم تا کشوری مانند ترکیه در کنار رئیس جمهوری سرزمینی بایستد که پیوستگی تاریخی بسیار عمیقی با ایران دارد و پرچم ترکیه به جای ایران در کنار آذربایجان خودنمایی کند و ندای دو دولت یک ملت را سربدهند.
به جرات میتوان ادعا نمود که مقامات مسئول در این ۸ سال هیچ دستاوردی در سیاست خارجی برای کشورمان نداشته و با دستانی خالی سال آینده ساختمانهای خود را تحویل جانشینان بعدی خود خواهند داد.
به مسئولان مربوطه در حوزه سیاست خارجی نیز یادآور میشوم که مردم ایران خیانت های فتحعلی شاه قاجار در انعقاد پیمانهای ترکمانچای و گلستان را به یاد دارند اما شما مراقب باشید که در برابر مردم، به اشتباهات و تفکرات فتحعلی شاهی دچار نشوید تا در آینده به شما نگاهی از جنس نگاه فتحعلی شاهی نداشته و شما را در تجزیه ایران شریک و سهیم ندانند.
در پایان بد نیست برداشتی از این جمله هگل کنیم: همه رویدادها و شخصیتها در تاریخ گویی دو بار رخ میدهند.
امروز نیز رجب طیب اردوغان در حال تکرار اشتباه صدام حسین است که میخواست با تجاوز به ایران نام خود را بلند کرده و در تاریخ به یادگار بماند و مهمتر اینکه از انزوای سیاسی خارج شود اما برای همیشه در اعماق بدنامترین مردان تاریخ دفن شد.
اردوغان گویا حرفهای سردار سلیمانی را از یاد برده است که گفت: ای آمریکا تا از روی سینه من رد نشوی نخواهی توانست به این هدفت در ترکیه برسی. در آن برهه سیاسی حتی قویترین مردان سیاسی و قویترین مرد در کل ولایت عثمانی هم نتوانست ترکیه و اردوغان را از دست آمریکا و اسرائیل نجات دهد الا سردار سلیمانی یک ایرانی اهل کرمان.
البته از رجب دیروز و اردوغان امروز که یک پان ترکیسم تمام عیار است انتظار نمیرود تاریخ را خوانده باشد که اگر هم خوانده باشد میداند تا قبل از سال ۱۹۱۸ میلادی شمال ارس هرگز نام آذربایجان نداشته و متعلق به ایران بوده، چه برسد به اینکه یک کشور واحد باشد. البته آقای اردوغان تمام تلاش خود را میکند تا نقطه صفری باشد بر شروع مجدد تاریخ در منطقه قفقاز، چرا که در تمام معادلات خارجی خود تا کنون شکست های بسیار سختی خورده است.
آنکه دلش میزند نبض جدایی در باد
با او سخن میگویم تا نگهدارد به یاد
آذرآبادگان من جان جانان من است
قیمت خون ارس رگ ایران من است
عهدنامه ترکمانچای
پیماننامه ترکمانچای پیمانی است که در روز پنجشنبه و در تاریخ اول اسفند ۱۲۰۶ خورشیدی (۵ شعبان ۱۲۴۳ قمری) مطابق با ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی در پی جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار بین این دو کشور در روستای ترکمانچای امضا شد. برای امضای این پیمان از سوی فتحعلی شاه پادشاه ایران میرزا ابوالحسن خان شیرازی و اللهیار خان آصفالدوله و از سوی امپراتور روسیه ایوان پاسکویچ حضور داشتند. برپایه این قرارداد، سه ایالت دیگر قفقاز، یعنی ایروان، نخجوان و بخشهای دیگری از تالش زیر سلطه روسها قرار گرفت، حاکمیت ایران بر دریای مازندران محدودتر شد و مردم ایران ناچار از پذیرش کاپیتولاسیون (قضاوت کنسولی) شدند. بدینسان، میان مردم قفقاز و دیگر مردم ایران، دیوار جدایی برپا شد. بنابراین در عهدنامه ترکمانچای در مجموع حدود ۳۰ هزار کیلومتر مربع دیگر شامل حدود ۲۰ هزار کیلومتر مربع از ارمنستان امروزی، حدود ۵ هزار کیلومتر مربع از ترکیه امروزی شامل کوه آرارات و شهر ایغدیر که در آن زمان بخشی از خانات ایروان بود و حدود ۵ هزار کیلومتر مربع از جمهوری آذربایجان امروزی شامل تالش شمالی یعنی شهرستان لریک و نخجوان، از ایران جدا شدند. به مجموع مناطق جدا شده طی این دو عهدنامه، هفده شهر قفقاز (هفده ولایت قفقازی ایران) میگویند. درمجموع این دو عهدنامه حدود ۲۵۰ هزار کیلومتر مربع از سرزمین ایران جدا و به روسیه ملحق شد. سرزمینهای جدا شده از ایران در این قرارداد، امروز بخشی از ارمنستان، جمهوری آذربایجان و ترکیه هستند.
عهدنامه گلستان
عهدنامه گلستان پیمانی است که در روز دوشنبه و در تاریخ ۳ آبان ۱۱۹۲ خورشیدی برابر با ۲۹ شوال ۱۲۲۸ ه.ق مطابق با ۲۵ اکتبر ۱۸۱۳ میلادی در پی جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار بین این دو کشور در روستای گلستان امضا شد. به دنبال این قرارداد، حاکمیت بر بخشهایی از شمال دولت شاهنشاهی ایران شامل قفقاز، ارمنستان، ایالتهای شرقی و تمام شهرها و شهرکها و روستاهای مناطق غربی گرجستان در ساحل دریای سیاه و محال گروزیه (کورنه) شامل چچن و اینگوش امروزی از ایران سلب شده و به امپراتوری روسیه واگذار شد. طی این قرارداد در مجموع ۱۴ ولایت قفقازی ایران (ایالتها و ولایتهای چهارده گانه مزبور عبارت بودند از: ایالت گنجه و قرهباغ، ولایتهای شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان و گرجستان، محال شورهگل، آچوقباشی، گروزیه، منگریل و آبخاز. افزون برآن، بخشی از سرزمین تالش نیز به تصرف روسها، درآمدو حاکمیت بی چند و چون ایران بر دریای خزر، خدشهدار گردید) به همراه بخشی از خانات تالش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین برای ایران از دست رفت.
بنابراین با این عهدنامه منطقهای به وسعت تقریبی ۲۲۰ هزار کیلومتر مربع خاکی و ۱۲۰ هزار کیلومتر مربع آبی (از مساحت دریای کاسپین) درنتیجه از دست رفتن بیش از ۱۳۶۰ کیلومتر از خطوط ساحلی دریای کاسپین (جمهوری آذربایجان ۹۵۵ کیلومتر خط ساحلی دارد و ۴۰۵ کیلومتر از ۶۹۵ کیلومتر خط ساحلی روسیه در دریای کاسپین مربوط به داغستان است) به روسیه واگذار شد.
سایر اخبار این روزنامه
آیا درهای موزه هنرهای معاصر تهران بالاخره بعد از 32 ماه باز میشود؟
شمارش معکوس برای بازگشایی موزه هنرهای معاصر
محمد یوسفی آرامش
بودجه 1400، تکرار یک سیکل معیوب و آینده ما!
جامعه روحانیت تن به ائتلاف با نواصولگرایان میدهد؟
زنگ خطر برای شورای وحدت اصولگرایان
هدف اردوغان زنده کردن دلخوریهای پیشین تهران و باکو بود؟
هدف پنهان شعرخوانی اردوغان
قاضی زاده: این نطقها موضع مجلس و نظام نیست
جنجال در مجلس بر سر اظهارات اردوغان
«ابتکار» اما و اگرها احتمال تورم شدید در سال آتی را بررسی کرد
پای اقتصاد روی مین تورم!
حریرچی از پیشنهاد تعطیلی شنبه و یکشنبه خبر داد
هراس از شب یلدا
رئیس کل بانک مرکزی:
رشد اقتصادی کشور مثبت شد
معاون سیاسی وزیر خارجه
سند راهبردی ایران و افغانستان به زودی نهایی میشود
با غلبه بر یاران اینیستا
اولسان هیوندای حریف پرسپولیس در فینال آسیا شد
وزیر بهداشت خبر از تولید واکسن ایرانی داد
بهار 1400 موسم واکسن ایرانی
انهـدام شبکه گسترده اخـلال در نظـام ارزی کشور توسط وزارت اطلاعات