نامزد حزبی با ۵ درصد آرا

بادامچیان: 1400 با گزینه خودمان می‌آییم نامزد حزبی با 5 درصد آرا معلوم نیست چرا مؤتلفه در آستانه هر انتخاباتی این عبارت را تکرار می‌کند که می‌خواهد با نامزد حزبی یا لیست حزبی بیاید اما دست آخر هم یا عقب‌نشینی می‌کند یا با فاصله معناداری می‌بازد. از سال 58 تا‌کنون میزان آرای هر نامزد حزبی‌ای که مؤتلفه برای انتخابات معرفی کرده، از پنج درصد بیشتر نبوده است؛ آن‌هم در روزگاری که مؤتلفه جایگاه بسیار بهتری نسبت به امروزش در ساختار قدرت سیاسی داشت. آخرین مورد آن رقابت بین میرسلیم و قالیباف برای ریاست مجلس بود که نامزد مؤتلفه بیش از 13 رأی از نمایندگان نتوانست دریافت کند. حالا بادامچیان سومین دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی بعد از عسگراولادی و حبیبی گفته است: احتمال اینکه این تشکل در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ نامزد از خود داشته باشد فراوان است؛ اما معتقدیم دولت آینده برای موفقیت باید دولتی حزبی باشد نه شخصی. حتی ترقی، عضو شورای مرکزی این حزب نیز اخیرا گفته بود که مؤتلفه در مرحله تشکیل ستادهای انتخاباتی در دفاتر خود در سراسر کشور است.
شورای وحدت به دست جامعه روحانیت افتاد
ترقی درباره انتخابات سال ۱۴۰۰ و فعالیت‌های صورت‌گرفته در مسیر این انتخابات، با اشاره وجود سه طیف نهادها، احزاب و شخصیت‌های ذی‌نفوذ، گفته است: «در سطح نهادها جامعه روحانیت مبارز را داریم و در این راستا شورای مرکزی به دبیرکل مأموریت داد با جامعه روحانیت فعالیت و همکاری کند. کاری که جامعه روحانیت تاکنون و تا اینجا انجام داده، یک کار ویژه‌ است و در سراسر کشور دفاتر خود را در ۲۷ استان فعال کردند و ارتباط دارند. در اوایل امسال چندین جلسه داشتند و تصمیم گرفتند که در انتخابات حضور فعال داشته باشند. همچنین در ابتدای ماه محرم چند جلسه با دوستان شورای ائتلاف با حضور بنده و مهندس باهنر داشتیم و بحث وحدت مطرح شد که بعد معلوم شد بعضی دوستان علاقه‌مند هستند که با حفظ احترام متقابل، تنها و مستقل به صحنه بیایند. از سوی دیگر جامعه روحانیت حدود دو ماه قبل بیش از ۴۰ حزب اصولگرا را دعوت کرد و سازوکار جدیدی ایجاد شد که از هر هشت حزب یک نماینده در این شورا حضور داشته باشد و اسم این شورا هم «شورای وحدت» خواهد بود». جامعه روحانیت این بار زودتر از اینکه باقی جریان‌های اصولگرایی وارد شوند و سازوکار وحدت را به دست بگیرند، ورود کرد و گفت نمی‌خواهد منتظر باشد و دنباله‌روی کند، بلکه اگر قرار به وحدت است این سایر احزاب و جریان‌ها هستند که باید دنبال جامعه روحانیت بیایند. این‌طور که مشخص است سنتی‌های اصولگرا مانند مؤتلفه و جامعه اسلامی مهندسین و جبهه پیروان خط امام و رهبری هم مشکلی با این ماجرا ندارند و ترجیحشان این است که قاعده کار دست جامعه روحانیت باشد تا جریان‌ها و جبهه‌های نوپایی که در سال‌های آخر دست‌اندرکار وحدت بوده‌اند و سهمی حداقلی به سنتی‌ها داده‌اند. تا جایی که در انتخابات مجلس دهم، مؤتلفه تلاش بسیاری کرد حداقل سهم بیشتری از فهرست ائتلاف اصولگرایان بگیرد، اما تنها سه سهم از تهران به حزبشان رسید که در نهایت کل فهرست رأی نیاورد. در مجلس یازدهم هم 25 نفر به شورای ائتلاف اصولگرایان معرفی کرده بودند، اما تنها چهره شاخصی که توانستند وارد پارلمان کنند، نامزد قبلی ریاست‌جمهوری بود.
حزب مؤتلفه از سال  ۶۶ در انتخابات ریاست‌جمهوری یا کاندیدا معرفی کرده یا پشت کاندیداهای خاصی قرار گرفته است. حسن غفوری‌فرد از اعضای مؤتلفه یا ترقی دیگر عضو شورای مرکزی این حزب هم اخیرا بارها گفته‌اند که حزب ما در تلاش است تا با گزینه واحدی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ حضور پیدا کند و قطعا حزب مؤتلفه در آینده نامزد معرفی می‌کند. رویه‌ای که در انتخابات ۹۶ هم از سوی این حزب دنبال شد، اما دست آخر مؤتلفه پشت نامزد حزبی‌اش را خالی گذاشت و از گزینه مورد اجماع اصولگرایان دیگر حمایت کرد و میرسلیم مجبور شد بدون پشتوانه حزبی تا آخر در انتخابات باقی بماند و حدود یک درصد آرا را از آن خود کند. در 12 دوره انتخابات ریاست‌جمهوری مؤتلفه‌ای‌ها ۹ بار بخت خود را در انتخابات آزموده‌اند و با کاندیدای حزبی وارد گود رقابت شده‌اند. مرداد سال ۶۰ مؤتلفه‌ای‌هایی که در قالب حزب جمهوری اسلامی فعالیت می‌کردند از شهید محمدعلی رجایی نامزد حزب جمهوری حمایت کردند، اما سیدعلی‌اکبر پرورش و حبیب‌الله عسگراولادی نیز با رجایی به رقابت پرداختند. در مهرماه سال ۶۰ بعد از ترور شهید رجایی که بار دیگر باید انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار می‌شد، سیدعلی‌اکبر پرورش و حسن غفوری‌فرد به عنوان نامزدهای حزب معرفی شدند و البته سیدرضا زواره‌ای هم که مؤتلفه‌ای بود مورد حمایت آنها واقع نشد. مؤتلفه‌ای‌ها در این انتخابات سه کاندیدا داشتند. سال 66 هم مؤتلفه‌ای‌ها باز حبیب‌الله عسگراولادی را به مصاف رقابت با آیت‌الله خامنه‌ای ‌فرستادند. تجربه شکست نامزد حزبی سبب شد مؤتلفه تا سال ۸۰ بی‌خیال شود. خرداد سال ۸۰ وقتی خاتمی برای رقابت در مرحله دوم ریاست‌جمهوری خود آماده می‌شد، مؤتلفه خواست بار دیگر شانسش را امتحان کند و حسن غفوری‌فرد را به میدان فرستاد، اما این بار آرای مؤتلفه‌ای‌ها از قبل کمتر بود. غفوری‌فرد با کمتر از نیم‌درصد آرا از انتخابات کنار رفت. مؤتلفه بعد از انتخابات سال ۸۰ برای ۱۶ سال از عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری کنار ماند و به حمایت از کاندیداهای حاضر در صحنه روی آورد.