روزنامه شرق
1399/09/25
ادعای ارضی یا واکنش هیجانی اردوغان؟
ادعای ارضی یا واکنش هیجانی اردوغان؟ جاوید قرباناوغلی . دیپلمات بازنشسته اظهارات جنجالبرانگیز اردوغان در باکو که در مقطع حساس کنونی، روابط ایران و ترکیه را تحت تأثیر قرار داده بود، خوشبختانه با تدابیر دیپلماتیک حداقل در سطح عمومی و رسانهای کنترل شد و تا حد قابل قبولی فروکش کرد. اگرچه با توجه به عقبه این اظهارات، بازتابها و واکنشهای گسترده آن در ایران در سطوح مختلف و همچنین رقابت دو کشور در منطقه با وجود اشتراک دیدگاه در برخی موضوعات، تبعات آن تا مدتی گریبانگیر روابط دو کشور خواهد بود؛ رخداد ناخوشایندی که ابتکارات دیپلماتیک عبور از آن را برای آینده روابط دو کشور ضروری میکند.برداشت «ایران» از سخنان اردوغان بهویژه خواندن بخشی از شعر «آراز» (ارس) در سطح رسمی و عمومی اعم از مردم کوچه و خیابان و محافل روشنفکری و نخبگان سیاسی، دخالت ترکیه «در امور داخلی و تهدید تمامیت ارضی ایران» بود که مغایر با منشور سازمان ملل، قاعده حقوقی التزام کشورها به احترام به تمامیت ارضی و نقض اصول حسن همجواری است. در این نوشتار کوتاه بر آن هستم نگاهی گذرا به این رویداد از منظری دیگر و برخلاف جو هیجانی پس از سخنان اردوغان داشته باشم.آنچه در جریان جشن پیروزی و رژه نظامی با حضور اردوغان در باکو گذشت و واکنش طبیعی دولت و ملت آذربایجان به نتیجه جنگ کاملا قابل انتظار بود. در چنین جو حماسی و احساسیای بود که اردوغان در واکنشی هیجانی یکی از بزرگترین اشتباهات سیاسی خود را رقم زد. میگویم یکی، چون رئیسجمهور بلندپرواز ترکیه بهدلیل ویژگی شخصتی و بلندپروازیهای ایدئولوژیک در بیش از یک دهه گذشته چند بار دچار اشتباه محاسباتی و خطا شده است. به نظر میرسد در ریشهیابی و تحلیل منصفانه رخداد اخیر توجه به سه عامل ضروری است: اول، عقبههای تاریخی و برنامه ترکیه برای احیای آنچه نوعثمانیگری نامیده میشود. دوم، ویژگیهای شخصی و فزونخواهی اردوغان. سوم: ضعف ایران در عرصه مدیریت مناسبات خارجی، ازدستدادن فرصتها در دو دهه اخیر و کاهش نفوذ و اقتدار در حوزه تمدنی. رقبای منطقهای را به قدرتنمایی و از جمله آنچه در باکو شاهد آن بودیم، تشویق و ترغیب کرد.1- از منظر تاریخی، روابط ایران و عثمانی (ترکیه کنونی که داعیه بازگشت به آن دوران در قالب جدید را دارد) پرفراز و نشیب و مشحون از جنگهای خونین و طولانی در سه سده ( قرن 16 تا 19) است. پس از رویکارآمدن صفویان و متحدکردن همه اقوام فلات بزرگ، ایران بهعنوان مرکز تشیع و بزرگترین قدرت در مقابل امپراتوری عثمانی که داعیه خلافت اسلامی را داشت، تبدیل شد. اشاره به این فراز تاریخی از آن جهت است که با وجود تحولات سترگ در مناسبات بینالمللی و منسوخشدن کشورگشایی به سبک قرون گذشته، هنوز برخی از جریانات «نوعثمانیگری» در حاکمیت کنونی دولت ترکیه رؤیای تکرار تاریخ و احیای امپراتوری بزرگ عثمانی در قالب امروزی و براساس تفکرات داووداغلو، تئوریسن این استراتژی که گفته بود «110 سال پیش یمن، ارزروم و بنغازی یک کشور بودهاند»، نوعثمانیگری در شاکله «وحدت قومی ترک» بر بنیان زعامت اهل سنت را در سر میپرورانند.از منظر حامیان این تفکر و رهبران کنونی ترکیه مانند 500 سال قبل که قزلباشهای صفویه مانع از پیشروی اسلاف اردوغان در مرزهای شرقی شدند، امروز نیز ایران بهعنوان مرکز تفکر شیعه که داعیه رهبری جهان اسلام را در سر میپروراند، همچنان مانع تحقق آمال و آرزوهای سلطان محمد فاتح، سلطان سلیم و اخلاف آنها در امپراتوری عثمانی هستند.
2- این اولینبار نیست که اردوغان درصدد گرفتن ماهی از آب گلآلود است. بلندپروازیهای او از زمان بهقدرترسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه، در جنگ داخلی سوریه و تغییر چندینباره رویکرد در این بحران، سرنگونی جنگنده سوخوی روسیه و متعاقب آن عذرخواهی از پوتین، حمایت از فلسطینیها در کنار عضویت در ناتو و روابط با اسرائیل، ماجرای کشتی مرمره، موضعگیری سریع در ماجرای حمایت از مسلمانان سینکیانگ چین و رویکرد فرصتطلبانه ترکیه در بحران لیبی و... نمونههایی از آزمون و خطاهای اردوغان در چند سال اخیر است. در جنگ قرهباغ نیز اردوغان در چارچوپ همان استراتژی و اینبار در یک جنگ تمامعیار، در کنار باکو قرار گرفت. تا اینجای کار شاید به دلیل همان عقبه تاریخی و برنامه درازمدت ترکیه در توسعه دامنه نفوذ بلااشکال باشد. با وجود این تصور نگارنده بر این است که آنچه در باکو اتفاق افتاد، بیشتر تحت تأثیر فضای ناشی از پیروزی، غلبه احساسات و هیجان اردوغان بود و نه لزوما اجرای بخشی از سناریوی بلندپروازانه ترکیه. بهطورکلی این بخشی از روانشناسی رهبران اخوانالمسلمین است که ضربات جبرانناپذیری را بر آنان وارد کرده است؛ سیدقطب در زمان عبدالناصر، نفی خیزش مصر در بهار عربی از سوی اخوان در ابتدا و تغییر سریع رویکرد پس از سرنگونی مبارک، اشتباه محاسباتی محمد مرسی در برآورد نیروهای تأثیرگذار بر روند سیاسی کشورش و اقدام نامتعارف او در اجلاس سران در تهران نمونههایی از این روانشناسی رهبران اخوان و اشتباه محاسباتی آنان در شرایط پیروزیهای زودرس است. ماجرای باکو نیز از همین قماش بود و نباید آن را بیشتر از آن دید. ارزش و اهمیت روابط دو کشور همسایه بهویژه در این مقطع تاریخی بسیار بیشتر از آن است که تحت تأثیر واکنشهای هیجانی فرصت را برای مخالفان مهیا کند. مضافا اینکه به باور نگارنده شعری که اردوغان به غلط به آن استناد کرد، همانطورکه در برخی تحلیلها نیز آمد، تاریخ سرایش آن شعر و مقصود شاعر بلندآوازه آن یحیی شیدا نیز بیشتر معطوف به واقعه تاریخی و جنگهای ایران و روس است که غمگنانه در حسرت جدایی آران و شیروان از میهن بزرگ ایران سرود؛ سرزمینی که اکنون در یک واحد سیاسی تحت نام جمهوری آذربایجان عضو جامعه جهانی است. کشوری که سه دهه قبل از دل روسیه نو تزاری بیرون آمد و استقلال یافت. اگر به کل این شعر بنگریم، قافیه و شاهبیت آن «ایران» قافیهاش است.
«قاضی اول، انصافه گل، حکم زمان وئر تازه دن/ غصب اولان تورپاقلاری وابسته ایران ائله».
یعنی: «قضاوت کن، انصاف داشته باش، دوباره حکم کن/ سرزمینهای غصبشده را دوباره به ایران برگردان». که در این صورت، اردوغان ندانسته نعل وارونه زده و عملا حاکمیت و تمامیت ارضی آذربایجان را زیر سؤال برده است و به قول حیدر علیاف، اگر قرار بر الحاق باشد، دست به بدن برمیگردد.
3- در کنار این دو عامل، نمیتوان از خطاهای راهبردی ایران در سیاست خارجی پس از انقلاب و بهویژه در دو دهه گذشته چشمپوشی کرد. نگاهی به تحولات پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و موقعیت کنونی ما در کشورهای اوراسیا در مقایسه با جایگاه ترکیه در کشورهای استقلالیافته از شوروی در شمال، رجزخوانی کشورهای در اندازه جزایر کوچک در جنوب، روابط متشنج با بیشتر همسایگان و چالش دودههای هستهای و تأثیر مخرب فرازونشیب روابط با کشورهای غربی غیرمعاند در وضعیت اقتصادی کشور را اگرچه میتوان در چارچوب بخشی از رویکرد کلان مجموعه غرب در مقابل انقلاب و جمهوری اسلامی تفسیر و تحلیل کرد، در یک تحلیل منطقی و منصفانه نمیتوان اشتباهات داخلی را نادیده گرفت و از آن عبور کرد. تأکید حساسیتبرانگیز بر مذهب و غفلت خواسته یا ناخواسته از فرهنگ و حوزه تمدنی و نادیدهگرفتن تیغ تیز و برنده توانمندیهای نرمافزاری فرهنگی و پیشینه تمدنی از موارد جدی آسیبشناسی سیاست خارجی کشور است. فریاد و شعارهای مردم آزادشده از چنبره کمونیسم در آن سوی ارس را فراموش نکردهایم. چه اتفاقی رخ داده که امروز یک بیت شعر نه توسط الهام علیاف بلکه با رئیس کشوری که هیچ سنخیت مذهبی و حتی «قومی» با شمال و جنوب ارس ندارد، اینگونه ما را هراسناک میکند تا جایی که وزیر خارجه را تحت فشار «زیر سؤال قرارگرفتن» با عجله به توییت خارج از عرف دیپلماتیک درباره رئیس کشور همسایه وادار میکند. به نظرم واکنش نسبتا سریع ظریف در توییت گزنده (از منظر طرف مقابل) قبل از اینکه پاسخی به مطالبه افکار عمومی باشد، تصویر بیرتوشی از واقعیت راهبردهای سیاست خارجی کشور را به نمایش گذاشت.
سایر اخبار این روزنامه
وقتکشی اصولگرایان در بررسی FATF
در استراتژی ترکیه ایران مهمترین رقیب است
نمیگذاریم پایان تحریم را به تأخیر بیندازند
درخواست ۱۵۰۰ فعالسیاسی و اجتماعی برای تجدیدنظر
باید روشهای نوین رسیدگی به پروندههای جنایی را بررسی کنیم
رونمایی از نهاد اجماعساز اصلاحطلبان
درآمدهای انتزاعی نفت
نامزد حزبی با ۵ درصد آرا
عروسی ۷۰۰۰ دختربچه در بهار
روسيه، مظنون اصلي
تخریب بیرانوند در ۴۸ ساعت!
ادعای ارضی یا واکنش هیجانی اردوغان؟
لزوم توجه ایرانیان به تحولات قفقاز
تأثیر متضاد کرونای یکساله بر دو اقتصاد برتر