آقای روحانی! منصف‌ باشید

روزگاری محمود احمدی‌نژاد نامی، رئیس این دم و دستگاهی بود که این روزها در ید قدرت حسن روحانی است، او هم دائم حرف و تکیه کلامش این بود: اگر راست می‌گویید از دیگران انتقاد کنید» و برخی تحلیل می‌کردند: «منظور نیروهای مسلح است و قوه قضائیه»! روزگاری بعدتر حسن روحانی نامی به صراحت می‌گوید اگر راست می‌گویید از«قوه قضائیه و نیروهای مسلح» انتقاد کنید؛ بینی و بین الله تفاوت این دو فرد در چیست؟
آفتاب یزد ـ منصور مظفری: اصلاً بیاییم «حرف آخر» را همین «ابتدا» بزنیم و بعد برویم بپردازیم به فروعات این حرف؛ موافقید؟ حرف آخر که ابتدا می‌خواهیم بگوییم این است:« احمدی‌نژاد نیز شبیه حسن روحانی دست به فرافکنی می‌زد اما از روحانی منصف‌تر بود که اگر حمله و نقد می‌کرد حتما «گزک» دستش داده بودند اما رئیس دولت فعلی حمله کرد چون برای بسیاری از سوالات مطروحه پاسخی نداشت!»
رئیس جمهوری که از بدو آغاز به کار مجلس یازدهم، به توصیه «ستاد ملی مقابله با ویروس کرونا» حاضر نشده حتی برای ارائه بودجه راهی مجلس شود، ناگهان نشست رسانه‌ای برگزاری می‌کند به سبک و سیاقی جدید تا هر کس از در انتقاد و گلایه برآمد که آن‌ها بودند و اینها نبودند؛ پاسخ بشنود: «شرمنده! محدودیت مکان باعث شد» ما یادمان برود که آنها که بودند همیشه بودند و این‌ها که نبودند، هیچ‌وقت نبودند!
حالا بگذریم از حرف‌ها، گفته‌ها و عبارت‌ها که در این نشست


«وی.آی.پی» رد و بدل شده است اما این که گفته شده:«اگر جرات دارید از نیروهای مسلح و قوه قضائیه انتقاد کنید وگرنه انتقاد از دولت امتیاز است و پستی بالاتر...!» جای چند بحث دارد که سعی می‌کنیم کوتاه بگوییم و بازگردیم به اصلی‌ترین بحث:
نکته اول: روزگاری محمود احمدی‌نژاد نامی، رئیس این دم و دستگاهی بود که این روزها در ید قدرت حسن روحانی است، او هم دائم حرف و تکیه کلامش این بود: اگر راست می‌گویید از دیگران انتقاد کنید» و برخی تحلیل می‌کردند: «منظور نیروهای مسلح است و قوه قضائیه!» روزگاری بعدتر حسن روحانی نامی به صراحت می‌گوید اگر راست می‌گویید از «قوه قضائیه و نیروهای مسلح» انتقاد کنید؛ بینی و بین الله تفاوت این دو فرد در چیست؟ نوع نگاه و «ایسم سیاسی» یا نحوه بیان و تقدم و تاخر بحث، حالا بگذریم اگر احمدی‌نژاد اشاراتی داشت چندان گاهی دور از واقعیت نبود که دیدیم بعد تغییرات در قوه قضائیه، چه دادگاه‌ها و چه نام‌هایی که پشت میز سوال و جواب حاضر نشدند!
نکته دوم: حالا و به فرض، گیریم قوه قضائیه محل نقد دارد که می‌گوییم اگر هم داشته این روزها ندارد؛ این وسط پای نیروهای مسلح را می‌کشید وسط که عرصه تنگ شود بر منتقد جماعت یا هدف شلوغ بازی و شلوغ کاری است؟! اصلا وقتی رسانه‌های دشمن را رصد کردیم که دیدیم آن‌ها نیز همین را می‌گویند، چرا باید رئیس قوه مجریه خواهان هدایت جامعه انتقادی به سمت قوه
دیگری باشد؟
نکته سوم: اصلا گیریم حرف شما درست، ما می‌خواهیم از قوه قضائیه انتقاد کنیم؛ اولا از کجای قوه قضائیه انتقاد کنیم از برخورد با دانه درشت‌های فساد اقتصادی؟ از بیرون کشاندن پرونده‌های
20-10 ساله؟ از سرعت بخشیدن به رسیدگی ها؟ از زندان زدایی؟ از باز پس‌گیری اموال عمومی و بیت المال؟ از رفع موانع پیش پای تولید و صنایع؟ از امیدبخشی به جامعه؟ از محاکمه طبری‌ها و نعمت‌زاده‌ها؟ از باز پس دادن هزاران میلیاردتومان پول ملت به خزانه دولت؟ از ایجاد تحول در قوه ی قضائیه؟ از برخورد با قضات و وکلای فاسد؟ از جوانگرایی؟ از هفت تپه و دشت مغان؟ از مبارزه جدی با زمین‌خواری و کوه‌خواری و جنگل خواری و رودخانه خواری؟ از شفافیت واقعی؟ از اطلاع‌رسانی به موقع؟ از ارتباط مستقیم با مردم ستمدیده؟ دقیقا از کدام‌یک شروع کنیم؟
نکته چهارم: بیایید از نیروهای مسلح نیز انتقاد کنیم، از کجا شروع کنیم؛ مرزها، امنیت شهرها، حضور در عرصه تولید و سازندگی، تلاش برای زمینگیر کردن دشمنان؟ در کنار مردم ایستادن؟ در سیل و زلزله در خاکریز نخست بودن؟ از جاده و خطوط ریلی ساختن؟ از حضور در صنعت نفت؟ از کمک به دولت در بزنگاه‌های سخت؟
الان ما دقیقا از کدامیک این‌ها انتقاد کنیم، صریح بگویید تیتر یک کردن آن‌ها با ما !
نکته پنجم: منصفانه‌ترین حرفی که باید زد این است: «نقد از دولت عقوبت دارد اما نقد از قوه ی قضائیه و قوای مسلح هیچ تبعاتی ندارد» این را من به شما می‌گویم که بیشتر از 3 دهه است در کار
رسانه ام، اصلا بگذارید واضح‌تر بگویم هیچ‌گاه به اندازه این روزها، آسان و راحت از قوای مسلح و قوه قضائیه نقد نکرده بودیم که حالا به آسانی تیغ نقد از نیام بیرون کشیده‌ایم! در فقره کانون وکلا، در فقره برخورد با قضات فاسد، در فقره برخی پرونده ها، در فقره شفاف‌سازی این قوه قضائیه بود که زیر فشار بود این قوه قضائیه بود که در نقدپذیری پیشقدم بود در این میانه اما این دولت بود که تا «بالای چشمش ابرو گفتیم» قهر و عتاب و حذف و تعدیل و... در همین نشست «وی.آی.پی» بودن‌ها و نبودن یک دلیل بیشتر نداشت: «دوری و نزدیکی از دایره نقد دولت!»
نکته ششم: در این روزهایی که از در و دیوار دنیا نقد علیه قوه قضائیه و قوای مسلح جمهوری اسلامی ایران می‌بارد عجیب نیست این حرف!؟ چه نفس راحتی کشیدند برخی معاندان و رسانه‌های تا بن دندان مسلح! که اینها » خود مشغول خویشتن‌اند ما را مجال حضور نیست!»
نکته هفتم: داستان فیل تشنه و شیر مغرور را شنیده اید؟ می‌گویند روزی شیری در جنگ مغرورانه به گشت و‌گذار مشغول بود به هر حیوانی می‌رسید می‌پرسید: سلطان جنگل کیست؟ و آن حیوان با ترس و لرز می‌گفت: شما، شیر سلطان جنگل است. گذشت و گذشت تا نوبت رسید به فیلی تشنه که مشغول آب خوردن بود، از جناب شیر پیله و از جناب فیل بی‌اعتنایی تا این که حوصله فیل تشنه به سرآمد و خرطوم دور کمر شیر مغرور پیچید و او را تا دوردست‌ها پرت کرد... شیر که تمام بدنش کوفته و خسته شده بود به سختی از زمین بلند شد خودش را تکان داد و غرولند کنان گفت: نمی‌دانی بگو نمی‌دانم چرا عصبانی می‌شوی! حالا آقای پرزیدنت نمی‌خواهند از علت گرانی‌ها و سوء مدیریت‌ها و رهاشدگی‌ها و ناپاسخگویی‌ها بگویند، نگویند، دیگر چرا آدرس اشتباهی می‌دهند و عصبانی می‌شوند!؟ خلاصه همه این حرف‌ها این که: «آقای روحانی! اگرچه احمدی‌نژاد نیز نظیر شما آدرس می‌داد اما شوربختانه باید بگویم از شما منصف‌تر بود!»