روزنامه آفتاب یزد
1399/09/26
جزئیات تشکیل «نهاد اجماع ساز» اصلاح طلبان در راه وحدت
آفتاب یزد - رضا بردستانی: برخی معتقدند:« نهاد اجماع ساز جدید اصلاحطلبان همان ۲ ایراد شورای عالی سیاستگذاری را دارد.» و برخی نگران هستند دود برخی «تکروی ها» به چشم آنانی برود که میدانند راهی که در پیش گرفته شده، منتهی به همان تشتتی خواهد شد که اصولگرایان را در چندین و چند انتخابات زمینگیر کرد.کاندیدای واحد اصلاحطلب؟ اصلاحطلبان که در قالب شورای هماهنگی، ساز و کار انتخاباتی را تدوین میکردند، از نهاد اجماعساز جدید برای انتخابات ۱۴۰۰ که با حضور ۳۰ حزب و ۱۰ شخصیت حقیقی تشکیل میشود، رونمایی کردند. نشست شورای هماهنگی جبهه اصلاحات یکشنبه ۲۳ آذرماه به صورت مجازی با حضور اکثریت اعضای اصلاحطلب برگزار شد که این جلسه مصوباتی به دنبال داشت. اصلاحطلبان در جلسه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مصوب کردند که نهادی اجماعساز با حضور ۳۰ حزب دارای مجوز وزارت کشور فعالیت خواهد کرد که برای تقویت و فراگیری این «نهاد اجماعساز» تعداد ۱۰ نفر از شخصیتهای ملی دارای مقبولیت فراگیر غیرحزبی جریان اصلاحات به عنوان عضو مشاور به این نهاد دعوت خواهند شد. اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در این جلسه تاکید کردند، جریان اصلاحات در انتخاباتی آزاد، قانونی، رقابتی، عادلانه و در تراز قانون اساسی کشور و با حضور کاندیدای واحد اصلاحطلب که مورد تایید نهاد اجماعساز اصلاحطلبان برگزار شود، حتما شرکت فعال خواهد داشت.
> نگاهی به پیشینه دو جریان راست و چپ
محمدرضا خباز فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با آفتاب یزد در واکنش به نهاد اجماع ساز با اشاره به سوابق دوجریان اصلاحطلب و اصولگرا میگوید: از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون فعالین سیاسی اسامی مختلفی داشتند و دارند. به یاد دارم در اوایل انقلاب در زمان حضرت امام راحل فقط جامعه روحانیت وجود داشت بعد از گذشت یکی دو سال عدهای از جمله آقای کروبی و آقای موسوی خویینیها و شاید آقای خاتمی خدمت امام رسیدند و گفتند اجازه دهید ما جدا شویم تفکرات ما در اداره کشور خیلی با هم منطبق نیست، حضرت امام اجازه دادند و مجمع روحانیون جدا شد تا چندین سال حتی زمان حیات حضرت امام و بعد از آن دو مجموعه بیشتر نبود یکی جامعه روحانیت و دیگری مجمع روحانیون.
> کاملترین، موفقترین و بهترین دولت
وی ادامه میدهد: اینها کاندیدا معرفی میکردند چه در مجلس و چه در ریاست جمهوری. به مرور زمان اسمهای شان عوض شد تحت عنوان گروه راست و گروه چپ. به مجمع روحانیون میگفتند چپها و به جامعه روحانیتها میگفتند راست ها. بعد چند سال تحت عنوان جبهه اصلاحطلبان و اصولگرایان مطرح شدند که اصولگرایان همان راستها بودند و اصلاحطلبان همان چپها یا جامعه روحانیت و مجمع روحانیون. بعد از سال 72 و وجود دولت ارزشمند اصلاحات که در دولتهای گذشته کامل ترین، موفقترین و بهترین دولت بوده، شرایط به نحوی طراحی شد که زمینه برای آزادی بیان و اندیشه که ایشان بسیار به آن معتقد بودند و فراغت بالی پیدا شد برای ایجاد حزب. چون احزاب فراوانی به وجود آمد که به 200 حزب رسید یعنی از یک طرف تفریط که هیچ حزبی در کشور نداشتیم و از طرف دیگر افراط که 200 حزب داشتیم.
> موضوع به مجلس هشتم بازمی گردد
نماینده ادوار مجلس خاطرنشان میکند: مزاحمت 200 حزب بیشتر از وجود خودش است چون هر کس که دبیر کل یک جزب میشد فکر میکرد که فردا باید رئیس جمهور شود یا حداقل وزیر. در مجلس هشتم قانونی تصویب شد که احزاب میتوانند در هم ادغام شوند آنهایی که گرایشهای بیشتری به هم دارند با هم ادغام شوند و خانه احزاب هم تشکیل شد. تا اینکه در انتخابات گذشته که در اسفند سال 98 بود شورای عالی اصلاحطلبان یا شورای سیاستگذاری وجود داشت که در آن شورا چون پیشبینی میشد که مردم کمتر در انتخابات شرکت میکنند به دلیل نگرانیها و ناراحتیهایی که داشتند و از طرفی شورای نگهبان کاندیدای احزاب و کاندیدای شورای شهرشان را رد کرده بود اعلام کردند که ما دیگر کاندیدا نداریم و در انتخابات شرکت نمیکنیم. به جز 8 حزب اصلاحطلب که کاندیدا داشتند بقیه گفتند که ما دیگر حاضر نیستیم در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان حضور پیدا کنیم و پای اطلاعیهای را امضا کنیم بنابراین سرنوشتشان به خودشان واگذار شد. شورای اصلاحطلبان اعلام کرد 8 حزب با هم جمع شوید واگر میخواهید کاندیدا معرفی کنید نه به اسم شورای اصلاحطلبان بلکه به عنوان 8 حزب اصلاحطلب کاندیدا معرفی کنید. این کار را انجام دادند بعد از آن به دلیل رغبت نکردن مردم، مجلس با یک رای بسیار بسیار پایین برای اولین بار بعد از 40 سال در کشور تشکیل شد. از طرفی رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان آقای دکتر عارف و معاون ایشان آقای موسوی لاری استعفا کردند و چون استعفا کردند دیگر کسی نبود که جلسات را تشکیل دهد و از طرفی هر چه به انتخابات نزدیکتر میشدیم اصرار بر این بود که شورای اصلاحطلبان تشکیل شود و چون آن دو بزرگوار از طرف رئیس دولت اصلاحات کاندیدا بودند و بعد هم استعفا کرده بودند و آقای خاتمی هم استعفا را پذیرفته بودند بنابراین راهی برای تشکیل شورای عالی اصلاحطلبان وجود نداشت بنابراین چند کار الان شروع شده است.
> و اما نهاد اجماع ساز...
خباز ادامه میدهد: احزاب اصلاحطلب تعدادشان 30 تا است که اداره کردن این 30 حزب کار بسیار بسیار سختی است. هر کدام نظری دارند و هر کس هم انتظار دارد نظر خود را قالب کند فلذا مجددا دست به دامن رئیس دولت اصلاحات شدند که شما که وزنه سنگینی در کشور هستید و اصلاحطلبان همه شما را قبول دارند بنابراین شما مسئولیت تشکیل این مجموعه را به عهده بگیرید. تا اینکه به این فکر افتادند که مجموعه اجماع ساز را به وجود آورند. احزاب نظرات مختلفی دارند. هر حزب در دفتر سیاسی خودش فعالیت میکند و کاندیدا معرفی میکند و بارها در مصاحبهها اشاره کردم این دور باید یک مانیفیست داشته باشیم و خوشبختانه در حال نوشتن مانیفیست هستند. این فعال سیاسی اظهار میدارد: شنبه 22 آذر جلسهای داشتیم که شرایط آماده شدن مانیفیست در حال فراهم شدن است. مانیفیست که آماده شد سپس روی کاندیداهای معرفی شده از سوی 30 حزب بحث خواهد کرد. بعید به نظر میرسد که همه به بیشتر از پنج شش کاندیدا رسند. وقتی به این تعداد رسیدند از اینجا کار سخت میشود. محال نمیشود اما مقداری مشکلتر میشود. اینجا هم باید بر مبنای شایسته سالاری انتخاب صورت گیرد. باید بررسی کنند کدام از نظر علمی بالاتر است کدام از نظر تجربی، کدام از لحاظ مدیریتی تواناتر است و کدام محبوبیت بیشتر دارد. این مجموعه اجماع ساز اکنون درصدد این هستند که این 30 حزب اصلاحطلب که دور گذشته تحت عنوان شورای عالی اصلاحات بودند الان تحت عنوان مجموعه اجماع ساز دست به دست هم دهند و یک الی دو نفر (یک نفر به عنوان رئیس جمهور و دیگری به عنوان معاون اول) معرفی شوند که امیدواریم شورای نگهبان هم همکاری کند و تایید کند چون یقینا کسانی معرفی خواهند شد که هیچ گونه پروندهای نداشته باشند. افراد سالمی را معرفی خواهند کرد. این مسیر مجموعه اجماع ساز است که بیان کردم. محمدرضا خباز در پایان میگوید: خدا را شاکریم که رئیس دولت اصلاحات هستند، زیرا با تدبیر و درایت ایشان طبیعتا مشکل را حل خواهند کرد و تجربه بنده این است که در خیلی از جلسات که دلخوری وجود داشته بعدا با درایت ایشان حل شده است. از طرف دیگر دو تجربه ناکام داریم که تقصیر خودمان است یکی سال 84 و دیگری سال 88 که بازی را به حریف باختیم. در سال 84 به جای اینکه روی یک کاندیدا اجماع کنیم 4 کاندیدا داشتیم خب طبیعی است وقتی 4 کاندیدا داشته باشیم آرا متفرق میشود و وقتی چنین شد از درونش آقای احمدینژاد بیرون میآید. بنابراین خوشبختانه این تجربهای موفق برای سالهای 92 و 96 شد. وقتی اجماع کردند و دیدند اگر به یک کاندیدا برسند مردم هم اقبال میکنند. نگرانی اصلی ما در کاهش شرکت مردم در انتخابات است و باید برنامهها و مانیفیستهایی را داشته باشیم که مردم امیدوار باشند و احساس کنند این کاندیدا با برنامهای که دارد میتواند کشور را از این شرایطی که برایش به وجود آمده نجات دهد.
> راه ائتلاف مسدود نیست اما اولین راه نیز نیست
نماینده ادوار مجلس با اشاره به ائتلاف و برخی تکرویها میافزاید: این مسئله همیشه بوده است. در طول این چهل سال چنین افرادی بودند اما به نتیجه نمیرسند چون همه رئیس جمهوریهایی که تا به حال داشتیم که الان دوره دوازدهم است تقریبا 6 تا که اکثریت در قید حیات هستند این اتفاق نمیافتد. آنها تلاش میکنند اما تلاششان تلاش بیفایدهای است به دلیل اینکه اصلاحطلبان همه با هم یک تعریف دارند. هیچ حزبی برای خودش تعریف به تنهایی ندارد یعنی مورد اقبال مردم واقع نمیشود مجموعهای مورد اقبال مردم واقع میشود که اکثریت اصلاحطلبان آن هم با حمایت آقای خاتمی موافق آن باشند. من هم شنیدهام بعید نیست و جای نگرانی هم وجود ندارد به دلیل اینکه آنها آزادند و میخواهند کاندیدای جداگانهای داشته باشند. بنده اکنون همین شرایطی که برای آقای روحانی پیش آمده را در سال 91 خدمت آقای خاتمی با جمعی از دوستان عرض کردم که دوستان به من انتقاد کردند که این حرف، حرف خوبی نیست اما من معتقدم اصلاحطلبان طبیعتا در مرحله اول باید کاندیدای خاص خود را داشته باشند. من آن زمان میگفتم اول خودتان، اگر شما نشد آقای هاشمی، اگر ایشان نمیآیند از اصلاحطلبان سراسر کشور حدود هزار نفر از نخبگانش را دعوت کنید و از داخلش یک نفر را انتخاب کنید اگر این اتفاق هم نیفتاد به یک اصولگرایی که حاضر باشد از اصلاحطلبان بهره بگیر نظر خواهی کند با او میشود کنار آمد. شاید برخی افراد به جای اینکه مرحله اول و دوم و سوم را روند ابتدا به مرحله چهارم چسبیدند نظری که دادند گام آخر است مثل یک رزمندهای که فقط یک تیر دارد و از آخرین تیر باید بیشترین استفاده را کند. گروه سیاسی از صندوق قهر نمیکند.
> باید احتیاط کنیم
نکته ی پایانی مورد اشاره این فعال اصلاحطلب این است که: بنده راه ائتلاف را مسدود نمیدانم 8 سال پیش هم گفتم و در نهایت همین شد. آقای روحانی اصلاحطلب نیست و جزء جامعه روحانیت است. با ایشان 8 سال در مجلس بودیم ایشان همیشه نایب رئیس اول مجلس بود ولی چون روحیه توجه به اصلاحطلبان را داشت ما هم به او رای میدادیم بنابراین ایشان همیشه رایش از رئیس مجلس سی چهل تا بیشتر بود دلیلش هم آراء اصلاحطلبان به ایشان بود. راه ائتلاف مسدود نیست اما راه اول هم نیست. تیرهایی داریم که باید به موقع در چله کمان گذاریم و به هدف زنیم. اگر تیر اول، دوم و سوم نخورد طبیعی است که آخرین مرحله، مرحله ائتلاف است ولی برخی افراد از الان ائتلاف را برگزیدند و این کار پسندیدهای نیست. چون حریف و رقیب ما از این برخورد سوءاستفاده خواهد کرد. بنابراین باید با احتیاط بیشتری عمل کرد اما هم در اصلاحطلبان هم اصولگرایان اتفاق افتاده و این تجربیات چهل ساله را داریم که میتواند دستمایه حرکتهای بعدی ما باشد.
سایر اخبار این روزنامه
بازداشت یکی از بزرگترین واردکنندههای نهادههای دامی کشور
ماجرای سرباز بابلی با عذرخواهی بازپرس و رضایت طرف مقابل به سرانجام رسید اما...
موافقت مشروط رهبر معظم انقلاب با کاهش سهم صندوق توسعه ملی از محل فروش نفت
آقای روحانی! منصف باشید
جزئیات تشکیل «نهاد اجماع ساز» اصلاح طلبان در راه وحدت
پیامد نحس ترس برای بورس!
بهای خدمات معاینه فنی ۲۷ درصد افزایش یافت
وزیر بازرگانی بیاید مشکل دوچرخه دزدی حل می شود؟!
افزایش غلظت آلایندهها ۱۰ شهرستان اصفهان را تعطیل کرد
بر دریا شخم نزنید
طرح پیوست شفافیت قضائی در پروژههای مهم عمرانی
مجریان اگر گزینش نشوند...
درباره خودکشی