رعایت سه شرط در شرایط تحریم

علی دینی ترکمانی
عضو هیأت علمی مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی
نکته مهم و بارز درباره آثار تحریم‌ها بر اقتصاد کشور این اســـت که در طول 40 ســـال گــــذشــــته از پیروزی انقلاب اسلامی ایران جنس تحــریم‌هـــای وضع شــــده علیه کشور بارهـــا تغییر کرده اســـت. تحریم‌های اعمـــال شــــده تــــا سال 1390 به صورتی بودکه امکان صادرات و واردات کالا وجود داشت اما از سال 1390 تا سال 1394 و قبل از اجرای برجام جنس تحریم‌ها تغییر کرد. حتی پس از خروج امریکا از برجام تحریم‌های اعمال شده از سوی دونالد ترامپ علیه کشور تفاوت بسیار زیادی با سایر تحریم‌های اعمالی گذشته داشت. درباره آثار تحریم‌ها بر اقتصاد کشور باید گفت که شاخص‌های مختلف اقتصاد متأثر شده‌اند. تحریم، یعنی کاهش صادرات نفت و همچنین برنگشتن ارز صادراتی. تحریم با تهدید شرکای تجاری ما، تهدید سرمایه‌گذاران خارجی و تهدید کشورهایی که شرکت‌هایشان می‌خواستند با ایران همکاری کنند، راه‌های مبادلاتی را مسدود کرد. نمی‌توان این موضوع‌ها را نادیده گرفت. تحریم سبب شد نرخ دلار در کشور ما از ۴ هزار تومان به ۲۴ هزار تومان برسد. البته باید اشتباه‌های سیاستگذاری داخلی را نیز به آن اضافه کرد. اکنون هر تولیدکننده عوامل مختلفی را برای افزایش قیمت کالای تولید خود اعلام می‌کند، از جمله افزایش نرخ ارز و... اکنون حتی اجاره‌خانه نیز براساس نرخ دلار قیمت‌گذاری می‌شود. البته سیاست‌های ارزی دولت نیز مؤثر بوده است.
اگر صادرات نفت ما نیز افزایش یابد، باز هم باید در رابطه با وضعیت سیاسی و اقتصادی خود محتاط باشیم. به هر حال ایران دشمنان زیادی دارد. متأسفانه در این مورد دقت کافی صورت نگرفت و از تولیدکننده‌های کوچک تا شرکت‌های بزرگ، به سمت تأمین مواد اولیه و قطعات مورد نیاز خود از داخل کشور پیش نرفتند. اگر تحریم‌ها برداشته شود، چون برخی پیش از تحریم‌ها کاسب بوده‌اند و اشتباه‌های مدیریتی خود را پنهان می‌کردند، دستشان رو می‌شود. سوءمدیریت همیشه بوده، پیش از انقلاب اسلامی بوده و اکنون هم وجود دارد. برخی می‌خواهند تنها برای چند صباحی روی صندلی مدیریت، از مزایای آن بهره‌مند شوند. با این نگرش، کیفیت تولیدات داخلی افزایش نمی‌یابد. در داخل باندها یا مافیایی بود که از قِبل تحریم‌ها، قاچاق کالا انجام می‌دادند، تعرفه‌های گمرکی را دور می‌زدند. از سوی دیگر ممکن است در تحریم‌ها بازنگری کنند و شاید به برجام بازگردند. اینها یعنی از فشار حداکثری کاسته می‌شود. بخشی از فشار کنونی به‌ دلیل شخص دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری کنونی امریکاست. حتی در آن کشور نیز برخی جمهوری‌خواهان با ترامپ مشکل داشتند. عقب‌نشینی‌هایی صورت می‌گیرد و بستگی به این دارد که دولتمردان ما چگونه با این موضوع برخورد کنند. اگر امریکایی‌ها ببینند در ایران سیاستمداران با یکدیگر مشکل دارند، اقدامی نمی‌کنند. در حالی که می‌توانیم با واسطه‌گری اروپا، امریکا را به برجام برگردانیم. حتی اگر جمهوری‌خواه دیگری غیر از ترامپ سر کار می‌آمد، باید منتظر تغییر نگرش نسبت به تحریم‌ها می‌بودیم.  اکنون اجماعی جهانی علیه سیاست خارجی ایران در حال شکل‌گیری است. کشور ما در 40 سال گذشته یک دهه جنگ را پشت سر گذاشت که رشد اقتصادی 1.6- بود. بعد از جنگ تا سال 1390 میانگین سالانه 5 درصد رشد اقتصادی داشتیم و در دهه 90 هم رشد اقتصادی ما در بهترین حالت صفر یا نیم درصد بوده است. پس ما دو دهه از چهار دهه را به دلیل جنگ و تحریم از دست‌ داده‌ایم در حالی که کشورهای دیگر به سرعت پیشرفت کرده‌اند و فاصله آنها با ما زیاد شده است. در این شرایط اینکه ما می‌توانیم تهدید تحریم‌ها را به فرصت تبدیل کنیم حرف معناداری نیست زیرا ما در شرایط عادی هم نتوانستیم موفق باشیم و این تحریم‌ها در شرایطی می‌تواند تبدیل به فرصت شود که ما در برخی مسائل استراتژیک بازنگری کنیم. ما باید سه معیار را در شرایط تحریم بررسی کنیم. اول معیار استفاده کارآمد از منابع انسانی و طبیعی است. ما در شرایط تحریم اگر بتوانیم استفاده کارآمد داشته باشیم باعث افزایش سرمایه اجتماعی خواهد بود اما در غیر این صورت وضعیت ما بغرنج‌تر خواهد شد. معیار دوم وجود رابطه ارگانیک در جامعه است که تحریم در ایران از آنجایی که انسجام درونی وجود ندارد، باعث می‌شود تضعیف شویم. معیار سوم کار گروهی و برداشت‌های انفرادی است که در شرایط تحریم همانگونه که در مرداد ماه دیدیم هر کس به فکر نجات خود افتاد و این عامل در افزایش قیمت‌ها مؤثر واقع شد.تحریم‌ها اگر در مجموع باعث در کنار هم بودن شود و همدلی را افزایش دهد امیدی برای اصلاحات سیاسی و توسعه اقتصادی است.