روزنامه آرمان ملی
1399/09/29
الزامات مذاکره در درون
چند روز قبل در سخناني که مقام معظم رهبري داشتند، به موضوع مذاکره در درون اشاره فرمودند که اگر ميخواهيد در بيرون مذاکره کنيد، چرا در درون مذاکره نميکنيد؟ در اين راستا، به نظر ميرسد، الان موضوع حفظ انسجام و وحدت براي مديريت شرايط فعلي کشور اجتنابناپذير است که مستلزم اين است که همه ظرفيتهاي موجود داخل کشور را مبناي مذاکرات قرار دهيم و معتقدم که مذاکره اگر با الزاماتش صورت نگيرد، اثربخشي لازم را نخواهد داشت. به همين دليل يکي از الزامات اين است که همه مردم، گروهها و قشرها ديده شوند. الزام دوم، اين است که ما در مذاکره منافع ملي و منافع مردم را بر هر منفعت سياسي و جناحي ترجيح دهيم. اين امر مستلزم اين است که مديران سياسي ما به بلوغ برسند، دورانديش باشند، کوتاهمدت و لحظهاي تصميم نگيرند. حذف رقيب به هر قيمتي، الزام مذاکره نيست. ويژگي سوم مذاکره، احترام گذاشتن به طرفهاي ديگر مذاکره است و بخشي از اين احترام گذاشتن به تفاوتهايي که با همديگر داريم، برميگردد. اين تفاوتها ميتواند در حوزه سياسي، اقتصادي و حوزههاي مختلف باشد و شامل شود و ما نياز داريم که به اين موضوع توجه کنيم و به همه گروههايي که به نوعي در جامعه دارند در اين بخشها فعاليت و زندگي ميکنند، احترام بگذاريم. يک بخشي از اين احترام گذاشتن در تصميمگيريها و در اقداماتي است که انجام ميدهيم. نکته ديگري که در مذاکره مهم است و به نظر ميرسد جزو الزامات مذاکره است، اين است که نبايد براي طرفين سهم و نقشي قائل شويم. اگر قرار باشد بر مبناي مذاکره همه چيز به نفع يک گروه يا جناح سياسي شکل بگيرد، طبعا اين نوع مذاکرات منتج به نتيجه نخواهد شد و گاهي مواقع حتي چه بسا فاصلهها را بيشتر بکند. يکي از مهمترين کارکردهاي مذاکره اين است که فاصلههاي بين جناحها و مردم را کمتر کند و اگر اين اتفاق نيفتد قطعا مذاکره، مذاکره اثربخشي نخواهد بود. نکته بعدي در الزامات مذاکره اين است که موضوعات مذاکره مشخص و شفاف باشد و موضوعاتي که اولويتهاي بيشتري دارند و ميتوانند زمينه انسجام اجتماعي و همبستگي اجتماعي را افزايش دهند و در ميان مردم اعتمادسازي کنند، اين نوع مذاکرات، مذاکرات خوبي است يا بخشي از الزامات است. در اين چند دعوايي که بين مجلس و دولت داريم و کشمکشهايي که انجام ميدهند، نميتواند فرآيند مذاکره را تسهيل بکنند. ما در مذاکره قرار نيست که براي طرف مقابل اهرم فشار باشيم بلکه در مذاکره مستلزم اين هستيم که گفتوگو کنيم؛ گفتوگويي که حداقل در سطح سران منتج به آثار مثبت براي مردم باشد و بتواند اعتمادسازي کند. مردم اطمينان پيدا بکنند به مديرانشان و تصميماتي که در اين حوزه ميگيرند. الزام بعدي در بحث مذاکره، پذيرش آن چيزي است که در مذاکرات نسبت به آن اجماع ميشود با لحاظ حقوق همه طرفهاي مذاکره و پايبند بودن به نتايج حاصل از مذاکراتي که انجام ميشود و اين پايبندي درعمل بايد خودش را نشان دهد والا بارها ديدهايم که ميگوييم «ما باهميم و يک هدف را دنبال ميکنيم» ولي فردا ميبينيم که سروصداي ديگري بلند ميشود.عدم پايبندي به نتايج مذاکرات اتفاقا ميتواند بر اعتماد مردم تاثير منفي بگذارد و اين موضوعي است که يا وارد مذاکره نشوند چون اگر وارد مذاکره شوند و نتيجه نگيرند، طبيعتا تنشها بيشتر خواهد شد. نگرانيام از اين بابت است که در نتيجه مذاکراتي که منجر به تنش ميشود و حذف رقيب را به دنبال دارد و نتيجه مذاکراتي که برنده شدن در مذاکره به هر قيمتي، مبنا قرار ميگيرد، گروههاي فقير و کمدرآمد و محروم و نيازمند بيش از بقيه آسيب ميبينند. گروههايي که خيلي مواقع هم صدايشان به جايي نميرسد. اگر قرار است که در مذاکرات اين اتفاق مجدد تکرار شود، فکر ميکنم آسيبپذيري قشر محروم و نيازمند بهشدت افزايش پيدا خواهد کرد.
سایر اخبار این روزنامه
صدای عادل، رفتن دايی
خبرهای خوش وزیر صمت برای بخش خصوصی
تخریب معنادار ۴ روحانی معروف اصلاحطلب در مسابقه سیاسی تلویزیون
واقعيتهای بين ايران- آمريكا؛ جلوتر حركت نكنيم
برای شکستن تحریمها تاخیر یکساعته هم مجاز نیست
محدوديتهاي كرونايي شب يلدا
قفلFATF برطلبهای ايران از عراق،كره، چين و هند
پرسپولیس: پایان انتظار؟
الزامات مذاکره در درون
بودجه را به سیاست گره نزنید
پرسپولیس قهرمان میشود
پرسپولیس: پایان انتظار؟
الزامات مذاکره در درون
نکاتی درباره دستورالعمل اجرایی ماده ۴۷۷
بودجه را به سیاست گره نزنید