اصلاح‌طلبان با مانيفيست حل مشكلات می‌آيند

با توجه به اينکه ما تا انتخابات زمان زيادي نداريم، لطفا آخرين خبرها از جلسات اصلاح‌طلبان و برنامه‌هاي خود براي انتخابات را توضيح دهيد؟ نقش رئيس دولت اصلاحات را در اتحاد ميان نيروهاي اصلاح‌طلبان چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
در سال‌هاي گذشته که اصلاح‌طلبان حداکثر به 30 حزب رسيده بودند، تحت نظر يک مجموعه تحت عنوان شوراي عالي اصلاحات يا شوراي رهبري اصلاحات به يک اجماع رسيده بودند. رياست اين شورا را دکتر عارف بر عهده داشتند و معاون ايشان هم آقاي موسوي لاري بودند. چون هر حزبي در اين شورا نماينده داشت، هر تصميمي که مصوب مي شد براي همه احزاب قابل اجرا بود، ولي بعد از انتخابات اسفند 98 که شوراي نگهبان تعداد زيادي از اصلاح‌طلبان را رد صلاحيت کرد، به جز 8 حزب که کانديدا داشتند، بقيه احزاب از معرفي کانديداهاي خود کناره‌گيري کردند. بنابراين آن 8 حزب هم ديگر به اسم شوراي عالي يا رهبري اصلاحات فعاليت نمي‌کردند. بعد از آن هم که رئيس شوراي سياستگذاري دکتر عارف و البته معاون ايشان آقاي‌موسوي‌لاري استعفا کردند. بعد از اين اتفاقات هم که اصلاحات رهبري يا بزرگي نداشت که عزيزان اصلا‌ طلب را براي تصميم‌گيري درباره فعاليت‌هاي سياسي دور همديگر جمع کند تا اينکه امسال در جلساتي به يک توافقي رسيديم. متاسفانه ما ايراني‌ها براي اينکه کاري را انجام دهيم تا لحظه آخر صبر مي‌کنيم و به اين مسأله عادت کرده‌ايم. وجود گرانقدر رئيس دولت اصلاحات براي ما افتخاري است و ما هميشه خدا را شکر مي‌کنيم که از نعمت وجود ايشان برخوردار هستيم. يعني وجود ارزشمند رئيس دولت اصلاحات باعث مي‌شود که در جلسات با اخلاق پسنديده ايشان عموما نيروهاي مخالف را در جمع‌بندي به يکديگر نزديک کند. من خيلي نگران اين اجماع جديد اصلاح‌طلبان بودم و اعتقاد داشتم که در آخر رئيس دولت اصلاحات به صورت رسمي يا غيررسمي براي رسيدن اصلاح‌طلبان به يک اجماع کمک خواهند کرد، البته خوشبختانه در مدت اخير نيروهاي اصلاح‌طلبان توانستند به يک اجماع برسند و خود را براي انتخابات 1400 کم‌کم آماده مي‌کنند. البته اين به اين معنا نيست که احزاب کانديدا نداشته باشند و قرار بر اين شده تا هر حزبي در دفتر سياسي خود برنامه‌هايشان را معرفي کند و ديگر بعد از اينکه خواستند فرد خود را معرفي کنند، آن وقت لابي‌گري‌ها شروع مي‌شود. البته اين موضوع بسيار طبيعي است و ما 40 سال است که اين تجربه را داريم.
مساله ارائه مانيفست توسط کانديداها توسط احزاب اصلاح‌طلب به کجا رسيده است؟ فکر مي‌کنيد مردم ما با تجربه‌اي که از سال‌هاي قبل انتخابات دارند، حاضر هستند به کانديداهاي رياست جمهوري بدون برنامه راي دهند؟
اما مساله جديدي که بسيار حائز اهميت است و من يک سال مي‌باشد که بر آن تاکيد دارم که جناح‌هاي سياسي به خصوص اصلاح‌طلبان بايد حتما مانيفست تهيه کنند. به اين موضوع توجه کنيد که مردم ديگر حاضر نيستند که بدون برنامه کانديداها به پاي صندوق راي بيايند. 42 درصد مردم در سال گذشته در انتخابات مجلس شرکت کرده‌اند و حضور کمي در پاي صندوق‌هاي راي داشتند. اين بار اگر مردم بخواهند در پاي صندوق راي شرکت کنند، بايد مانيفست هم داده شود. البته اصلاح‌طلبان در جلسات اخير خود خوشبختانه در حال رسيدن به يک مانيفست هستند و برنامه‌هاي اصلاح‌طلبان در حال آماده شدن است. بعد از اينکه اين مانيفست آماده شود، احزاب بايد براي رسيدن به يک ليست واحد به گفت وگو بپردازند. بعد از اينکه مانيفست احزاب داده شد بايد بررسي کنند تا کدام يک از کانديداها تجربه بيشتري دارند و درون حاکميت بيشتر مي‌تواند براي حل مشکلات مردم ارتباط برقرار کند. قطعا بايد بررسي شود تا کدام يک از اين کانديداها مي تواند با نهادهاي زير نظر رهبري ارتباط بيشتري برقرار کند. ببينيد که چه بخواهيم يا نه ما بايد بتوانيم با قسمتي از حاکميت ارتباط برقرار کنيم و بايد کانديدايي را معرفي کنيم تا بتواند با کشورهاي دنيا ارتباط برقرار کند. ما بدون ارتباط با دنيا کارمان سخت مي‌شود و نمي‌توانيم براي حل مشکلات مردم تلاش کنيم. طبيعي است در صورتي که مانيفست داده شود و شرايط براي معرفي کانديدا فراهم شود ما بايد کانديدايي را معرفي کنيم که اصلح باشد و شرايط را براي اداره کشور و حل مشکلات کشور داشته باشد. در حال حاضر احزاب اصلاح‌طلب در شرف تهيه مانيفست و دوما احزاب روي کانديداهاي خود براي معرفي به رياست جمهوري کار مي‌کنند و سوما وجود ارزشمند رئيس دولت اصلاحات باعث شده تا احزاب اصلاح‌طلب به يکديگر نزديک‌تر شوند و اميد بسيار قاطعي دارم که به لطف خداوند اصلاح‌طلبان بسيار راحت‌تر از قبل به اجماع برسند و بتوانند ليست خود براي انتخابات را با مانيفستي که آماده مي‌کنند به مردم معرفي کنند. مردم براي راي دادن از اين به بعد بايد متوجه اين مسأله بشوند که به چه برنامه‌اي راي مي‌دهند و بعد متوجه اين شوند که به چه کسي راي داده‌اند. به اين نکته توجه کنيد تا به امروز در انتخابات رياست جمهوري فردي را معرفي مي‌کردند و هرکسي هم بعد از اينکه در انتخابات راي مي‌آورده ، خود را وابسته به هيچ جناحي نمي‌دانسته است. بعضي اشخاص اينکه به هيچ جناحي وابسته نيستند را براي خود يک افتخار مي‌دانند، در ايران که احزاب نقش مهمي در انتخاب رئيس‌جمهور دارند، بايد شخصيت‌هايي که به سمت رياست جمهوري مي‌رسند با افتخار اعلام کنند که وابسته به کدام حزب هستند. کساني که به پاستور مي‌رسند نبايد فراموش کنند که وابسته به کدام احزاب هستند و کدام احزاب به آنها کمک کرده‌اند و البته با صراحت هم اعلام کنند که نماينده همه ملت ايران هستند. نبايد اعلام کنند که من فقط به دوستان و کساني که به من راي دادند تعهد دارم و بايد با صراحت اعلام کنند که خدمتگذار کشور هستند. اميدوارم با شرايط جديدي که در اصلاح‌طلبان شکل گرفته به زودي آثار مثبت اين تصميم‌ها در کشور فراهم شود.


با توجه به اينکه مردم در سال‌هاي گذشته زير فشار اقتصادي شديدي بودند، شما فکر مي‌کنيد که مردم حاضر هستند تا در انتخابات رياست جمهوري 1400 مشارکت فعال داشته باشند و به نظر شما چه راهکارهايي وجود دارد تا مردم را براي انتخابات سال آينده مجاب کرد تا حضور باشکوهي در سرنوشت کشور داشته باشند؟
اين مسأله بسيار مهم و حياتي تلقي مي‌شود و من هم در همين روزنامه «آرمان ملي» درباره اين مسأله بارها توضيح داده‌ام . دغدغه اصلي اصلاح‌طلبان مشارکت نکردن مردم در انتخابات است و اعتقاد داريم که مردم اگر مانند انتخابات اسفند 98 يا کمتر از آن در انتخابات 1400 شرکت کنند، کشور دچار آسيب جدي خواهد شد. ببينيد اگر مردم در انتخابات شرکت کنند و راي بالايي در صندوق‌هاي راي ريخته شود، قطعا باعث اين مي‌شود که انسجام درون کشور حفظ شود و از تفرقه و اختلاف انگيزي‌ها در کشور جلوگيري مي‌کند. حضور مردم در انتخابات اتحاد بسيار خوبي در کشور ايجاد مي‌کند و قطعا به آن طرف مرزها سيگنالي ارسال مي‌شود که مردم ما با يکديگر همراه هستند و اختلافي وجود ندارد. اگر کسي قصد سوءاستفاده از کشور داشته باشد قطعا متوجه اين مساله خواهد شد که بايد با يک ملت روبه‌رو شود و نه يک جمعيت اندکي که در انتخابات شرکت کرده‌اند. ولي بعضي از اصولگرايان به صورت رسمي در حال حاضر و حتي در ماه‌هاي گذشته اعلام کردند که مشارکت کردن اقليت مردم را دوست دارند. به طيف اصولگرا پيروز شدن در انتخابات اسفند 98 و حضور اندک مردم پاي صندوق‌هاي راي مزه داده است و براي آنها شرکت کردن يا نکردن مردم در انتخابات ديگر مهم نيست. آنها اعلام مي‌کنند که ما 20 درصد راي کف جامعه را داريم و رئيس‌جمهور با هر تعداد راي هم که انتخاب شود مهم نيست. اصلاح‌طلبان اعتقاد دارند که اول بايد براي حضور مردم در انتخابات تلاش کنيم و بعد به فکر خودمان باشيم. اين مساله يعني اينکه ما مردم را بيشتر پاي صندوق‌هاي راي بياوريم و مرحله دوم به فکر گروه‌هاي سياسي باشيم، اما اگر رئيس‌جمهور با راي پايين مردم در انتخابات رياست جمهوري راي بياورد، حتي از هر جناحي هم باشد، طبيعي است که دندان طمع دشمن را بزرگ مي‌کند. مخصوصا رژيم صهيونيستي جنايتکار که در کنار کشور ما هر چند وقت يکباري فعاليت هاي احمقانه‌اي انجام مي‌دهد و بايد قطعا به فکر کشور باشيم. ما نبايد به فکر خودمان يا جناح سياسي که داريم باشيم و قطعا بايد به فکر کشور و مصلحت آن باشيم. فکر کشور بودن يعني اين که مردم در انتخابات مشارکت حداکثري داشته باشند و در داخل کشور انسجام و همدلي فراهم شود و خارج از کشور هم به نا اميدي طمع دشمنان ما منجر مي‌گردد. اين دغدغه در کشور ما بسيار صريح ديده مي‌شود و براي اين هم است که اصلاح‌طلبان به فکر يک مانيفست هستند تا مردم را براي شرکت کردن در انتخابات اميدوار کنند. ما مي‌خواهيم با اين مانيفست به مردم اعلام کنيم که اگر ما راي بياوريم تغييرات مهمي در کشور ايجاد مي‌کنيم.
از ديدگاه شما اصلاح‌طلبان مي‌توانند به مردم در قالب اين مانيفست تعهد بدهند که در راستاي مشکلات مردم تلاش خواهند کرد و وعده‌هاي آنها را فراموش نمي‌کنند؟
مردم بدانند که رئيس‌جمهور چه وظيفه‌اي دارد و قبل از رسيدن به قدرت به مردم تعهد کتبي مي‌دهد. نه اينکه با 4 تا مناظره و ايجاد جو مردم را پاي صندوق راي بياوريم. احتمال اينکه مردم ما سخنراني و جوسازي در انتخابات شرکت کنند بسيار ضعيف است. بهترين راه اين است که کانديداي رياست جمهوري اصلاح‌طلبان يک مانيفست داشته باشد و به مردم بگويد که اگر به من راي بدهيد، به شما تعهد کتبي مي‌دهم و با برنامه‌ريزي اعلام شده مشکلات کشور را حل خواهم کرد. اصلاح‌طلبان به مردم با مانيفستي که ارائه مي‌کنند اعلام مي‌کنند که در سياست خارجي و داخلي و از همه مهمتر در بعد اقتصادي و حتي فرهنگي تعهد خواهند داد که در راستاي حل مشکلات آنها تلاش خواهند کرد. اصلاح‌طلبان با برنامه‌ريزي در انتخابات شرکت خواهند کرد و با اين اميد که به اين طريق شايد بتوانند مردم را به شرکت کردن در انتخابات علاقه‌مند کنند. در مانيفستي که ما معرفي مي‌کنيم به مردم تعهد کتبي مي‌دهيم و رئيس‌جمهور در حد اختيارات خود به مردم تعهد کتبي مي‌دهند. هر رئيس‌جمهوري که بيش از اختيارات خود به مردم قول دهد قطعا بعدا نمي‌تواند از صحبت خود دفاع کند و اين مساله به ضرر آنها تمام مي‌شود.