روزنامه آرمان ملی
1399/10/03
احتمال تغییر در روابط آمریکا و عربستان
شکست ترامپ در انتخابات رياستجمهوري آمريکا فضاي سياست در جهان را دگرگون کرد. ترامپ که نماد يکجانبهگرايي و تکروي در جهان سياست بود؛ دنيا را به سمت ناامني سوق داده بود. زبان ترامپ فقط تحريم و تهديد بود. شايد از نگاه بيروني اين تصور باشد که ترامپ فقط سر دشمني با ايران داشت و تمام حوزه فعاليتش مقابله با جمهوري اسلامي بود. اما واقعيت اين است که ترامپ غير از دولتهاي عربي و رژيمصهيونيستي با همه کشورهاي دنيا تقابل داشت. با اروپا بر سر ناتو و پيمان امنيتي، با آمريکاي شمالي سر تجارت و پناهندگان ورودي از مکزيک و با چين بر سر مسائل تجاري و تعرفهاي درگيري داشت. با ترکيه بر سر موضوع اس 400 همين اواخر به مشکل برخورد و وزارت خزانهداري آمريکا چند مدير اجرايي مربوط به مسائل دفاعي را تحريم کرد. ترامپ با تفکر افراطياش دنيا را به محلي براي گروکشي و استفاده رايگان از ديگران ميبيند و دائم اين تصور را دارد که ديگران بايد در خدمت آمريکا باشند. راز دوستي و تعامل نزديک ترامپ با عربستان هم در مسائل اقتصادي و تجاري است. ترامپ اولين سفر خارجياش را به عربستان انجام داد و قرارداد تسليحاتي معروف 110ميليارد دلاري را با حاکمان سعودي حدود چهار سال پيش امضا کرد. براي ترامپ فرقي نميکند که سلاحهاي فروخته شده به عربستان بر سر مردم بيگناه و بيپناه يمنيها ريخته ميشود. يا اينکه اين سلاحها براي سرکوب مخالفان در داخل عربستان مورد استفاده قرار ميگيرد. موضوعيت براي ترامپ سود و صرفه اقتصادي است. قرارداد 110ميليارد دلاري و دنباله آن با ساير کشورهاي ثروتمند عربي يعني اشتغالآفريني در داخل آمريکا و کم شدن از تعداد بيکاران و مهمتر از همه بازگشت دلارهاي نفتي به چرخه اقتصادي آمريکاست. کاهش تعداد آمار بيکاران در داخل آمريکا به نظر بيارتباط با رويکرد صرف اقتصادي ترامپ در سياست خارجي نيست. اين رويکرد گرچه شايد مزاياي اقتصادي کوتاهمدت داشته باشد اما در بلندمدت تنشزايي بيشتر با جهان باعث کاهش اعتبار و آمريکاستيزي در جهان ميشود. براي همين است که امروز تقريبا عموم کشورها از رفتن ترامپ خشنود هستند. در اين ميان عربستانسعودي و رژيمصهيونيستي استثنا هستند. طي اين چهار سال، ترامپ همهگونه امتياز به تلآويو و رياض داد. رسميت بخشيدن اراضي اشغالي جولان، انتقال سفارت به بيتالمقدس و تلاش براي عاديسازي روابط اسرائيل با کشورهاي عربي نمونه آشکار حمايت ترامپ از اسرائيل بود. مهمترين امتياز ترامپ براي عربستان هم؛ ضديت و دشمنياش با جمهوري اسلامي ايران است. سعوديها از مدت قبل نگرانيشان را از قدرت و اعتبار منطقهاي ايران از لبنان، سوريه و عراق ابراز ميکردند و در تلاش بودند با استفاده از فرصت ترامپ، موقعيت منطقهاي جمهوري اسلامي را تضعيف کنند. طبيعي است که امروز با رفتن ترامپ، سعوديها اين تصور را دارند که پشتيبان مهمشان را از دست دادهاند. بهخصوص اينکه بايدن رئيسجمهور منتخب آمريکا گفته بايد جنگ يمن پايان يابد. اين مسائل نگراني سعوديها را از آينده روابطشان با دولت آمريکا موجب شده است. البته اين نگرش امروز مطرح است که سعوديها تغيير مسير داده و به نوعي توجه بايدن را به خودشان جلب کنند. سياست خارجي عربستان طي دهههاي اخير نشان داده است که استقلال به مفهوم واقعياش را ندارند و وابسته به استراتژي کلي آمريکا هستند. در اين مسير احتمالا لابيهاي عربي در آمريکا فعال شده و بهخصوص در کنگره آمريکا سعي خواهند کرد که مانع از تخاصم و تنشزايي ميان محور رياض و واشنگتن شوند.
سایر اخبار این روزنامه
«دشمن سازی» نابودی كشور است نه شجاعت
تصمیم شائبهبرانگیز دیگر مجلس
سمتوسوی بازار موبایل در سه ماه پایانی سال
حضور نظاميان درسياست، تاييد فوق العاده بودنِ كشور نيست؟
خريد واكسن كرونا در گروي تصويبFATF
وصیتنامه ناتمام!
آمادگی ایران برای المپیک در اوج کرونا
الزام های دولت آینده
مطالبات حقوق شهروندی یا تسویهحسابهای جناحی؟
احتمال تغییر در روابط آمریکا و عربستان