مسئولیت اجتماعی در روزگار گرانی

محمدرضا قاسمی‪-‬ مرغ کمیاب می‌شود، تخم‌مرغ گران می‌شود، روغن را باید با کد ملی خرید. اینها بخشی از ماجرای کمبود و یا گرانی کالاهای ضروری است. گرانی و کمیابی، کوله بار خود را بر دوش انداخته، از این کالا به آن کالا سفر می‌کنند. یک روز مرغ کمیاب و به تبع آن گران می‌شود. فردا روغن در بازار به اندازه کافی نیست و روز دیگر تخم‌مرغ و...
داستان گرانی کالاهای ضروری، با داستان گرانی طلا، سکه و خودرو، دو داستان متفاوت است. اگرچه که گرانی، گرانی است. اما گرانی مرغ با گرانی خاویار فرق دارد. گرانی تخم‌مرغ با گرانی خودرو فرق می‌کند.مرغ، تخم‌مرغ، روغن، برنج و... از ضروریات زندگی تمامی مردم است. دولت اگرچه بدون برنامه، اما تلاش می‌کند تا این وضعیت را مدیریت کند. نهادهای بازرسی به کف بازار می‌روند تا با توسل به توقیف، پلمپ، جریمه و به هر نحو دیگر، مانع گرانی بیشتر شوند، اما غافل از اینکه بخشی از همین گرانی و
کمبود کالا، توسط همین دولت، در پوشش سازمان‌ها، ادارات و شرکت‌های دولتی و غیردولتی رقم می‌خورد. زمانی که سازمان‌ها و ادارات نمی‌خواهند برای پرداخت اجناس مصرفی خود، از جیب مبارک هزینه پرداخت کنند، به راحتی با هر قیمت و به هر اندازه‌ای خرید می‌کنند. تقاضا و خرید در بازار، تنها از طریق اشخاص حقیقی صورت نمی‌گیرد. اشخاص حقوقی، بخش پنهان و البته بخش بزرگتری از تقاضای بازار می‌باشند. بخشی که به جای همراهی با مردم، گاهی در مقابل مردم قرار می‌گیرند. ابتدای ورود کرونا به کشور را به خاطر بیاورید. در ماه‌های اول، ماسک و مواد ضدعفونی نایاب شدند. اما آیا تنها احتکار و طمع افزایش قیمت آنها را نایاب کرد؟ اگرچه آن هم دلیل موثری بود، اما بیشتر از آن،
تلاش سازمان‌ها و شرکت‌ها جهت خرید ماسک و مواد ضد عفونی بیش از نیاز خود بود. مرغ گران می‌شود. سازمان‌ها به راحتی می‌توانند با تغییر برنامه غذایی خود و حذف چند هفتگی مرغ از برنامه غذایی، حجم زیادی از تقاضای در بازار را کاهش دهند و به این ترتیب به بهبود بازار کمک کنند. اما هیچ اتفاقی نمی‌افتد. دولت تلاش می‌کند تا بازار را کنترل کند، اما بخش دیگر دولت بر شیپور تقاضا می‌دمد. مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها تنها به حرف و ارائه گزارش نیست. مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها و شرکت‌ها، در عمل کردن به وظایف مسئولیت اجتماعی خود به صورت واقعی و عینی، نمود پیدا می‌کند. زمانی سازمان‌ها به معنای واقعی به مسئولیت اجتماعی خود عمل می‌کنند که در زمان بحران‌ها و مشکلات همراه جامعه باشند. مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها و سازمان‌ها در این نیست که در زمان کمیابی یک کالا، با قیمتی غیر متعارف، کالاهای بازار را جمع‌آوری و انبار نمایند و پس از تثبیت گرانی حاصل از کمبود کالا، به اسم مسئولیت اجتماعی، مقداری از آن را به جامعه پیرامونی اهدا نمایند. مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها و شرکت‌ها این است که در زمان کمیابی با تغییر برنامه‌های خود، فشار تقاضا را پایین بیاورند. مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها و شرکت‌ها کمک به پیشگیری از گرانی است.


احتکار تنها توسط اشخاص حقیقی صورت نمی‌گیرد. شخص حقوقی هم می‌تواند محتکر باشد و هست. اتفاقاً اشخاص حقیقی به اندازه اشخاص حقوقی فضای مناسب جهت انبار کالا در اختیار ندارند. باور کنید زمانی که خریدار، یک سازمان و یا شرکتی باشد که حجم زیادی از یک کالا را به صورت یکجا و با نرخ مورد ارائه فروشنده می‌خواهد، فروشنده هم ترجیح می‌دهد، به‌جای خرده‌فروشی به مردم، همه را یکجا به همان سازمان و یا شرکت بفروشد. اینجاست که کالا برای سازمان‌های دولتی و شرکت‌ها وجود دارد، اما برای مردم کمیاب است. کاش سازمان‌ها زمانی که لباس شخصیت حقوقی را به تن می‌کنند، کمی هم به فکر اشخاص
حقیقی باشند.