اخبار ویژه

وال‌استریت ژورنال: با B-52 نمی‌شود با ایران جنگید
دو مقام سابق آمریکایی تأکید کردند: جنگیدن با ایران، یک جنگ متعارف و آسان نیست. قدرت بازدارندگی؛ با بمب‌افکن B-۵۲ و ناو هواپیمابر در مقابل این رژیم کارساز نیست.
«کاترین ویلبارگر» دستیار سابق وزیر دفاع آمریکا  و «داستین واکر» عضو سابق کمیته نیروهای مسلح سنا در یادداشتی که وال‌استریت ژورنال منتشر کرد، نوشته‌اند: «فرماندهی مرکزی آمریکا» از پنتاگون خواسته همان نیروی سنتی بازدارندگی‌اش را به منطقه بفرستد یعنی تقویت نیرو. پنتاگون موافقت کرده  و بمب‌افکن‌های B-۵۲ را به منطقه فرستاده است. این هواپیماها یک‌بار دیگر بدون اطلاع قبلی و بدون توقف از آمریکا به مقصد خاورمیانه پرواز کردند و برگشتند. پنتاگون ضمنا یک گروه از ناوهای هواپیمابر خود را و همچنین یک اسکادران جنگنده را از اروپا به «خلیج ‌فارس» فرستاد.
اما جمهوری اسلامی قدرت نظامی‌اش یک قدرت متعارف نیست. قدرت نظامی جمهوری اسلامی؛ لشکری است از نیروهای نیابتی. قوای نظامی آمریکا در جایی که با حملاتی غیرمتعارف رو‌به‌رو می‌شود، به راحتی نمی‌تواند از نیروهای متعارف خود استفاده کند. با این وجود؛ فرماندهی مرکزی آمریکا کماکان درخواست اعزام همین نیروهای نظامی متعارف را به پنتاگون داده است. به یک چنین درخواستی، رهبران غیرنظامی آمریکا باید جواب «نه» بدهند.


در مقابله با رژیم نامتعارفی همچون جمهوری اسلامی؛ روش‌های متعارف بازدارندگی آمریکا جواب نمی‌دهد. در حال حاضر بنیه نظامی آمریکا در یک زمینه مشکل دارد و آن، ضعف بارز موجود در ناوگان ناوهای هواپیمابر آن است. ناوگان ناوهای هواپیمابر آمریکا دچار افت آمادگی است. این ناوگان؛ دائما در حال لشکرکشی است و یک فشار خسته‌کننده‌ای را بر کارخانجات ساخت ناوهای جنگی وارد آورده است. ملوانان و خانواده‌هایشان خسته و بی‌رمق شده‌اند.
برخورد با تهدید حملات شبه‌نظامیان بوسیله ناوهای هواپیمابر و یا به‌وسیله سایر دارایی‌های پیشرفته، آمریکا را از حیث استراتژیک مقهور دشمن می‌سازد و فقط هزینه را بالا می‌برد. فرماندهی مرکزی آمریکا در حال حاضر بخش اعظم این دارایی نظامی آمریکا را می‌بلعد.
در خاورمیانه؛ طرح افزایش نیرو، فقط خرج اضافی است و هیچ چیزی بر قدرت بازدارندگی آمریکا اضافه نمی‌کند و مزیت استراتژیک «زمان به نفع آمریکا» را هم به هدر می‌دهد. درخصوص آرایش نیرو در خاورمیانه؛ تمام ناوهای هواپیمابر، تمام گروه ویژه بمب‌افکن‌ها، تمام اسکادران جنگنده‌هایی که به منطقه گسیل می‌شوند؛ هیچ کدامشان همانهایی نیستند که به ناحیه «هند- اقیانوس آرام» و یا به اروپا اعزام می‌شوند. در حوزه هند- پاسیفیک و در اروپا این آرایش نیروی یادشده، قدرت بازدارندگی آمریکا را در برابر چین و روسیه‌ ترمیم می‌کنند. قدرت بازدارندگی آمریکا در این دو حوزه به‌شدت تحت فشار است. آمریکا باید نهایت بهره را از فرصت آزمایش نیرو در میدان نبرد با قدرت‌های بزرگ ببرد و از این میدان رزم؛ تجربه‌ای ارزشمند برای میدان نبرد با قدرت‌های بزرگ بیندوزد. به بیان ساده‌تر؛ کار آمریکا در خاورمیانه دیگر مثل گذشته آسان و سهل‌الوصول نیست.چرا ربط دادن واکسن کرونا به FATF خلاف واقع است؟
ربط دادن عدم الحاق به FATF با مشکل خرید واکسن در فضای رسانه‌ای، خلاف ضوابط FATF است.
روزنامه فرهیختگان با اشاره به هوچیگری رسانه‌ای و سیاسی در این زمینه نوشت: برای پاسخ به این سوال که آیا واقعا FATF در مسیر خرید واکسن مانع ایجاد کرده، با ذکر چند نکته می‌توان نظر نسبتا دقیقی ارائه کرد و به صحت‌سنجی اظهارات اعضای مدعیان روحانی پرداخت.
اگر به تفسیر توصیه 8 FATF مراجعه کنیم می‌بینیم که به صراحت آمده که ضوابط و مقررات یا بهتر بگوییم محدودیت‌هایی که گروه ویژه اقدام مالی برای کشورها ایجاد می‌کند، نمی‌تواند شامل تعاملات بشردوستانه ازجمله مبادلات غذا و دارو شود. این تفسیر نص صریح و مورد استفاده در همه کشورهای همکار با FATF است و چیزی هم نیست که فقط درباره ما ذکر شده باشد. این اولین دلیلی است که توضیح می‌دهد ادعای ایجاد محدودیت برای واردات واکسن از سوی گروه ویژه اقدام مالی یک دروغ بزرگ است. البته اگر فرض کنیم که این ضابطه توسط  FATF یا آمریکا و دیگر کشورها زیر پا گذاشته می‌شود، آنگاه کل این نهاد بین‌دولتی و ادعاهای آن زیر سوال خواهد رفت و حتی استدلال ما قوی‌تر خواهد شد.
اگر خاطرتان باشد، ایران مذاکرات پیوسته و بلندمدتی را برای گرفتن وام پنج‌ میلیارد دلاری از بانک جهانی انجام داد و حتی مسیرهای استفاده از آن را هم مشخص کرد. در این مذاکرات به‌صراحت آمده بود که ایران بنا دارد برای استفاده‌های بشردوستانه این وام را استفاده کند که یکی از آنها تهیه اقلام دارویی بود و واکسن کرونا هم شامل آن است. خب نکته مهم اینجاست که این وام اگر پرداخت می‌شد به هیچ عنوان به حساب ایران نمی‌رفت، بلکه در یک حساب امن نگهداری می‌شد تا برای استفاده‌ در موارد ذکرشده ازجمله خرید واکسن مورد استفاده قرار گیرد. حالا سوال اینجاست که با این ضوابط آیا بازهم به‌خاطر FATF ما نمی‌توانیم وام بگیریم و واکسن بخریم یا خیر؟ پاسخ این است که دقیقا وام ایران به‌خاطر فشارهای آمریکا از سوی بانک جهانی پرداخت نمی‌شود و هیچ ربطی به موضوع دیگری ندارد.
آنچنان که پیش‌تر «فرهیختگان» خبر داده بود، مذاکرات چندهفته‌ای میان کارشناسان و مسئولان وزارت بهداشت ایران و کره‌جنوبی برای انتقال پول از بانک ملت سئول به حساب کوواکس برای تهیه واکسن انجام شده بود. رقم انتقالی هم به‌هیچ عنوان رقم بالایی نبود، بلکه تنها حدود 50 میلیون دلار را شامل می‌شد که تقریبا یک‌150ام پول بلوکه‌شده ایران در این کشور است. این تلاش‌ها و مذاکرات با وجود اینکه با تایید اولیه کره‌ای‌ها هم همراه شده بود، اما با مخالفت اوفک(دفتر کنترل سرمایه و دارایی‌های خارجی در وزارت خزانه‌داری آمریکا) هرگز انجام نشد و تنها و تنها دلیل شکست این اقدام، عدم موافقت آفیسر اوفک مستقر در کره‌جنوبی به‌دلیل تگ SDGT سیستم بانکی ما بود. مردم در انتخابات آینده تکرار تجربه روحانی را نمی‌پذیرند
عضو حزب اصلاح‌طلب اتحاد ملت معتقد است مردم قطعا تکرار تجربه دولت روحانی را در انتخابات آینده نمی‌پذیرند.
جلال جلالی‌زاده از اعضای حزب منحله مشارکت، با اشاره به تجربه دولت روحانی، به نامه نیوز گفت: «یکی از مشکلات آقای روحانی در دولت دوم همین بحث کابینه و ناهماهنگی اعضای کابینه با او بود. ضعیف‌ بودن برخی افراد و یا دخالت برخی نزدیکان روحانی سبب شد که او در این چهار سال نتواند کار خاصی  انجام دهد. به نظر من سنت خوبی است که قبل از انتخابات همزمان با کاندیداهای ریاست جمهور معاونان و وزرای او نیز به مردم معرفی شوند.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در واکنش به اینکه برخی معتقدند کارگزاران قصد معرفی کابینه را دارد، زیرا می‌خواهد با گزینه غیراصلاح‌طلب ائتلاف کند و قصد دارد که با سهم گرفتن از دولت او، سایر طیف‌های اصلاح‌طلب را با خود همراه کند؛ گفت: «اولا هر حزبی آزاد است که در زمینه انتخابات تصمیم بگیرد و می‌تواند با توجه به پشتوانه مردمی، طرفداران و سنجش واقعیات و فضای موجود تصمیم بگیرد و عمل کند. البته اینکه یک حزب به تنهایی اکثریت آرا را کسب کرده و پیروز میدان شود، تاکنون در ایران مشاهده نشده است. در این وضعیت کشور یا باید دو حزب قدرتمند که مقابل هم بایستند داشته باشد یا اینکه دو ائتلاف در مقابل هم بایستند.»
وی افزود: «نکته دوم اینکه  اگر حزب کارگزاران واقعا چنین تصوری داشته باشد و بخواهد که خودش را به دامن یک کاندیدای غیراصلاح‌طلب اندازد، تجربه دولت روحانی را تکرار کرده و مردم هم قطعا از آنان حمایت نمی‌کنند و کاندیدایشان هم رای نخواهد آورد. من فکر می‌کنم که اصلاح‌طلبان در این دوره نباید تجارب گذشته را تکرار کرده و تلخی آزمون قبلی را دوباره نچشند.فقط 34 درصد احکام بودجه 98 کاملا توسط دولت اجرا شد
گزارش دیوان محاسبات از تفریغ بودجه 98 نشان می‌دهد، برآورد اشتباه دولت از درآمدهای نفتی، منجر به تورم و افزایش بدهی دولت بعد می‌شود.
گزارش تفریغ بودجه سال 98 هفته گذشته تقدیم مجلس شد. بررسی گزارش دیوان محاسبات تصویر روشنی از میزان پایبندی دولت به اجرای قانون بودجه ارائه می‌دهد.
به گزارش وطن امروز، گزارش ارائه شده، حدود 41/6 درصد احکام قانون بودجه ۹۸ به صورت ناقص اجرا شده، 24/1 درصد نیز فاقد عملکرد بوده‌ و نهایتا حدود 34/4 درصد به صورت کامل اجرایی شده است. در واقع دولت تنها حدود یک‌سوم از احکام قانون بودجه سال 98 را به‌طور کامل اجرا کرده است. پایبندی اندک دولت به احکام قانونی بودجه سال 98 در شرایطی که لایحه دولت در سال‌های اخیر با تغییرات چندانی هم مواجه نشد، عمق بی‌اعتنایی دولت به تدوین بودجه‌ای منطقی و واقع‌بینانه و همچنین پایبندی به احکام قانونی را نشان می‌دهد. میزان تحقق ارقام درآمدی بودجه سال 98 نشان می‌دهد دولت در آن سال با وجود آگاهی از بازگشت تحریم‌های نفتی و قطعی بودن کاهش درآمدهای نفتی، اقدام به بیش‌برآورد آگاهانه از درآمدهای نفتی کرده است. دولت با بیش‌برآورد آگاهانه از درآمد نفت در بودجه‌های سالانه، زمینه را برای استفاده از بند «ج» تبصره یک بودجه فراهم می‌کند؛ چرا که طبق این بند، دولت مجاز است در صورت محقق نشدن رقم درآمد نفت در قانون بودجه، مابه‌التفاوت رقم محقق‌شده و رقم مندرج در قانون را از حساب ذخایر ارزی برداشت کند. در واقع دولت با بیش‌برآورد تعمدی از درآمدهای نفتی، راه را برای جبران کسری بودجه از ساده‌ترین روش برای خود فراهم می‌کند. این اقدام دولت البته باعث افزایش پایه پولی و در نهایت تورم می‌شود. با توجه به در دسترس نبودن بخش بسیار زیادی از ذخایر ارزی کشور، برداشت دولت از این حساب تنها منجر به پولی شدن کسری بودجه و در نهایت تورم گسترده می‌شود.
دولت البته این حربه بیش‌برآورد درآمد نفتی با هدف برداشت از ذخایر ارزی کشور را در بودجه سال‌های 99 و 1400 هم اجرا کرده است. طبق قانون بودجه 99 حدود 57 هزار میلیارد تومان درآمد از محل فروش نفت پیش‌بینی شده است اما گزارش عملکرد 8 ماه ابتدایی سال جاری از درآمدهای بودجه نشان می‌دهد کمتر از 7 هزار میلیارد تومان از این رقم محقق شده است. علاوه بر این، دولت در لایحه بودجه سال 1400 هم رقم 199 هزار میلیارد تومان درآمد از محل فروش نفت پیش‌بینی کرده است که با توجه به غیرمحتمل بودن تحقق کامل این میزان درآمد، خطر رشد شدید پایه پولی و شکسته شدن رکورد تورم در نیم قرن اخیر، اقتصاد کشور را بشدت تهدید می‌کند.
بررسی گزارش دیوان محاسبات از تفریغ بودجه سال 98 می‌تواند راهگشای خوبی برای نمایندگان برای تصمیم‌گیری درباره لایحه بودجه باشد. بی‌توجهی دولت به موضوع اصلاح ساختار بودجه و حتی تشدید خطاهای برآوردی از ارقام درآمدها، لایحه بودجه سال 1400 را از اساس زیر سوال برده است.7 سال سوءمدیریت بی‌سابقه سند «مانیفست انتخاباتی 1400»!
استاندار پیشین دولت روحانی در سمنان اذعان کرد: طیف متبوع وی در جریان اصلاح‌طلب، نامزد و دولتی فاقد برنامه را به مدت 8 سال به مردم تحمیل کرده‌اند.
محمدرضا خباز با ادعای اینکه «اصلاح‌طلبان با مانیفست حل مشکلات در انتخابات 1400 می‌آیند»، به روزنامه آرمان گفته است: مسئله جدیدی که من یک سال است بر آن تاکيد دارم و آن اینکه جناح‌هاي سياسي به‌خصوص اصلاح‌طلبان بايد حتما مانيفست تهيه کنند. به اين موضوع توجه کنيد که مردم ديگر حاضر نيستند که بدون برنامه کانديداها به پاي صندوق راي بيايند. اين بار اگر مردم بخواهند در پاي صندوق راي شرکت کنند، بايد مانيفست هم داده شود. البته اصلاح‌طلبان در جلسات اخير خود خوشبختانه در حال رسيدن به يک مانيفست هستند و برنامه‌هاي اصلاح‌طلبان در حال آماده شدن است. بعد از اينکه اين مانيفست آماده شود، احزاب بايد براي رسيدن به يک ليست واحد به گفت وگو بپردازند. بعد از اينکه مانيفست احزاب داده شد بايد بررسي کنند تا کدام يک از کانديداها تجربه بيشتري دارند و درون حاکميت بيشتر مي‌تواند براي حل مشکلات مردم ارتباط برقرار کند.
وی می‌افزاید: طبيعي است در صورتي که مانيفست داده شود و شرايط براي معرفي کانديدا فراهم شود ما بايد کانديدايي را معرفي کنيم که اصلح باشد و شرايط را براي اداره کشور و حل مشکلات کشور داشته باشد. در حال حاضر احزاب اصلاح‌طلب در شرف تهيه مانيفست و احزاب روي کانديداهاي خود براي معرفي به رياست‌جمهوري کار مي‌کنند.
خباز گفت: مردم براي راي دادن از اين به بعد بايد متوجه اين مسأله بشوند که به چه برنامه‌اي راي مي‌دهند و بعد متوجه اين شوند که به چه کسي راي داده‌اند. به اين نکته توجه کنيد تا به امروز در انتخابات رياست‌جمهوري فردي را معرفي مي‌کردند و هرکسي هم بعد از اينکه در انتخابات راي مي‌آورده، خود را وابسته به هيچ جناحي نمي‌دانسته است.
او خاطرنشان کرد: کساني که به پاستور مي‌رسند نبايد فراموش کنند که وابسته به کدام احزاب هستند و کدام احزاب به آنها کمک کرده‌اند و البته با صراحت هم اعلام کنند که نماينده همه ملت ايران هستند.
او بدون اشاره به خیانتی که در طی سال‌های اخیر با وعده‌های فریبنده مدعیان اصلاحات و اعتدال به سفره و معیشت مردم شد، گفته است: بهترين راه اين است که کانديداي رياست‌جمهوري اصلاح‌طلبان يک مانيفست داشته باشد و به مردم بگويد که اگر به من راي بدهيد، به شما تعهد کتبي مي‌دهم و با برنامه‌ريزي اعلام شده مشکلات کشور را حل خواهم کرد. اصلاح‌طلبان به مردم با مانيفستي که ارائه مي‌کنند اعلام مي‌کنند که در سياست خارجي و داخلي و از همه مهم‌تر در بعد اقتصادي و حتي فرهنگي تعهد خواهند داد که در راستاي حل مشکلات آنها تلاش خواهند کرد. در مانيفستي که ما معرفي مي‌کنيم به مردم تعهد کتبي مي‌دهيم و رئيس‌جمهور در حد اختيارات خود به مردم تعهد کتبي مي‌دهند.
اظهارات آقای خباز در حالی است که کسانی مانند رضا خاتمی در سال 96 هم مدعی شده بودند «ما اصلاح‌طلبان تضمین وعده‌های روحانی هستیم»!
وعده ارائه برنامه با وجود 7 سال سوءمدیریت، حکایت همان دیالوگی است که شاعر می‌گوید: «آن یکی پرسید اشتر را که هی! از کجا می‌آیی ای فرخنده‌پی/ گفت:‌از حمام گرم کوی تو» - گفت «خود پیداست از زانوی تو!».