نادیده گرفتن حق زنان در انتخابات ریاست‌جمهوری

 
 هرگاه کلمه رجال در اصل 115 قانون اساسي مطرح مي‌شود و مجلس يا اشخاص؛ سياسي يا مذهبي آن را تخصيص مي‌دهند و مصداق آن را فقط مردان مي‌دانند، احساس مي‌شود، بار ديگر غير از محدوديت‌ها و محروميت‌هايي که اکنون در مورد زنان کشور ما وجود دارد، اين تفسير و تصديق‌ها تاييدي رسمي بر محروميت‌هاي پيدا و پنهان در مورد زنان است. اينکه در قوانين مختلفي که در مورد انتخابات رياست‌جمهوري تصويب يا اصلاح مي‌شود، مجلسيان متعرض کلمه رجال نمي‌شوند و به‌طور خاص مراد خود را فقط مردان اعلام مي‌کنند، به اين معناست که زنان، صالح و شايسته احراز مقام رياست‌جمهوري نيستند. درحالي‌که با مانند تفسير قرآن و احاديث، در حقوق نيز اين قاعده رعايت مي‌شود که چنانچه در خصوص تفسير يا شان نزول حکمي اختلاف به وجود بيايد، بايد به سابقه آن مراجعه شود. نمي‌دانم زماني که در شهريور يا مهر 1358، پيش‌نويس اصل 115 قانون اساسي مطرح شد، کدام‌يک از اعضاي کنوني شوراي نگهبان در مجلس خبرگان تصويب‌کننده قانون اساسي حضور داشت اگر هم حضور نداشتند، مشروح مذاکرات آن مجلس در چندين مجلد وجود دارد و دسترسي به آن آسان است. در پيش‌نويس اين اصل در شرايط کانديداي رياست‌جمهوري قيد شده بود؛ بايد مرد باشد. يگانه بانوي مجلس خبرگان قانون اساسي، خانم منيره گرجي به اين تبعيض و اختصاص آن به مردان اعتراض کرد. با توجه به شرايط آن زمان انقلاب و گفته‌هاي رهبر فقيد انقلاب که براي زنان وعده‌‌هايي داده بود، نايب‌رئيس مجلس خبرگان با وارد دانستن ايراد خانم گرجي از تصويب آن پيش‌نويس در آن جلسه ممانعت و موضوع را به جلسه ديگري موکول کرد. کميسيوني که اين اصل را بررسي کرده و آن تخصيص لفظي را پذيرفته شرايط رئيس‌جمهوري را مرد بودن اعلام کرده بود ايراد را پذيرفته و رسيدگي و تصويب آن را به جلسه‌اي ديگر موکول کرد. علت اينکه از تصويب اين اصل در آن جلسه خودداري شد، همين آثار سوء و پذيرفتن تبعيضي بود که در جامعه ايجاد مي‌کرد. کميسيون در بررسي بعدي شرط مرد بودن رئيس‌جمهور را حذف و به جاي آن واژه رجال را گذاشت؛ زيرا در قرآن به عنوان کتاب آسماني مسلمانان، و ادبيات حقوق اسلامي بارها از کلمه رجال که به‌طور عام شامل مردان و زنان است، استفاده شده است. به همين دليل در جلسه بعدي آن کميسيون و مجلس خبرگان، به جاي اينکه رئيس‌جمهوري را فقط مرد بدانند، از کلمه رجال استفاده شد. در آيات قرآن از جمله آيه 23 سوره احزاب آمده است: «منَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ» اگر کلمه رجال در اين آيه قرآن را فقط ناظر به مردان بدانيم، مفسر قرآن بايد در تفسير اين آيه بگويد، زنان شايسته انجام تعهداتي که خداوند برعهده آنان گذاشته است، نيستند. اين انکار عدل الهي و فرق گذاشتن خداوند ميان بندگان خود است. در جنگ‌هاي پيامبر زنان مسلمان همچون مردان جان‌فشاني کردند و خداوند در آيه‌اي ديگر از همه جهادگران (غازيان) زن و مرد تمجيد کرده است. در آيه‌اي که در اين مورد استفاده شده بود نيز از کلمه رجال استفاده شده است. همه اين موارد نشان مي‌دهد که هرگاه در ادبيات ديني مسلمانان از کلمه رجال استفاده مي‌شود، مادامي که با قرينه‌اي نشان داده نشده باشد، فقط ناظر به مردان است، از آن تفسير به همه مردان و زنان مي‌شود. اينگونه تفسيرها از قرآن به نظر کثيري از فقها، تفسير بر مبناي اجتهادات است. درحالي‌که بسياري از فقها بر اين باور هستند که زنان مانند مردان از عهده آنچه خداوند برعهده آنان گذاشته برمي‌آيند. در طول 30 سال از تصويب قانون اساسي، هيچ‌يک از نخست‌وزيران در دوره نظام پارلمانتاريستي و هيچ‌يک از رئيس‌جمهوران، وزير زن را به مجلس معرفي نکردند، زيرا از جو و شرايطي که مجلس داشت، حذر مي‌کردند. بر اين باور بودند که مجلس با همان برداشت‌هاي فقهي که انتخاب زن بر مبناي امارت زنان بر مردان خواهد بود، وزير زن را نمي‌پذيرند و معرفي نکردند. درحالي‌که 30 سال بعد، در تابستان 1388 نمايندگان آن دوره مجلس، صرفا با اين برداشت که نظرات رئيس‌جمهور منتخب، با نظرات رهبري نزديک است، به وزير زن معرفي شده از طرف او راي اعتماد دادند. آن وزير زن موفق‌تر از وزراي مردي بود که به عنوان وزير بهداشت و درمان و آموزش پزشکي معرفي شده بودند. آن وزير زن جلوي بسياري از اقداماتي که در گذشته در آن وزارتخانه اتفاق مي‌افتاد و هميشه حرف و حديث درمورد آن وجود داشت را گرفت. اين نشان مي‌دهد، زنان چه در جايگاه رياست‌جمهوري و چه وزارت، مي‌توانند به همه‌ وظايف و اختياراتي که به آنان داده شده، عمل کنند. چنانکه در بسياري از کشورهاي دنيا، آنگاه که زنان تصدي امور را برعهده داشته‌اند، نه تنها چيزي از مردان کم نداشته‌اند، بلکه بسيار موفق‌تر بوده‌اند. لازم است به کشورهايي مانند هند، پاکستان و آلمان نگاه کنيم که نشان مي‌دهند، در اين کشورها زناني که رهبري قدرت اجرايي کشور را عهده‌دار بوده‌اند، بسيار بهتر از مردان عمل کرده‌اند. بنابراين و با توجه به شان تصويب اصل 115 قانون اساسي و تفسيري که در آيات از کلمه رجال زماني که به صورت عام به کار برده مي‌شود داريم، کلمه رجال ناظر به زن و مرد بوده و اختصاص به مردان ندارد. اگر چنين نبود، نياز به تغيير پيش‌نويس اصلي که رياست‌جمهوري را مختص زنان مي‌دانست، وجود نداشت.