قبیله گرایی آ فت جامعه ایرانی

فتح اله دهقان‪-‬ بشر در طول حیات خود بر کره زمین مراحل مختلفی را طی نموده است.در هر دوره تاریخی پدیده و سازمانهای خاصی شکل گرفته و ارزشها وهنجارهایی متناسب با آن برهه تاریخی بر جوامع انسانی حاکم بوده است.
به عنوان مثال در دوران برده داری دو طبقه این صورت‌بندی اجتماعی -اقتصادی،برده و برده داران بوده است.
قبیله از جمله پدیده‌هایی است که در طول تاریخ کارکرد داشته ودردوران کنونی نیز در بخش‌هایی از جهان وایران همچنان به ایفای نقش می‌پردازد.علاوه بر کارکرد سنتی قبیله،امروزه ما شاهد قبیله گرائی نوین در دنیا هستیم. به این مفهوم که این پدیده در قالب قبیله گرائی نوین در جریانهای سیاسی وباند‌های قدرت تجلی یافته است.
در ایران نیز با در نظر داشتن این مهم که با خلا تاریخی احزاب مواجه هستیم، با توجه به این که زمینه برای تشکیل و رشد حزب وجود نداشته، در تاریخ معاصر ایران تنها شاید بتوان حزب توده را حزب نامید، با در نظر داشتن این مسئله که منافع ملی ایران اولویت حزب توده نبود و آنها مجری منویات کمینترن در راستای اهداف اتحاد شوروی بودند،نه تنها به توسعه و پیشرفت کشور کمکی نکرد بلکه مخل توسعه ایران نیز بود.


در حال حاضر نیزما با جریانهای سیاسی وباند‌های قدرت در کشور مواجه هستیم که قبیله گرائی نوین برآنها
حاکم است.
به این مفهوم که به جای ارزشهاو هنجارهای مورد نیاز، تعریف شده ومتناسب بادنیای کنونی که در چارچوب منافع ملی وامنیت ملی کشورهاست، تعصبات جناحی در راستای منافع گروهها و جریانهای سیاسی به مثابه
قبیله گرائی نوین نمود یافته است.در هر حال ما در قرن 21 زندگی میکنیم، بنا به تجربیات تاریخی و برای اداره بهینه امور کشور باید ساختار و سازمان متناسب با شرایط زمانی و مکانی باشد.
در این راستا و بر اساس تجربیات جهانی، مشکلات و معضلات مبتلا به کشور،چاره کار در بخش سنتی، کار فرهنگی ودر بخش نوین ومدرن آن که مربوط به جریان‌های سیاسی و... ، تشکیل حزب به مفهوم واقعی در بستری طبیعی ودر چارچوب استاندارد‌های تعریف شده در دنیای کنونی و با استفاده از تجربیات جهانی است.