روزنامه جوان
1399/10/06
تکرار یک خطای راهبردی
رئیسجمهور روز پنجشنبه در جریان افتتاح طرحهای وزارت نفت، با اشاره به روند فشار حداکثری دولت ترامپ، با اعلام به پایان رسیدن جنگ اقتصادی دشمن علیه مردم ایران میگوید به اعتقاد من عمر این جنگ به پایان رسیده است و کسی که شرورانه فرماندهی این جنگ را برعهده گرفته بود در لحظههای آخر عمر سیاسی خود است.تردیدی در این نیست که شکست ترامپ به عنوان عامل جنایات سالهای اخیر امریکا علیه مردم ایران و طراح راهبرد فشارحداکثری و به ویژه به شهادت رسانیدن سردار سلیمانی ــ که سالگرد شهادت او مقارن با روزهای پایانی حضور ترامپ در کاخ سفید است ــ مایه سرور همه ایرانیان و دوستداران مقاومت در جهان و مایه عبرتی برای گردنکشان جهان به خاطر عدم پایداری ظلم و جور در جهان است، اما ساده سازی مسئله و اعلام پایان جنگ اقتصادی دشمن علیه مردم ایران تکرار همان خطای راهبردی است که طی سالهای اخیر و در قالب موثر بودن برجام در حل مشکلات اقتصادی کشور و شرطی سازی کشور به آن (در خوشبینانهترین حالت) عملاً فرصت را برای دشمنان مردم ایران فراهم کرد تا با اتکا به ضعفها و کاستیهای داخلی همین دولت، سیاستهای خود علیه مردم ایران را گام به گام و هوشمندانه به پیش برده و عملاً ظرفیتهای اصلی کشور را تضعیف و شرایطی را فراهم آورند که نظام اسلامی در روند حرکت ۴۲ ساله خود این روزها و در دوران این دولت افت سرمایه اجتماعی خود را تجربه کند.
مروری بر روند فشارها و تحریمهای امریکا در ۴۲ سال اخیر علیه مردم ایران نشان میدهد که این فشارها در طول این ایام همواره تداوم داشته و البته متناسب با شرایط و تحولات داخلی ایران افت و خیز داشته است. در این روند هر گاه ایران با اتکا به ظرفیتهای درونی توانسته اقتدار و توان خود را در میدان عمل به اثبات برساند، دشمن عقب نشسته و کوتاه آمده و هرگاه احساس کرده است که ایران در داخل با مشکل مواجه وزمینه فشار و تحریم فراهم است، یک گام به پیش گذاشته و فشارها را تشدید کرده است. در این عرصه فرقی میان دموکراتها و جمهوریخواهان نیست چرا که هر دو در زمینه تسلیم و تضعیف ایران، استراتژی واحدی داشته و دارند. مصداق روشن این مدعا را میتوان در نوع تعاملات آنها در سالهای اخیر در مواجهه با ایران دید زیر را زمانی که امریکا و دیگر قدرتهای غربی روند پیشرفتها و دستاوردهای ایران در عرصه هستهای و موشکی را مشاهده کردند تن به مذاکره دادند که در مسیر آن که به برجام منتهی شد و توانستند ظرفیتهای اصلی هستهای ایران را خنثی کنند و در امتداد آن به برجامهای ۲ و ۳ برای استحاله قدرت موشکی و نفوذ منطقهای ایران امید بسته بودند، همان گونه که آقای روحانی بعد از برجام هستهای وعده آن را داده بود، دشمن به رغم این دستاورد زمانی فشارهای خود را تشدید کرد که ما کشور را نسبت به برجام شرطی کردیم و این پاس گل ما به تیم جدید جمهوریخواه در دوران ترامپ در کاخ سفید بود که زمینه فشار حداکثری را فراهم دید و چنان کرد که رئیسجمهور محترم که خود در سالهای اخیر به دلیل حضور در مسئولیتهای مختلف تجربه تحریمها و فشارهای دشمنان را شاهد بود، نهایتا به جنگ اقتصادی دشمن اذعان کرد. اما در ماههای اخیر آنچه سبب نگرانی بیشتر غربیها و حتی خود تصمیم گیران اصلی کاخ سفیدــ فارغ از دو حزب ــ شد این بود که نظام جمهوری اسلامی به رغم تشدید فشارهای امریکا واروپا با در پیش گرفتن راهبرد مقاومت فعال، ضمن اینکه توانست بسیاری از آسیبهای ناشی از فشارها وتحریمها را خنثی و با آن مقابله کند در عرصه هستی نیز با احیای ظرفیتها و توانمندیهای کشور توانست این واقعیت را به طرف غربی خود بقبولاند که ایران قادر است با اتکا به ظرفیتهای درونی و بازسازی خود همان مسیر روشن گذشته را دنبال کند و چه بسا نگرانی اخیر اروپاییها برای رسیدن به یک توافق با ایران و ابراز خوشحالی از شکست ترامپ به این دلیل باشد که بتوانند با اتکا به فرد جدید در امریکا دوباره ظرفیتهای اصلی و توان ما را مهار کرده و سیاستهای فشار و تهدید را در تضعیف ظرفیتهای اصلی ایران به پیش ببرند. چرا که هم رسانهها و مسئولان اروپایی و هم بسیاری از نظریه پردازان و مراکز اندیشه ورزی امریکایی به این واقعیت اذعان کرده ومی کنند که ایران با درپیش گرفتن راهبرد مقاومت فعال وایستادگی در برابر ترامپ، عملا توانست راهبرد فشار حداکثری را خنثی کند به گونهای که همین مشاور جدید امنیت ملی امریکا که ترامپ جایگزین جان بولتن کرده است در همان روزهای آغازین مسئولیت خود اعتراف کرد که امریکا در تحریم مردم ایران به پایان خط رسیده است.
به همین دلیل است که نسبت به جا به جایی قدرت در امریکا و بازگشت دموکراتها نباید خوشبین بود چراکه آنها عملا نشان دادهاند که از یک استراتژی واحد در برابر ایران تبعیت میکنند که در آن مصالح صهیونیسم و استکبار جهانی اولویت داشته وتنها تاکتیکهای آنها ممکن است متفاوت باشد. به همین دلیل است که ابراز خوشحالی نسبت به بازگشت دموکراتها وپایان جنگ اقتصادی امریکا میتواند تکرار همان اشتباه گذشته و شرطی سازی شرایط کشور به برجام و این بار نسبت به تغییر در کاخ سفید، باشد. بدون آنکه هیچ چشمانداز روشنی نسبت به تغییر اساسی در راهبرد فشار حداکثری دشمن به دلیل موانع و زیرساختها و قوانینی که ترامپ مبتنی بر آن تحریمها را چند میخه کرده است وجود داشته باشد، با این تفاوت که این گونه سخن گوییها نسبت به تغییر احتمالی در امریکا تنها میتواند انگیزهها و راهبردهای داخلی نسبت به تداوم راهبرد مقاومت فعال را تضعیف کرده و مسیری را که کشور از دل راهبرد فشار حداکثری برای استقلال و خودکفایی در پیش گرفته تضعیف کند.
پیامد این شرطی سازی جدید و دوباره و چندباره دل بستن مسئولان به تغییر در امریکا میتواند به بازگرداندن مجدد قفلها روی ظرفیتهای داخلی نظیر آنچه که هم در دولت خاتمی و هم دولتهای آقای روحانی انجامید و به دلیل مهار توان داخلی با دستان این دولتها، زمینههای فشارها وتحریمها فراهم شد، باشد و این درحالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی نحوه مواجهه با این تغییرات را به روشنی تبیین کرده والبته بارها تکرار کردهاند. معظمله در سخنان زنده و تلویزیونی، خود به مناسبت میلاد پیامبر گرامی اسلام در روز ۱۳ آبان با تأکید بر اینکه سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال امریکا، حسابشده و مشخص است و با رفتوآمد اشخاص تغییر پیدا نمیکند، خاطر نشان کردند: ممکن است با آمدن یا نیامدن یک فرد اتفاقاتی بیفتد، اما به ما هیچ ارتباطی ندارد و در سیاست جمهوری اسلامی هیچ تاثیری نخواهد داشت.