روزنامه جوان
1399/10/07
برای کسانی که نخبگان را فراری دادند
طی هفتههای اخیر فهرستی از فارغالتحصیلان دانشگاه صنعت نفت در رسانهها منتشر شد که بر اساس آن، بسیاری از نخبههای نفتی کشور به دلیل پایبند نبودن وزارت نفت به تعهدات خود، از کشور مهاجرت کردند. دانشگاه صنعت نفت که یکی از مراکز قدیمی آموزش عالی کشور است، وظیفه تربیت نیروهای متخصص برای صنعت نفت را از سال ۱۳۱۸ برعهده دارد که طی چند سال گذشته با تصمیمات وزیر نفت، تضعیف شد و امروز در آستانه انحلال است. روند تربیت و جذب نیروهای مورد نیاز وزارت نفت در این دانشگاه به این شکل بود که فارغالتحصیلان گروه الف که با کسب رتبههای ممتاز کنکور سراسری پذیرش شده بودند و در دوران تحصیل نیز در بین نفرات برتر رشته دانشگاهی خود محسوب میشدند، پس از طی فرآیندهای قانونی و عمومی و مصاحبه تخصصی جذب این وزارتخانه میشدند، اما از سال ۹۴ این روند ۷۰ ساله با تصمیمات شخص وزیر نفت بر هم خورد. زنگنه معتقد است در وزارت نفت، در دولتهای نهم و دهم به قدری نیرو جذب شده است که دیگر نیازی به کارمند جدید نیست. با این توجیه، تعهدات این وزارتخانه به فارغالتحصیلان گروه الف به فراموشی سپرده شد تا این افراد که تنها میتوانند در نفت فعالیت کنند، به دستفروشی و شغلهای فصلی روی بیاورند.اعتراض، تجمع، تحصن، حضور در مجلس و... با بیتوجهی وزارت نفت مواجه شد تا تنها راه خروج از چنین وضعیتی مهاجرت باشد. هرگاه اعتراضی هم به این وزارتخانه میشد، تورم پرسنلی بهانه قرار داده میشد، اما در مقابل این توجیه، شاگردان دانشگاهی زنگنه، نفتی شدند و نیروهای پیر سیاسی و نمایندگان مجلس به استخدام نفت درآمدند.
نخبههای نفتی که در رشتههای تخصصی و مورد نیاز این صنعت، سالها در خوزستان به تحصیل مشغول بودند، باز هم اعتراض کردند و صدایشان نیز در مجلس شنیده شد، اما زنگنه در جلسه رأی اعتماد خود، در پاسخ به انتقادات و استخدام نمایندگان مجلس گفت که اگر نمایندگان را استخدام نکند، فساد همه جا را فرا میگیرد! او گفت که افتخار میکند نمایندگان را استخدام میکند و همین کافی بود تا رأی اعتماد بالایی از مجلس دهم دریافت کند؛ بیش از ۴۰ نماینده با مدارک تاریخ، فقه، جغرافیا، معماری، جامعهشناسی، ریاضی، علوم سیاسی و... توسط زنگنه جذب شدند، اما نخبهها همچنان در خیابانها مشغول دستفروشی بودند؛ فریادهایشان نه شنیده شد و نه محلی به آن داده شد، وزارت نفت هم روند جذب نمایندگان و سوگلیها را حفظ کرد تا چارهای جز مهاجرت برای این افراد باقی نماند. تنها گناه این افراد آن بود که نه نماینده مجلس بودند و نه در دانشگاه و کلاسهای وزیر نفت، فرصت تلمذ داشتند. این نخبهها جذب نفت نشدند تا شاگردان دانشگاهی وزیر محترم، با مدارک عجیب و غریب و بدون یک روز سابقه در صنعت نفت، تبدیل به مدیران ارشد وزارت نفت شوند؛ از دستیار ویژه گرفته تا معاونت وزیر!
وزارتخانهای که مستأجر هفت سالهاش معتقد بود به قدری نیرو زیاد دارد که یکسومش اضافه است، اما به صورت محفلی و مخفیانه تا توانست «خودمانیها» را به نفت آورد. از آقازادگان سایر قوا گرفته تا هر دوست و آشنایی که میتوانست وزارت را تسهیل کند. در این وضعیت، نخبگان از کارگزار جمهوری اسلامی ایران میخواستند به تعهدات خود در قبال آنها عمل کند، اما چیزی جز پوزخند سهمشان از ورود به نفت نشد. دست آخر شرایط عجیبی برای جذبشان در نظر گرفته شد که در مسیر زمان، به آنچه تعهد شده بود، نرسید. به جای آنکه نفت در دست نخبگان جوانی باشد که چرخش را بچرخانند، در دست افرادی است که تا پیش از ورود به صنعت، نمیدانستند نفت خوردنی است یا بردنی؟! تنها خروجی این ماجرا، ناامیدی جوانان نخبه از شرایطی بود که رهبر انقلاب بارها نسبت به آن هشدار داده بودند؛ ایجاد این روحیه در میان جوانان و سوق دادن آنها به مهاجرت تا در کشورهای غربی به اقتصادشان کمک کند؛ موضوعی است که نمیتوان به راحتی از انگیزه آن گذشت. مقام معظم رهبری بارها از لزوم به کارگیری جوانان نخبه در بدنه اجرایی کشور سخن گفتهاند، بارها آنها را سرمایه کشور دانسته و گام دوم انقلاب را به آنها اختصاص دادهاند، اما در عمل، نه تنها چنین چیزی دیده نشد بلکه در مسیر عکس، همه چیز در مسیر نابودی قرار گرفت؛ چیزی که دشمن هم نمیتوانست به همین راحتی محققش کند ولی به یمن تصمیمگیری محفلی و لجاجت با نخبگان، عملی شد. حتماً تصمیمسازان اینگونه صلاح دیدند که نفت، باید پاتوق افرادی باشد که از نفت چیزی نمیدانند. سرانجام مصلحتی که در نظر گرفته شده، دودی است که به زودی به چشم صنعت نفت میرود ولی در آن روز، نه خبری از تصمیمگیران امروز است و نه نشانی از پیگردشان که با نفت چه کردید! نفت در این هفت سال، بیش از آنکه به نفتیها تعلق داشته باشد، مهریه کسانی شد که مانند نخبگان، بیکس و کار نبودند، مثل آنها در سختترین شرایط تحصیل نکردند و شبیه کسانی نبودند که تخصص داشته باشند. مهریهای که به صاحبان امروزش قدرت داده، امروز و فرداست که خانه را به آتش بکشاند.