اصولگرايان همين را مي‌خواهند:«شركت نكنيم»

آرمان ملي - سجاد جنت‌آبادي: برخي از اصولگرايان اعتقاد دارند که عدم مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات باعث پيروزي آنها مي‌شود اما نبايد اين موضوع را فراموش کرد که اصلاح‌طلبان بايد براي آينده سياسي خود برنامه مدون داشته باشند وگرنه حتما اصولگرايان با ميزان پايين مشارکت هم پيروز هستند؛ البته به اين موضوع توجه شود که آنها سعي مي‌کنند آن را انکار کنند که مشارکت اصلاح‌طلبان باعث رونق انتخابات مي‌شود و قصد دارند تا قدرت سياسي خود را بالا ببرند.
احتمال راي اصلاح‌طلبان به اصولگرايان!
نبايد اين نکته فراموش شود که در صورت عدم حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات، بخشي از حاميان اين جريان به‌ناچار نام کانديداي اصولگرا را بر برگه‌هاي راي خودشان مي‌نويسند که در چنين شرايطي دو ضربه به جريان اصلاحات وارد مي‌شود؛ بدين معنا که هم راي مردم را از دست مي‌دهند و هم به افزايش آراي رقيب کمک مي‌کنند. اما اعتماد به‌ نفس اصولگرايان درباره اينکه مردم در صورت شرکت نکردن اصلاح‌طلبان به آنها اعتماد مي‌کنند، عجيب است پس بهتر است اصلاح‌طلبان زمين بازي را خالي نکنند و با قدرت در انتخابات شرکت کنند. بنا به اعلام وزير کشور، در اسفند سال گذشته، مشارکت در انتخابات مجلس يازدهم، 42/5‌درصد بود. پيش از اين نظرسنجي‌ها هم حکايت از نرخ مشارکت در حدود 49 تا 50‌درصد داشت. با‌ وجود فضاسازي‌هاي رسانه‌هاي ضدايراني، اقدام دولت در اعلام صحيح نرخ مشارکت، نشان‌دهنده صداقت و بيان واقعيت‌هاي موجود در جامعه است. با ‌اين‌حال، رقم مشارکت در انتخابات اخير با‌توجه ‌به اهميت مشارکت در کشور و تاکيد مسئولان نظام بر حضور پرشور مردم پاي صندوق‌هاي رأي، قابل تامل است. کاهش نرخ مشارکت نسبت ادوار گذشته انتخابات از نگاه فعالان سياسي دلايل مختلفي دارد. برخي اصولگرايان عملکرد دولت و مجلس دهم به‌خصوص در حوزه اقتصادي را عامل افت مشارکت در انتخابات مجلس يازدهم مي‌دانند و در سوي مقابل، اصلاح‌طلبان اگرچه انتقادهايي به دولت و فراکسيون اميد در مجلس دهم دارند اما ردصلاحيت کانديداهاي اين جريان در انتخابات مجلس را عامل بروز مشکلات ذکر مي‌کنند... برخي اصلاح‌طلبان معتقدند هر زمان ميزان مشارکت در انتخابات افزايش پيدا کند، شانس پيروزي کانديداي مورد ‌حمايت آنها بيشتر مي‌شود و در ‌مقابل هر زمان مشارکت کم شود، اصولگرايان فاتح انتخابات خواهند شد. در چنين شرايطي اصولگرايان نه‌‌تنها توجهي به کاهش ميزان مشارکت در انتخابات ندارند، بلکه برخي از آنها براي افزايش شانس پيروزي‌شان، از آن استقبال هم مي‌کنند.
مشارکت، نشان‌دهنده علاقه به نظام


ناصر ايماني، فعال سياسي اصولگرا درباره تفاسير مختلف از ميزان مشارکت مردم در انتخابات گفت: «طبعا براي هر حکومتي مهم است در انتخاباتي که برگزار مي‌کند، از ‌جانب مردم بيشترين رأي ممکن به صندوق‌ها ريخته شود. در‌واقع مشارکت مردم، ميزان علاقه و وابستگي جامعه به نظام حاکميتي را نشان مي‌دهد. همچنين مشارکت عمومي به اين معني است که اعتماد بين حاکميت و مردم چقدر است؛ بنابراين مشارکت بدون استثنا براي همه حکومت‌ها مهم است». اين فعال سياسي اصولگرا همچنين درباره اهميت ميزان مشارکت مردم در انتخابات گفت: «اينکه بگوييم ميزان مشارکت بسيار مهم است، لزوما به‌معناي تعداد رأي در يک انتخابات نيست. معمولا در همه کشور‌ها دو سال يک بار انتخابات برگزار مي‌شود و به همين دليل اگر روند مشارکت نگران‌کننده باشد، بايد حساسيت لازم را درباره مشارکت پايين نشان داد و دنبال دليل بي‌رغبتي مردم به حضور در پاي صندوق رأي گشت. همچنين بايد اين مساله را مورد‌توجه قرار بدهيم که با پايين‌آمدن ميزان رأي لزوما نمي‌توانيم بگوييم مردم نااميد شده‌اند و با حاکميت کاري ندارند، چون براي تحليل اعتماد مردم به حاکميت در‌ کنار انتخابات بايد فاکتور‌هاي ديگر را هم مدنظر قرار داد و بعد از آن به‌دنبال چرايي مشارکت اندک رفت. وقتي مردم ناراضي هستند و حتي دلسرد شده اند، قاعدتا کل حاکميت بايد درباره شرايط حاکم بر افکار عمومي توضيح دهد و اين‌طور نيست که دولت به‌تنهايي در اين مورد احساس مسئوليت کند. چون ما نمي‌توانيم قوه مجريه را از حاکميت مجزا کنيم و بگوييم که در نظام دو نوع حاکميت فعاليت دارد؛ يعني اگر مردم از دولت دلسرد و ناراحت باشند، به کل نظام بي‌اعتماد خواهند شد.
زمينه مشارکت مردم فراهم شود
محمدحسين قديري‌ابيانه، فعال سياسي اصولگرا، نيز درباره ميزان مشارکت در انتخابات گفت: «نظام طرفدار اين است که مشارکت حداکثري باشد و نظر رهبري هم بر حضور فراوان مردم در انتخابات مختلف است. نظام، زمينه را براي مشارکت بيشتر مردم فراهم کرده است و اگر مشارکت زياد باشد، تهديدات خارجي را خنثي مي‌کند. اما در همه کشور‌هاي دنيا ملاک مشروعيت، درصد شرکت‌کنندگان نيست؛ بلکه ملاک درصد رأيي است که فرد منتخب بين شرکت‌کنندگان به دست آورده است. مي‌بينيد که گاهي 25‌درصد مردم در انتخابات پارلمان اروپا شرکت نمي‌کنند؛ داوطلبانه هم شرکت نمي‌کنند؛ چرا‌که براي رأي‌دادن مجبور نيستند. در اين کشور‌ها هيچ‌کس صلاحيت نامزد‌هايي را که اکثريت آراي شرکت‌کنندگان را به دست آورده‌اند، هر‌چند تعداد شرکت‌کنندگان اندک باشد، زير سوال نمي‌برد و آنها را نامشروع نمي‌داند؛ بنابراين نظام، امکان رأي‌دادن را فراهم آورده است و ترغيب هم مي‌کند، اما مجازاتي براي عدم شرکت تعيين نکرده است. خود مردم مي‎توانند تصميم بگيرند که در انتخابات شرکت کنند يا خير و در‌حقيقت کسي که در انتخابات شرکت نمي‌کند، از حق قانوني خودش براي آينده کشور کوتاه مي‌آيد.