روزنامه وطن امروز
1399/10/09
همهچیز به نفع امنیت
گروه فرهنگ و هنر: یکشنبهشب پخش سریال «خانه امن» بعد از 50 قسمت به پایان رسید؛ یک درام جاسوسی- امنیتی که روایتگر گوشهای از رشادتهای نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی برای حفظ امنیت در خانه امن ما ایران بود. بلافاصله بعد از اتمام پخش این مجموعه که در قسمت پایانی آن از عبارت «پایان فصل اول» استفاده شد، کارگردان این مجموعه از ساخت فصل دوم آن خبر داد. احمد معظمی، کارگردان این سریال همزمان با پایان آخرین قسمت از فصل اول سریال «خانه امن» در متنی درباره آغاز پیشتولید فصل دوم آن نوشت: «به حول و قوه الهی و با کمک همه دوستان، مجموعه تلویزیونی «خانه امن» بعد از حدود ۲ سال کار شبانهروزی در ۵۰ قسمت به پخش رسید و یکشنبه ۷ دیماه با پخش قسمت پنجاهم، بخشی از تلاشهای ما در نشان دادن زحمات و فداکاریهای سربازان گمنام امام زمان(ع) انجام شد. خدا را شاکریم که این توفیق را به ما عنایت کرد تا بتوانیم گوشهای هرچند کوچک از زحمات و رشادتهای کسانی که شبانهروز برای امنیت کشور تلاش میکنند را در قالب یک مجموعه تلویزیونی به تصویر بکشیم و شکر بیشتر آنکه این مجموعه مورد استقبال مخاطبان و اهالی رسانه قرار گرفت. بر خود تکلیف میدانم از تمام دوستانم در زمان ساخت که جلوی دوربین و پشت دوربین یاریگر ما بودند تشکر کنم. همچنین از دوستان اهالی رسانه در خبرگزاریها و روزنامههای مختلف و فضای مجازی که توجه ویژهای به این سریال داشتند بسیار سپاسگزارم. بزودی پیشتولید فصل دوم سریال «خانه امن» ساخته میشود و قصد داریم در فصل دوم این سریال بخشهای دیگری از تلاشهایی را که برای امنیت کشور انجام میشود، نشان دهیم». اما حالا که بحث ساخت فصل دوم خانه امن رسانهای شده است شاید بد نباشد نگاهی به نقاط قوت و ضعف این سریال در فصل اول آن داشته باشیم؛ نکاتی که تمرکز بر وجوه مثبت آن در ادامه مسیر میتواند تضمینکننده ادامه موفقیتهای این سریال باشد و برطرف کردن ضعفهای آن، راهی برای ارتقای کیفیت آن در فصل دوم آن است. «خانه امن» با یک ایده جذاب و کمتر پرداختهشده در سینما و تلویزیون ما ساخته شد؛ روایتی از حفظ امنیت در دوران کنونی. اگر ساختههای مرتبط با قصههای امنیتی تا پیش از این به موضوعاتی در ارتباط با سالهای ابتدایی انقلاب و شرایط خاص آن دوره میپرداختند اما «خانه امن» دقیقا بر حفظ امنیت در شرایط فعلی ایران آن هم در برابر فعالیت پیچیده و فشرده انبوهی از دشمنان میپردازد. اینکه چگونه در برابر پیوند خوردن ۳ جریان تروریستی داعش، اسرائیل و آلسعود باید به دفاع از امنیت کشوری همچون ایران با تنوعی از اقوام و اندیشهها پرداخت، مسالهای است که به تصویر کشیدنش در قالب یک درام جاسوسی آن هم برای پخش منظم و شبانه در تلویزیون به خودی خود برای هر مخاطبی جذاب است. اساسا توجه به همین موضوع هم بوده که باعث شد «خانه امن» در دورهای که بسیاری از سریالهای تلویزیون چندان به مذاق مخاطبان خوش نمیآیند، بتواند نظر مخاطبان را به خود جلب کند. «خانه امن» علاوه بر ایده اولیه جالب توجهی که داشت، با توجه به چند نکته مهم توانست نظر مخاطبان را جلب کند. یکی از سکانسها درباره نمایش اکشن درگیری، تعقیب و گریز میان نیروهای امنیتی و تروریستها بود. ماجرای دستگیری تروریستهای نفوذی داعش در کرمانشاه و همچنین خنثیسازی عملیات X در ایران از طریق دستگیری گسترده عناصر داعش در کشور علاوه بر جذابیتهایی که به لحاظ سینمایی برای مخاطبان داشت، حامل پیام اقتدار نیروهای امنیتی ایران برای مخاطبان بود، آن هم در شرایط فعلی که هر روز خبری تازه از دشمنی دشمنان این آب و خاک در رسانهها منتشر میشود که نوعی دلگرمی بزرگ برای مخاطبان به شمار میآید. «خانه امن» در کنار وجه مثبت دراماتیک و سرگرمکنندهای که داشت، اثری آموزشی/ آموزنده هم بود. آموزنده بودن سریال را باید در نمایش سرنوشت ترسیم شده برای تروریستها یا چهرههایی که فریب آنها را خوردند، دید. اما چرا از این گفتیم که «خانه امن» دارای جنبههای آموزشی بود؟ سریال در بخشهای متعددی سعی کرد به شکل مستقیم به مخاطبانش درباره چگونگی مواجهه با موضوعات امنیتی هشدار و آموزش دهد. برای مثال در ماجرای گزارشات مردمی در زمینه رفتارهای مشکوک که منجر به دستگیری ۲ نیروی نفوذی داعش در ایران و رسیدن به شبکه عملیاتی آنها در ایران شد، بخشی از پیامهای مهم سریال برای همه مخاطبان در این زمینه بود؛ پیامی درباره این موضوع که بهترین روش برای مواجهه با چنین رفتارهای مشکوکی، اطلاعرسانی به نهادهای مسؤول در این حوزه برای جلوگیری از اتفاقات ناگوار بعدی است. ماجرای دامهای احتمالی پهن شده از سوی سرویسهای جاسوسی خارجی برای فرزندان مقامات هم از جمله بخشهای آموزنده این سریال بود که در جریان تلاش «محسن» و «فرشته» برای مهاجرت به کانادا به تصویر کشیده شد. با این همه «خانه امن» نقاط ضعفی هم داشت که بدون شک برای بهبود فنی و کیفی این سریال در فصل دوم باید به آن توجه کرد. نمایش وجوه شخصی زندگی یک نیروی اطلاعاتی و امنیتی به واسطه شرایط خاص زندگی این گروه، برای مخاطبان جالب توجه است اما تمرکز بیش از اندازه «خانه امن» بر این بخش باعث شده بود تا ریتم سریال از جایی به بعد بشدت افت کند، یعنی سریالی که در آغاز خود را به عنوان یک اثر جاسوسی و معمایی جذاب معرفی کرده بود، در بخشهایی تبدیل به یک ملودرام ضعیف شده بود که اساسا هیچ سنخیتی با روح کلی این قصه نداشت. انتقاد دیگری که برخی منتقدان درباره این سریال مطرح کردند و اتفاقا انتقاد واردی هم بود، گسترده کردن بیش از اندازه دایره موضوعاتی بود که سریال به آنها ورود کرده بود؛ از داعش و مفاسد اقتصادی گرفته تا عملیاتهای برونمرزی و جاسوسی و منافقین همه در این سریال به نمایش گذاشته شدند. هر چند که بدون شک به واسطه پیچیده بودن ابعاد پروندههای امنیتی نمیتوان منکر پیوند خوردن بسیاری از موضوعات با هم در واقعیت شد اما ورود سریال به برخی از این حوزهها بیش از اندازه کشش قصه بود، مثلا ماجرای قصه منافقین و طلاقهای ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق که منجر به فروپاشی خانوادههای بسیاری شد، بیش از آنکه در خدمت جریان اصلی قصه سریال باشد، مورد بررسی قرار گرفت که هم ریتم قصه را کاهش میداد و هم رشته افکار مخاطب را برای برقراری ارتباط با قصه اصلی سریال قطع میکرد. با این همه «خانه امن» یکی از آثار قابل دفاع تلویزیون در حوزه محصولات نمایشی در این سالها بود که ادامه ساخت آن با توجه بیشتر به نقدهای منتقدان میتواند باز هم متضمن تولید اثری دیدنی و جذاب در تلویزیون باشد.