چند نکته ی عجیب در یکپیشنهاد!

لا به لای خبرهای مجازی، خبری دیده شد با این مضمون که: برخی نمایندگان مجلس به محسن رضایی پیشنهاد داده‌اند در انتخابات میان دوره‌ای مجلس از حوزه ی انتخابیه تهران شرکت کند تا جانشین فاطمه رهبر شود که پیش از افتتاح مجلس یازدهم به دلیل ابتلا به کرونا از دنیا رفت. هرچه فکر کردم این پیشنهاد، صرفاً یک پیشنهاد ساده و دوستانه باشد به نتیجه‌ای نرسیدم و به نکات عجیبی مواجهه شدم که چند بعدی بودن این پیشنهاد را عیان می‌سازد:
نکته ی اول: در کتاب خاطرات محسن رفیقدوست(برای تاریخ می‌گویم) نوشته شده؛ روزی به محسن رضایی پیشنهاد دادم حالا که عزم آمدن در عرصه ی سیاسی داری از یک شهرستان کوچک شروع کن مثلا مسجد سلیمان و بعد که تو را و توانایی‌های تو را شناختند برای دیگر مسئولیت‌ها از جمله ریاست جمهوری اقدام کن. گوش نکرد و آن شد که همگان دانند. پس از همین حالا پاسخ محسن رضایی به نمایندگان مجلس روشن است که او به کمتر از پاستور رضایت نمی‌دهد و قبول نخواهد کرد.
نکته ی دوم: در همان پیشنهاد چند تفکر انحصارگرایانه وجود دارد؛ یکی این که در انتخابات میان دوره‌ای از حوزه تهران شرکت کن و راهی مجلس شو! این یعنی شورای نگهبان و مردم و انتخابات و رای‌آوری چندان مهم نیست، تو بیا بقیه‌اش انجام شدنی است.دوم این که برای رد و تایید صلاحیت اساساً جایگاهی قائل نیستند یعنی صرف نامنویسی کفایت می‌کند، سوم این که بعد از نام نویسی حضور در مجلس است یعنی از پایگاه اجتماعی محسن رضایی مطمئن هستند یا از بس با درصدهای پایین نماینده دیده‌اند دیگر چندان دغدغه‌ای از این بابت ندارند؟!
نکته ی سوم: به طور طبیعی محسن رضایی همواره کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری است حتی اگر تعهد کتبی بدهد که نمی‌آید و نیز این که محسن رضایی در تیم اصولگرایان جای خواهد گرفت حتی اگر اعلام استقلال ابدی کند و دیگر این که او یکی از اصولگرایانی خواهد بود که داعیه دار


پاستور نشینی هستند پس این پیشنهاد می‌تواند آلترناتیوی برای نیامدن و کم شدن یک مدعی در میانه ی وفور اصولگرایان مترصد رسیدن به پاستور است.
نکته ی چهارم: شاید آن عده‌ای که پیشنهاد آن چنانی داده‌اند می‌خواهند با رای نیاوردن محسن رضایی در انتخابات میان دوره‌ای برای همیشه او را از این منظر بازنشسته کنند!
نکته ی پنجم: طرح چنین پیشنهاداتی اگرچه برای شاکله ی سیاسی چندان اهمیتی ندارد اما می‌تواند در تصمیم گیری‌های فردی و اجتماعی وابسته به شخص تاثیرگذار باشد از همین رو در این پیشنهاد ممکن است شیطنت‌های سیاسی نیز مستتر باشد.
نکته ی ششم: در این پیشنهاد یک مسئله رخ نمایی می‌کند و آن درک سیاسی فردی و اجتماعی است؛ چطور فردی که در اصل انتخابات مجلس شرکت نکرده حتی از حوزه ی انتخابیه ی محل تولد اینک راضی به حضور شود در میان دوره‌ای و از حوزه ی انتخابیه‌ای که در هر صورت امکان عدم انتخاب غیر محتمل نیست!؟
نکته ی هفتم: وزن سیاسی برخی مدعیان پاستور نشینی به همین اندازه است؛ حضور در انتخابات میاندوره ای! حالا خود قیاس کنید سرنشینان اتوبوسی که حامل مدعیان ریاست جمهوری 1400 است از جلیلی و ضرغامی گرفته تا خیلی‌های دیگر!