همه مشكلات را عمدا به گردن قوه مجريه مي‌اندازند

بــه‌نـــظر مي‌رسد که قانون جديد انتخابات در مجلس با رويکرد جناحي تدوين مي‌شود. آيا اين موضوع مانع اصلاح‌طلبان براي حـــضور موثر در انتخابات رياست جمهوري خواهد بود؟
اين شکل از قانون‌گذاري با هيچ اساسي جور در نمي‌آيد. با اين حال از مجلسي که با اين پشتوانه راي اندک مشغول به کار شده، انتظاري جز اين نيز وجود ندارد. همين اعمال پر از علامت سئوال و مشکل‌زا از چنين مجلسي برمي‌آيد. مشخص نيست، همين اقدامات در قانون جديد انتخابات نيز دردي از مسببان آن درمان کند. آن افراد هر زمان که مي‌خواستند، مي‌توانستند هرکس را که مدنظر داشتند وارد چرخه انتخابات کنند و هرکس که نمي‌خواستند را کنار بگذارند. اين شکل قانون‌گذاري کردن، تا حدي اعتبار قانون، مجلس و کشور را زير سئوال مي‌برد. تصور من اين است که درباره اصلاح‌طلب‌ها از اين جهت تفاوت زيادي ايجاد نشود. پيش از اين نيز زماني که بعضي از شخصيت‌هاي اصلاح‌طلب وارد انتخابات مي‌شدند، با تفسير قانون آن‌ها را رد مي‌کردند يا افراد مورد نظر را تاييد مي‌کردند. قانون جديد انتخابات در آمدن و نيامدن اصلاح‌طلبان نقش چنداني ندارد، زيرا به‌نظر مي‌رسد که برخوردها با اين جريان کاملا سليقه‌اي است. گاهي اوقات اصلاح‌طلبان را تاييد مي‌کنند و در شرايطي نيز از اين کار امتناع مي‌شود. اصولا بازي را به اين صورت شکل دادن در جامعه ايران نتيجه‌اي ندارد. آن بخشي از مردم که سياست را دنبال مي‌کنند، به اينگونه مسائل توجه مي‌کنند. بازي کردن با قانون، اعتبار ضوابط و مقررات عمومي را زير سئوال مي‌برد. مجلس فعلي با وعده‌هاي بسياري براي رفع مشکلات کشور جلو آمد اما حاصل آن طرح‌هايي از اين دست بود. برخورد کوته‌نظرانه با موضوعي ملي مانند انتخابات، اعتبار مجلس، نمايندگان و قانون‌گذاري را زير سوال مي‌برد. قانون جديد انتخابات، روالي که پيش از اين در کشور را رسميت بخشيد و سبب بي‌اعتباري شد. اگر مي‌خواهيد اينگونه براي انتخابات قانون وضع کنيد، نام نامزد انتخاباتي را مطرح و خودتان را خلاص کنيد. چرا شرايط را براي خود دشوار مي‌کنيد؟ اين وضعيت را در شأن مجلس نمي‌بينم اما مجلس يازدهم همين است و حاصل انديشه آن نيز همين وضعيت است.
قانون جديد در صورت تصويب شانس اصلاح‌طلبان براي پيروزي در انتخابات را کاهش خواهد داد؟
اين قانون را چندان در پيروزي يا شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات موثر نمي‌بينم. مشکل ما از ابتدا قانون نبوده است. مشکل ما موضوع ديگري است و عمده آن به زمينه يأسي بازمي‌گردد که به هر صورت در جامعه تزريق شده است. اگر اين يأس در جامعه از بين نرود، بودن يا نبودن قانون جديد چندان تفاوتي نخواهد داشت.


گــفته مي‌شود اين نااميدي به دليل عملکرد دولت شکل گرفته است. نظر شما درباره اين ادعا چيست؟
دولت را بي‌نقص نمي‌دانم اما همه تقصيرها را به گردن دولت نمي‌اندازم. هم آن کساني که اين حرف‌ها را مي‌زند و هم ما مي‌دانيم که اگر دولت هم مي‌توانسته کارهايي را انجام دهد و نداده يا مشکلي داشته است، سهم او از مايوس کردن مردم بيش از 20 يا 30 درصد نيست. 70 درصد اين مشکلات برعهده کساني است که خارج از قوه‌مجريه قرار دارند.
با وجود اين يأس، ميزان مشارکت مردم در انتخابات 1400 به چه عواملي وابسته است؟
عامل اصلي اين است که مردم احساس کنند، راي آن‌ها تاثيري در وضعيت کشور دارد. اگر مردم اميد به آينده داشته باشند، حضور پيدا مي‌کنند. اگر نتوانيم اين اميد را جبران کنيم، هيچ عامل ديگري نمي‌تواند جايگزين آن باشد. درست است که قبلا از عامل ترس استفاده مي‌شد که اگر فلان فرد بيايد، اين اتفاقات نادرست در کشور رخ مي‌دهد و اگر فرد ديگري بيايد، مشکلات ديگري به وجود مي‌آيد. اکنون ديگر در مرحله فعلي همين موضوع نيز اثر نخواهد داشت. اگر نتوانيم اين جنبه مثبت را در جامعه تزريق کنيم، بايد انتظار مشارکت پايين را داشته باشيم.
صحبت از حضور نظاميان در انتخابات است. ممکن است ترس از حضور نظاميان، عاملي براي جلب راي مردم باشد؟
اين احتمال را چندان قوي نمي‌بينم، زيرا تاکنون اين نظاميان هميشه بوده‌اند. اگر هم اسم آن‌ها به ميان نيامده، رسم آن‌ها بوده است. به‌نظر نمي‌رسد اين موضوع عامل چندان قدرتمندي باشد که مردم را بترساند تا به طرف ديگر راي بدهند. اين احتمال قوي ديده نمي‌شود و بايد منتظر بود تا ببينيم فضاي عمومي چه اتفاقي را رقم خواهد زد.
نامـــزد اصلاحات بايد چه شرايط و مشخصاتي داشته باشد تا مردم حمايت کافي را از او انجام بدهند؟ ارائه برنامه و کابينه پيش از انتخابات نظر مردم را جلب مي‌کند؟
مهم‌ترين مشخصه اين است که مردم بتوانند به او اعتماد کنند، بدانند که او قرص و پابرجا است و روي مردم مصالحه نمي‌کند، حتي اگر موفق نباشد. اگر جز اين باشد به صورت معمول انتظار نبايد انتظار گرايش مردم به انتخابات را داشت. ارائه برنامه و معرفي کابينه تاثيراتي جزئي خواهد داشت. مهم جهت‌گيري، شاکله فردي است که براي انتخابات نامزد مي‌شود و جرياناتي که از او حمايت مي‌کنند، است. نامزدهاي جريانات مختلف پيش از انتخابات اين برنامه‌ها را ارائه مي‌کنند. اين وعده‌ها زياد در کشور ما تکرار شده است اما به صورت طبيعي اگر مردم نتوانند اعتمادي که از دست رفته را در فرد يا افرادي که نامزد انتخابات شده‌اند، پيدا کنند، نبايد انتظار مشارکت حداکثري آنها را داشت.
نامزد انتخاباتي اصلاحات تا چه زماني مشخص خواهد شد و آيا ائتلاف به صورت موفقيت‌آميزي شکل خواهد گرفت؟
مسأله ائتلاف را چندان جدي نمي‌بينيم و به صورت علني موضوعي شکل نخواهد گرفت. ائتلافي که شکل مي‌گيرد يک ائتلاف داخلي است. به عبارتي اين توافق است و ائتلاف با جريان کاملا مستقل ديگري براي انجام فعاليت‌هاي سياسي امري متفاوت است. اميدواريم کسي به عنوان نامزد انتخاباتي در فضاي عمومي مطرح شود که بتواند بخشي از نااميدي مردم را جبران کند و مردم بتوانند به آينده خودشان، فرزندانشان و کشور اميدوار باشند. مردم بايد بدانند راي آن‌ها مي‌تواند در بهبود زندگي آن‌ها تاثيرگذار باشد.