روزنامه ایران ورزشی
1399/10/13
پرسپولیس در میدان مین
بارقه امید در کوی هواداران پرسپولیس یادداشت یک احسان محمدی فرهنگ و مکتب و اصالت جزو واژههای مورد علاقه هواداران فوتبال در ایران شدهاند. هر اقدام کوچک بازیکن خودی را به ریشه و اصالت باشگاه مربوط میدانند و خیلی راحت به بازیکنان حریف توهین میکنند. پیدا کردن کسی که بگوید «من نیاز دارم تا سطح فرهنگم را بالاتر ببرم» از یافتن یک الماس کف خیابان دشوارتر است. همه ما معتقدیم دیگران بیفرهنگ هستند وگرنه ما نه فقط کمبود فرهنگ نداریم بلکه مشکلمان این است که زیادبود داریم و همین زیادی بافرهنگ بودنمان باعث پررو شدن بیفرهنگها شده است! مشخص نیست با وجود 83 میلیون بافرهنگ، چرا وضع رانندگی ما این است، چرا هرجا میرویم کپه کپه آشغال ریختهاند و چرا این همه فحش و توهین در فضای مجازی شناور است؟ نکند اینها کار آدم فضاییهای بیفرهنگ است که میخواهند ما فرهیختهها را ببرند زیر سوال؟! بعد از تساوی 1-1 پرسپولیس مقابل ذوبآهن که برای هواداران این تیم تلخ و گزنده بود، مثل همیشه در فضای مجازی دوقطبیهایی در حمایت و مخالفت با یحیی گلمحمدی شکل گرفت. نقدهایی درباره علت عقب کشیدن تیم در نیمه دوم، تعویضها و... چیزهایی که بعد از یک نتیجه نامطلوب طبیعی است اما در این میان نقد رفتار حامد لک و سعید آقایی متمایز از گذشته بود. چیزی شبیه یک بارقه امید در ظلمات! حامد لک از نظر فنی در سه ماه گذشته یکی از پنج بازیکن برتر پرسپولیس بوده است، هواداران قدردان درخشش او هستند و میدانند بعید بود با رادوشویچ به فینال لیگ قهرمانان آسیا بروند اما در دو مورد تمارض و وقتکشی او به شدت مورد حمله قرار گرفت. او دقیقه 70 بدون هیچ برخوردی خودش را روی زمین انداخت و نشان داد مصدوم است، با این شیوه چند دقیقه وقت بازی را گرفت اما بلافاصله بلند شد، توپ را کاشت و با همان پایی که مدعی بود درد میکند چنان شوت محکمی زد که توپ حتی از میانه زمین رد شد! در دقیقه آخر این بازی هم او بعد از برخوردی جزئی با بازیکن ذوبآهن چنان از درد به خود پیچید که سعید آقایی با ناشیگری به میانه دعوا پرید، کارت زرد دوم را گرفت و اخراج شد. در نتیجه همین اخراج پرسپولیس گل تساوی را خورد. عکسی منتشر شده است که نشان میدهد پای بازیکن ذوبآهن به حامد لک خورده است اما برخورد به گونهای نبود که لک به عادت سابق در ماشینسازی و نساجی و فولاد و... به خودش بپیچد و وقت تلف کند. در اینکه او با این کار تلاش کرد سرعت حملات ذوبآهن را متوقف کند شکی نیست اما همیشه این شیوه جواب نمیدهد و سعید آقایی که فصل قبل با لباس سپاهان قبل از رویارویی با پرسپولیس عکسی منتشر کرد که کبوتر قرمز را در زمین توی دست گرفته بود حالا برای نشان دادن تعصبش به قرمزها از اینور بام افتاد، اخراج شد، تیمش گل خورد و بازی حساس مقابل سپاهان را از دست داد. این دو رفتار خودزنی نیست؟ تعداد زیادی از پرسپولیسیها ضمن تحسین عملکرد فنی حامد لک نوشتهاند او و سعید آقایی باید یاد بگیرند که پرسپولیس به این کارها نیاز ندارد. بازیکنان تیم بزرگی که همیشه با جنگیدن و مبارزه تا آخرین نفس شهرت داشتهاند، نباید دست به وقت تلف کردن و خلق حاشیههای غیرضروری بزنند که نتیجهاش هم صدمه به تیم است و هم اعتبار و احترام آن را در نزد اهالی فوتبال مخدوش میکند. البته در مقابل کسانی هم به این عده پرخاش کردهاند که «خود فرگوسنپندار» هستند و این کارها در فوتبال لازم است چون فقط سه امتیاز مهم است و... این درست همان نقطه تلاقی بُردن به هر قیمت با فرهنگ، اصالت و ریشه است. چیزی که ما در جامعه هم زیاد در موردش حرف میزنیم ولی وقتی پای منافع فردی وسط میآید چشممان را میبندیم و میگوییم ایرادی ندارد، غافل از اینکه این فرهنگ نهادینه میشود و فردا روز رقیبان هم با همین شیوهها منافع ما را غارت میکنند و آن وقت شکایت بیهوده است. چرا؟ چون در بزنگاه نشان دادیم «هدف وسیله را توجیه میکند» پس برای رسیدن به موفقیت همانطور که خودت حق داری هر کاری بکنی، رقیبت هم برای خودش همین حق را قائل است. نتیجه؟ همین فضای بلبشویی که داریم. اینکه ناله و شکایت و غر زدن به سرود ملیمان تبدیل شده است و هیچکس هم نمیپذیرد در به وجود آمدن آن سهمی دارد!
سایر اخبار این روزنامه
قبل از دربی آرامش تیم را به هم نریزید
از تعویض ناراحت میشوم اما اعتراض نمی کنم
امیر عابدزاده بهترین دروازهبان آسیا
صالحی امیری: اجازه نمی دهیم ورزشکاری احساس کمبود کند
گواردیولا به دنبال کاپیتان تاتنهام
مگر باغیرتتر از سیدجلال و نوراللهی داریم؟
پرسپولیس نه، رضاییان در تمرین السیلیه
از دو ماه قبل همه میدانستند میخواهم بروم
پرسپولیس در میدان مین
پرسپولیس، گرفتار پسلرزههای فینال آسیا
نه حرفی از مزایــــده شد، نه حذف زنــــان!