روزنامه آرمان ملی
1399/10/14
سربازی که سودای سیاست نداشت
آرمان ملي- حميد شجاعي: بسياري وجه تمايز شهيد حاج قاسم سليماني با سايرين را عدم دخالت در سياست و جناحبازيهاي سياسي ميدانند. چنانکه خود حاج قاسم نيز در پاسخ به نامه دعوتش به رياستجمهوري ميگويد: «الحمدا... در کشور ما آنقدر شخصيتهاي مهم و ارزشمند گمنام و با نامي وجود دارد که نيازي نيست سربازي، پُست سربازي خود را رها کند. در وصيتنامهاش نيز نوشته روي قبرش چيزي غير از سرباز قاسم سليماني ننويسند. با اين حال به عقيده برخي سياسيون، برخي همرزمان حاج قاسم برخلاف مشي وي بهدنبال حضور در انتخابات و و رياستجمهوري هستند. محمدرضا باهنر دبيرکل جامعه اسلامي مهندسان ميگويد: «حاج قاسم هيچگاه در دعواهاي سياسي و جناحي وارد نشد. به اينطرفيها و آنطرفيها هم احترام ميگذاشت و همه او را دوست داشتند.»مرد ميدان؛ مقبول همه
سپهبد شهيد سردار حاج قاسم سليماني از آن دست فرماندهاني بود که در عين پوشيدن لباس نظامي در ساير حوزهها نيز تبحر و دستي بر آتش داشت. چنانکه محمدجواد ظريف وزير امور خارجه کشورمان ميگويد: «آشنايي من با سردار سليماني به کنفرانس صلح افغانستان در سال 2001 برميگردد، يعني سال 80. من بهعنوان نماينده جمهوري اسلامي در آنجا حضور داشتم. به خارجيها هم گفتهام، صلح افغانستان بيش از هر کسي مديون سردار سليماني است. بيشترين کمک را به من که در «بن» بودم، سردار سليماني از تهران کرد.» لذا بسياري وي را جداي از فرماندهاي جسور باهوش و بادرايت و تدبير در امور نظامي، شخصيتي خبره در مسائل سياسي و ديپلماتيک نيز ميدانستند و هماکنون نيز به آن اذعان دارند. بااينحال اين مساله باعث نشد تا سردار سليماني وارد مسائل سياسي و جريانهاي سياسي شده و در اين سطح اظهارنظر کند يا درخصوص ريز موضوعات عملکردي ديپلماسي نظر دهد، بلکه برخلاف بسياري که کاملا روشن و واضح در همه امور نظر ميدهند بسيار نکتهسنجانه و با ظرافت خاصي در برخي امور به اظهارنظر ميپرداخت. چنانکه به گفته اميرعبدالهيان معاون وقت ظريف در مذاکرات لوزان، سردار سليماني در پيام محرمانهاي به وي گفته به آقاي ظريف سلام برسانيد و بگوييد با آمريکاييها قدم ميزنيد؟» همين ظرافت در اظهارنظر و کلام باعث شده بود تا شهيد سليماني از سايرين متمايز شود. مهمتر از آن اينکه سردار سليماني به دليل نگاه فراجناحي و اولويت قرار دادن منافع ملي در همه مسائل به شخصيتي موردقبول در تمامي جريانات سياسي بدل شده بود. چنانکه در پاسخ به نامه فردي که در ارديبهشت سال 96 از ايشان درخواست کانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري را کرده بود، اينگونه پاسخ داد: «برادر بزرگوارم از محبت شما عزيز گرانقدر سپاسگزارم. الحمدا... در کشور ما آنقدر شخصيتهاي مهم و ارزشمند گمنام و با نامي وجود دارد که نيازي نيست سربازي، پُست سربازي خود را رها کند. افتخارم اين است که سرباز صفر بر سر پُست دفاع از ملتي باشم که امام فرمود «جانم فداي آنها باد.» رها کردن اين پست را در شرايطي که گرگاني در کمين هستند خيانت ميدانم.» با اين حال برخي معتقدند اين برخلاف رويه حاج قاسم است که خود را سرباز ولايت ميدانست که عدهاي لباس سربازي و رزم از تن درآورند و به عرصههاي اجرايي بروند. حجتالاسلام مسيح مهاجري، مديرمسئول روزنامه جمهوري اسلامي در اين خصوص مينويسد: «در سالهاي آخر عمر سردار سليماني، شايع شده بود که او قصد دارد کانديداي رياستجمهوري شود. همين موضوع از او پرسيده شد، سردار در جواب اين سوال که آيا شما ميخواهيد رئيسجمهور شويد؟ گفت: من ميخواهم شهيد شوم. حالا در آستانه اولين سالگرد شهادت سردار قاسم سليماني که در وجودش هوسي غير از خدمت به مردم راه نيافته بود و شهادت در اين راه را بر دست يافتن به بالاترين جايگاه اجرائي کشور ترجيح ميداد، بعضي از همرزمانش، درصدد برآمدهاند «شهادت» را بهمثابه کالايي قابل معامله به بازار سياست که آلودهترين بازار است ببرند و با فروش آن متاع دنيايي رياستجمهوري بخرند. عدهاي نيز به آنها کمک ميکنند و کوچه قانون برايشان باز ميکنند. اين، يعني عدهاي برخلاف سينهاي که براي شهيد سليماني ميزنند، هنوز نفهميدهاند او چرا وصيت کرد روي قبرش چيزي غير از سرباز قاسم سليماني ننويسند».
ديپلمات بسيار قدرتمند
يک فعال سياسي اصولگرا درخصوص سپهبد شهيد قاسم سليماني اظهار داشت: بدون هر اغراقي بايد عرض کنيم که حاجقاسم يک فرهنگ و مکتب بود. يکي او را يک سردار شجاع و بيباک ميديد، يکي او را بهعنوان يک ديپلمات و مذاکرهکننده قدرتمند و از موضع بسيار باقدرت ميشناخت. خبرآنلاين نوشت، محمدرضا باهنر گفت: بسياري از مسائل سياسي و گرفتاريهاي سياسي در منطقه را ايشان با صحبت کردن، مذاکره، بحث و گفتوگو با سران بسيار قدرتمند کشورهاي منطقه حل ميکرد، بعضا حضور حاج قاسم در يک منطقه داستان را تمام ميکرد و همين که خبر ميرسيد مثلا در منطقه کردنشين عراق حاج قاسم آمده است قال قضيه کنده و تمام ميشد. اين قدرت، اين شجاعت، اين خرد و اين تعامل و تعادل در مسائل سياسي باعث شد تا حاج قاسم يک پديده ويژه براي جهان معاصر و جهان آينده و الگويي براي جوانهاي آينده شود. دبيرکل جامعه اسلامي مهندسان بيان کرد: ما بعضي از واژهها را کامل و جامع تعريف نميکنيم، من خودم در همين صحبتم گفتم که مرحوم حاج قاسم زماني که ميخواست مذاکره کند يک ديپلمات قوي بود. بعضي وقتها برخي افراد مساله ديپلماسي را به وادادگي تعبير ميکنند، در صورتي که ديپلماسي ميتواند يک ديپلماسي قوي و قدرتمند باشد؛ البته با پشتوانه اقتداري که آدم به قول خودش به وجود آورده است در اين صورت ميتواند مذاکره قدرتمند کند. ميخواهم بگويم حاج قاسم يک ديپلمات بسيار قدرتمند بود. شما حتما با بچههاي وزارت خارجه صحبت کنيد تا آنها حاج قاسم را از بُعد يک ديپلمات قدرتمند و قَدَر معرفي کنند. وي افزود: ما از بعضي واژهها فقط بار منفي آن را ميگيريم، درحاليکه ديپلماسي يک ابزار بسيار قدرتمند براي اقتدار در دنياست، اما اين ديپلماسي بايد از موضع اقتدار باشد و حاج قاسم چنين آدمي بود. دبيرکل جبهه پيروان خط امام و رهبري اظهار کرد: واقعيت قضيه اين است که حاج قاسم هيچگاه در دعواهاي سياسي و جناحي وارد نشد. ايشان واقعا به مرحوم هاشمي رفسنجاني احترام ميگذاشت، به اينطرفيها و آنطرفيها هم احترام ميگذاشت و همه او را دوست داشتند. البته اگر قرار بود فتنهاي ايجاد شود سخت ميشدند. باهنر تصريح کرد: عشق او به ولايت، عشق او به مردم، عشق او به نسل بشريت و به صلح و... را نميشود در چند دقيقه گفت اما واقعا حاج قاسم يک انسان کامل بود و از هر بُعد و پنجرهاي که به او نگاه ميکرديد در آن پنجره ميدرخشيد. پنجره شجاعت و نظاميگري، پنجره ديپلماسي و قدرت مذاکره و استدلال، پنجره عشق و ايمان و بندگي خالص براي خدا، پنجره عطوفت و دل نازکي در مقابل خانوادههاي عظيم شهدا و ايثارگران و ... .
سایر اخبار این روزنامه
پیام رای ممتنع عراق درباره ایران
عيار ماندگاري آيتا... هاشمي
اگر ناطق نيايد...
رئيس جمهور نظامی راه تحريم را می تواند باز كند؟
بازهم توهين به دولت از پارلمان
مازندران عامل آغاز موج چهارم در کشور؟
سربازی که سودای سیاست نداشت
اقامه نماز رهبرانقلاب بر پیکر آیتا... مصباحیزدی
قیمت قطعات سر به فلک کشید
از رای ممتنع عراق تا مخالفت ارمنستان و ترکیه
خیلی روشن درباره گاز، برق، مازوت
اقتدا به قانون
ترامپ را هول ندهيد؛ خودش ميرود