حفاظت از الزامات توسعه

علیرضا محمدی‪-‬ انتخاب کارآمد و مدیریت مناطق حفاظت‌شده یکی از مهمترین راهکارها برای حفاظت پایدار از تنوع زیستی در برابر تخریب‌های شتاب‌زده بشر است. این تخریب‌ها بر اثر توسعه ناپایدار، ایجاد بدون ملاحظه شبکه‌های جاده‌ای، گسترش زمین‌های کشاورزی و تخریب جنگل‌ها در سراسر کشور به وجود آمده است. تمام الگوهای مناطق حفاظت‌شده در دنیا هم تنها برای حفظ تنوع زیستی و رسیدن به توسعه پایدار است. شبکه مناطق حفاظت‌شده کشور، بر مبنای حفاظت از گونه‌های بزرگ جثه و شکاری مثل خرس، قوچ، میش و پلنگ و یوزپلنگ تعریف شده است در صورتی که امروزه در دنیا به سمت برنامه‌ریزی سیستماتیک در این زمینه حرکت کرده‌اند تا مناطق انتخاب‌شده، کل گونه‌های حیات وحش را پوشش بدهد. حدود 11 درصد از وسعت کشور را مناطق حفاظت‌شده به خود اختصاص داده است اما طبق کنوانسیون‌های بین‌المللی همه کشورها باید تا سال 2020 میزان مناطق تحت حفاظت را به 17 درصد مساحت کشور برسانند. کشور ما برای رسیدن به این نقطه 6 درصد کم دارد و ما باید شبکه حفاظت‌شده کشور را برای افزایش کارایی حفاظت از تنوع زیستی، به صورت سیستماتیک گسترش دهیم. متاسفانه در ارزیابی پراکنش حیات وحش و گونه‌های مختلف گیاهی دچار شکاف اطلاعاتی هستیم؛ به ویژه درباره خزندگان و کوچک جثه‌ها. بر همین اساس لازم است علاوه بر رفع کاستی شبکه‌های محیط زیستی حفاظتی، سطح حفاظت را با کمترین هزینه افزایش دهیم. در معرفی مناطق حفاظت‌شده جدید نیز باید
پس از جمع‌آوری اطلاعات گونه‌های جانوری، مکان‌های مناسب را برای آن‌ها تعیین کنیم و اهداف حفاظتی نیز بر اساس آن تعیین شود. کشورهای اروپایی در این زمینه، بر اساس اطلاعات جامعی که از فون و فلور مناطق مختلف کشورشان دارند، حرکت می‌کنند اما در کشور ما پراکنش بسیاری از دوزیستان در معرض خطر و بسیاری از گونه‌های جانوری نادر، خارج از مناطق و فراموش‌شده هستند. اگر بخواهیم طبق کنوانسیون‌های جهانی پیش برویم؛ باید به این مسئله
توجه کنیم.
یکی از معضلات دیگر در مناطق حفاظت‌شده فعلی، حفاظت‌نکردن از کریدورهای زیستگاهی است به ویژه کریدورهای زیستگاهی گونه‌های در معرض انقراض. این کریدورها، اغلب خارج از مناطق حفاظت‌شده قرار دارد و نیاز است که به ارتباطات بین شبکه‌ای توجه شود و مناطق انتخاب‌شده برای حفاظت، به هم نزدیک باشند. تحقیقات سال 97 در دانشگاه تهران از توسعه شبکه مناطق حفاظتی نشان می‌دهد که به طور متوسط کمتر از 13 درصد زیستگاه‌های جانوران داخل مناطق فعلی است و در خارج از مناطق، پتانسیل بالایی برای حضور گونه‌های جانوری وجود دارد بنابراین لزوم افزایش کارآمد حفاظت تنوع محیط زیستی برمی‌گردد به این که «مناطق را با چه الگویی


انتخاب می‌کنیم».
مشاهدات نشان می‌دهد که بسیاری از مناطق حساس حفاظت‌شده که گونه‌های در معرض خطر دارند، توسط جاده‌ها محصور شده‌اند و حتی مرز برخی از این مناطق با جاده مشخص شده است و تنها 30 درصد از مناطق تحت حفاظت چنین شرایطی را ندارند. به عنوان مثال احداث جاده اصفهان به شیراز از چند سال گذشته در حال انجام است؛ جاده‌ای که فقط یک ساعت و نیم مسافت را کم می‌کند اما در طول مسیر از قلب جنگل‌های بلوط زاگرس، حتی از درون و حاشیه استان فارس عبور می‌کند و اثرات بدی بر منطقه می‌گذارد. ارزیابی اثرات توسعه‌ای برای بسیاری از طرح‌ها، انجام می‌شود اما به ارزیابی بوم‌شناختی توجه نمی‌شود. در واقع فقط ارزیابی اقتصادی و اجتماعی طرح‌ها را در نظر می‌گیرند. در صورتی که حفاظت، یکی از الزامات توسعه است. وقتی جاده‌ای ساخته می‌شود، باید نقطه‌ای هم برای عبور حیات وحش در نظر گرفته شود؛ در غیر این صورت نتیجه افزایش تصادفات جاده‌ای است. با توجه به کمبود محیط‌بان، کمبود منابع و بودجه محدودی که سازمان حفاظت محیط زیست دارد، مناطقی که برای حفاظت انتخاب می‌شود باید در برابر هزینه کم، کارایی بالایی داشته باشد. نیاز است که سازمان حفاظت از محیط زیست، با دعوت از متخصصان در این زمینه و جمع‌بندی مطالعات جامع، مناطق را برای حفاظت و ایجاد تنوع زیستی انتخاب کند.