روزنامه آفتاب یزد
1399/10/15
کار کودک-فقر؛ ترازوی تکرار
بابک خطی- سال میلادی ۲۰۲۱ از سوی سازمان ملل سال پایاندادن و حذف کار برای کودکان نام گرفته است.مشکل کار کودکان هم مانع کودکیکردن و هم علت محروم ماندن آنها از تحصیل و آموختن مهارتهای زندگی است.مسئلهای بسیار مهم که میتواند آیندهی جامعه را متاثر از عوارض ناگوار و گاهی غیرقابل برگشت خود گرداند.
باید دید عملی شدن این هدف بزرگ چه مقدمات و ملزوماتی رامیطلبد.
با مداقه به نظر میرسد این مسئله در ذات خود تابعی از موضوع مهمتری بوده که همانا فقر در جامعه است.
حل مشکل فقر نیز با کسب درآمد حداقل برای برآورده کردن نیازهای اولیه زندگی گره خوردهاست.کسب این مقدار درآمد مستلزم وجود کار و درآمدی برای یک خانواده است که حداقل از خط فقر بیشتر باشد.
در دنیای واقعی حداقل حقوق کارگر به سختی نزدیک عدد دو میلیون تومان زانو زده و مجموعه دریافتی یک کارگر متاهل با دو فرزند یعنی یک خانواده چهار نفره نهایتا اندکی بیش از دو میلیون و نهصد هزار تومان است.
این در حالیاست که خط فقر برای همین خانواده چهارنفره به نه میلیون تومان
پیشانی میساید.
یک حساب ساده اختلاف معنی دار
این دو متغیر حیاتی را نشان میدهد. به عنوان مثال برای روشنتر شدن موضوع باید گفت حقوق یک سرپرست خانوار چهارنفره یک سوم میزان خط فقر است و وقتی اوضاع خانواده دارای کار چنین باشد حساب خانوارهای بدون کار کاملا روشن است. این موارد صورت مسئله حقیقی حل مشکل و خلا واضحی است که برای پایان کارکردن کودکان وجود دارد و نمیتوان کار کودکان را با بخشنامههای غلاظ و شداد بهزیستی مبنی بر جمعآوری کودکان کار از خیابانها- راهِ بارها امتحان بسیار بد پس داده- حل کرد و اساسا کودک کار مجرم نیست که با دستگیری بشود مشکل را حل کرد. اگر سازوکار تامین اجتماعی و سایر سازمانهای حمایتی و تعیین دستمزد به پوشش حداکثری و رساندن عدد حقوق به میزانی که بر خط فقر فائقآید قادر شوند، خودبهخود بسیاری از کودکان کار خیابانها را ترک کرده به کودکی کردن و تحصیل که از حقوق اولیه همه کودکان است خواهند پرداخت و اساسا دیگر نیازی به روشهای زورکی و نمایشی نیست. به بیان دیگر در نگاهی بیرونی، حذف کار کودکان نیاز مبرم به بازتوزیع عادلانه ثروت در ارکان جامعه دارد؛ اینکه بخش خصوصی نسبت به جامعه مسئولیت پذیرتر گردد.باید در نظر داشت در لیبرالیستیترین
و اسمیتیترین برداشتها از اقتصاد- البته به جز نئولیبرالیسم که بیشتر از یک روش اقتصادی ترجمان یک منش بیعاطفگی و بیمسئولیتی مطلق است - نیز تاکید بر در نظر گرفتن سرمایه لازم متمرکز در بدنه دولت برای ارائه خدمات عمومی با هزینه مناسب به جامعه در زمینه تحصیل، حمل و نقل، بهداشت و درمان، اقلام مصرفی یک زندگی با رفاه حداقلی و... وجود دارد. در فرآیند خصوصیسازی نیز میبایست با حساسیت کامل نظارت صورت گیرد تا حق و حقوق میلیونها کارگر و کارمند که با کار در این صنایع در حال تغییر مالکیت ارتزاق میکنند، پایمال نگردد و خصوصیسازی صرفا برای پرشدن جیب فلان فرد یا فلان هیئت مدیره که سرمایههای صنعتی را به ثمن بخس فروخته، جیب خود را پر کرده و کارگران و کارمندان بیکار تولید! میکنند، کارکرد نداشته باشد. حذف کار کودکان هدفی شیرین در صورت انجام ملاحظات و مقدمات مهم اولیه است. مقدمات و الزاماتی که به اجمال تحلیل شد و تحقق آن به طور دینامیک به حذف کار کودکان و
کودکی کردن این سرمایههای آینده خواهد انجامید.
سایر اخبار این روزنامه
سعید جلیلی آماده ورود به مجلس میشود؟
آموزش رایگان کاملا به محاق رفت
چهارسال بسیار سخت در انتظار بایدن است؟
در نهایت مردم مقصر آلودگی هوا معرفی شدند!
ارتباط خاموشیها با وضعیت اقتصادی کشور
تورم امارات برای بیست و دومین ماه متوالی منفی ماند!
کم لطفی در حق لطفی
تجدید نظر دوباره در قیمت محصولات لبنی
حداقل برای فرزندان خود کاری کنید!
برای معیشت کارگران
روغن و تخم مرغ میخواهید تشریف ببرید تلویزیون!
حفاظت از الزامات توسعه
بریتانیا به اتحادیه اروپا تخفیف داد
کار کودک-فقر؛ ترازوی تکرار
برعلیه علم وعقل
عدالت آموزشی و آموزش مجازی
توسعه از درون آغاز میشود