روزنامه آفتاب یزد
1399/10/15
توسعه از درون آغاز میشود
محمدرضا قاسمی- توسعه از درون آدمی آغاز میشود. از ذهن، از یک فرهنگ درونی و نهادینه شده. توسعه تنها ساخت و ساز نیست، توسعه تنها آزادراه نیست، توسعه تنها کارخانه نیست. که اینها همه هست. اما همه توسعه اینها نیست. توسعه از گهواره آغاز میشود. توسعه از درون خانهها شروع میشود و در ساختار آموزش و پرورش تثبیت میشود. از مدرسهها غافلیم. از فرهنگسازی در جامعه غافلیم. برای تمیزی شهرهایمان هزینه میکنیم. اما برای تمیزی ذهنهایی که شهرهایمان را آلوده میکنند، هزینهای نمیکنیم. هزاران بار، قامت پاکبانانمان خم میشود، برای آنانی که هنوز نمیدانند شهر زبالهدان نیست. اما یک بار برای همیشه یادشان نمیدهیم، یک بار برای همیشه، آن را ملکه ذهنشاننمیکنیم. هزاران باز طبیعتمان را به آتش میکشند. هزاران باز طبیعت یارانمان، پا به پای متولیان، آتش ناآگاهی آنهایی را خاموش میکنند که نمیدانند معنای طبیعت چیست. نمیدانند معنای درخت بلوط زاگرس چیست. اما یکبار برای همیشه از خانه و مدرسه شروع نمیکنیم. یادشان نمیدهیم، ارزش طبیعت مان
را به آنها نمیفهمانیم. آتش طمع و
دست اندازیشان به طبیعت را با یک فرهنگ عمیق
ریشهدار خاموش نمیکنیم. فرهنگ توسعه باید در خونمان باشد. توسعه با ناآگاهی والدین در تربیت فرزندان، غریبه است. با آموزش و پرورش سنت زده، با منابع آموزش غیرکاربردی و ناکارآمد و با معلمان بیانگیزه، واگراست. توسعه، با تحمیل یک خط فکری بر جامعه، از طریق سازمانها و نهادهای به اصطلاح فرهنگساز، همچون صدا و سیما، در تقابل است. از میان مدارس کپری، هیچگاه توسعه بر نمیخیزد. از میان طبیعت سوخته و شعلهور، هیچگاه توسعه بر نمیخیزد. از میان دانشگاههای رقابتزده و آمار زده امروزمان هم، توسعه بر نمیخیزد. توسعه با دانشگاههای آمار زده و مقاله زده، واگراست. از میان طبیعت در حال سوختن، تنها دود و سیاهی بر میخیزد. از میان شهر زبالهزده، تنها بوی زباله به آسمان بلند میشود. از میان دانشگاه آمار زده و مقاله زده، فقط آمار بر میخیزد. از آنجا فقط مقاله بر میخیزد. مقالههایی که هیچ تاثیری در توسعه ندارند و نخواهد داشت. توسعه با بیل و کلنگ هم اتفاق نمیافتد. که اگر هم بیفتد، بسیار شکننده خواهد بود. توسعه با آموزش اتفاق میافتد. با آموزش مسئولیتپذیری، آموزش تعهد، آموزش صداقت و صد البته آموزش شهروندی. تا زمانیکه، یکبار برای همیشه، یک نسل، با الگوی توسعه درونی و پایدار تربیت نشود، این تسلسل بیهوده تمامی نخواهد داشت. این روند بیحاصل، سالهای سال ادامه خواهد یافت. قدرت موتور محرکه فرهنگ در توسعه پایدار یک کشور، چیزی فراتر از قدرت پول و اقتصاد است. البته اگه راهبری آن به اهلش سپرده شود. که اگر چنین نباشد، خروجی آن ویرانی است. خروجی آن تباهی است. همه پروژههای به اصطلاح توسعه را متوقف کنید. بذر توسعه را در ذهنها بکارید. سرمایهها را به توسعه ذهن مردمان اختصاص دهید. ذهن که توسعه پیدا کند. جهان توسعه مییابد. چقدر زیبا میسراید، مرحوم مجتبی کاشانی - شاعر معاصر، آنجا که میگوید: ذهن ما باغچه است. گل در آن باید کاشت. و نکاری گل من، علف هرز در آن میروید. زحمت کاشتن یک گل سرخ، کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است. گل بکاریم بیا، تا مجال علف هرز فراهم نشود. بیگلآرایی ذهن، نازنین، هرگز آدم، آدم نشود.
سایر اخبار این روزنامه
سعید جلیلی آماده ورود به مجلس میشود؟
آموزش رایگان کاملا به محاق رفت
چهارسال بسیار سخت در انتظار بایدن است؟
در نهایت مردم مقصر آلودگی هوا معرفی شدند!
ارتباط خاموشیها با وضعیت اقتصادی کشور
تورم امارات برای بیست و دومین ماه متوالی منفی ماند!
کم لطفی در حق لطفی
تجدید نظر دوباره در قیمت محصولات لبنی
حداقل برای فرزندان خود کاری کنید!
برای معیشت کارگران
روغن و تخم مرغ میخواهید تشریف ببرید تلویزیون!
حفاظت از الزامات توسعه
بریتانیا به اتحادیه اروپا تخفیف داد
کار کودک-فقر؛ ترازوی تکرار
برعلیه علم وعقل
عدالت آموزشی و آموزش مجازی
توسعه از درون آغاز میشود