شورای شهر یا شورای شعار؟!

چند ماه مانده به پایان عمر شورای شهر تهران، مردم در حال استشمام سم به جای هوا هستند.روز گذشته قصد داشتیم شعارهای 4سال قبل را
به اعضای شورای شهر به اشتراک بگذاریم و بپرسیم به جز شعار ونامگذاری معابر دیگر چه بلد هستید؟هر 21 عضو شورای شهر پایتخت مثل همیشه
به بهانه‌های مختلف از پاسخگویی فراری بودند.آنان تصور می‌کنند با روزی یک توئیت زدن به مطالبات مردم پاسخ داده اند!
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: این اندازه همت و حمیت اعضای شورای شهر در ناپاسخگویی، اگر پشت هر معضل شهر تهران قرار می‌گرفت قطعا، بی‌مشکل‌ترین پایتخت شهرهای جهان همین تهران بزرگ بود اما چه می‌شود کرد که 21 عضو شورای شهر تهران همچنان به خبرنگاران روی خوش نشان نمی‌دهند و صرفا با معدود خبرنگارانِ دستچین شده حرف می‌زنند چون پذیرفته اند: «سری که درد نمی‌کند را نباید دستمال بست!»


اصلا آلودگی هوای تهران که مشکل امروز و دیروز نیست که خواسته باشیم «کاسه ـ کوزه ها» را سر شورای پنجم تهران بشکنیم؛ رد و نشانه ی این آلودگی را اگر کنکاش کنیم شاید به نیم قرن پیشتر برسد، به سال‌هایی که شوراهای شهر، شورای شهر بود نه یک تشکل سیاسی شبه مردمی! این‌ها را خوب می‌دانیم، فقط خواستیم بپرسیم شما که چپ و راست وعده‌های رنگین و برطرف‌کننده ی آلودگی هوای تهران می‌دادید حالا چرا دو دستِ تسلیم به آسمان بلند کرده‌اید که«نمی توانیم کاری کنیم!» این اسمش سیاست است، کیاست است، زرنگ بازی است یا تن در دادن به همان حرف‌های حسابی که اول دوره ـ 96 ـ بسیاری گفتند که وقتی نمی‌توانید وعده ندهید که روزی اینچنین هماهنگ مجبور باشید به جز چند تماس خاص، باقی تماس‌ها را بی‌پاسخ بگذارید!؟
> قالیباف مثل شورای پنجم، شورای پنجم مثل بقیه!
کافی است پای یکی از مرورگرها بنشینی و عبارت«آلودگی شهر تهران» را «حک» کنی، آن وقت خواهی دید غیر از شورای پنجمی‌ها، خیلی‌ها درباره ی آلودگی شهرتهران حرف زده‌اند و وعده داده‌اند و ادعاهاکرده اند، حداقل برای «خبرنگار» جماعت این مسئله تازگی ندارد؛ از قالیباف که همین تیرماه 99 گفت:«آلودگی شهر تهران 6ساله حل می‌شود» و یادش نبود لابد که خودش دو تا 6سال شهردار همین تهران آلوده بوده و قدمی برنداشته تا مهدی چمران که بالاخره فهمید« آلودگی هوا با سخنرانی و شعار از بین نمی‌رود!»
«جلسه فوری برگزار شود»، «باید چاره‌ای اندیشید»، «فقط می‌توانیم تذکر بدهیم»، «از دست ما کاری ساخته نیست» و... از این دست حرف‌ها را که «سهراب سپهری» زیباترش را گفته:« جای مردان سیاست بنشانید درخت تا هوا تازه شود...».
> برخورد سیاسی با آلودگی هوا!؟
می گویند نوک پیکان حمله را به سمتِ «مازوت» نگیرید! می‌گوییم چشم مگر وقتی نوک پیکان حمله را به سمت«پالم» گرفتیم چیزی عوض شد یا معضلی حل؟! اصلا وقتی برای شهر برنامه و طرح و بررسی و آمار و علم و اندیشه نداریم؛ قومی ـ قبیله‌ای یک روز به بهانه ی آلودگی هوای تهران به رئیس جمهور و برجام حمله می‌کنیم و روز دیگر آلودگی هوای تهران را به اصلاح‌طلب و اصولگرا بودن اعضای شورای شهر تهران ربط می‌دهیم؛ منهای سیاسی بودن شورا که خود اصل معضل است برخورد سیاسی با آلودگی هوا از آن دست رفتارهایی است که روی پوپولیسم را سفید می‌کند اما این دلیل نمی‌شود وقتی مردم منتظر پاسخی حداقل روشنگرانه و آرامش بخش هستند سکوت کنیم و بگوییم:«فقط می‌توانیم تذکر بدهیم!» باشد تذکر بدهید اما به که تذکر می‌دهید؛ به باران که چرا نباریده، یا باد که چرا نوزیده، یا برف که چرا کمرنگ شده، یا آفتاب که کمک نمی‌کند، یا به اتوبوس‌های اسقاط شده و تاکسی‌های نونوار نشده و مترو که جان ندارد بار حمل و نقل را به دوش بگیرد، یا به رئیس جمهور که چرا حناچی را در جلسات هیئت دولت نمی‌پذیرد یا اصلا به خبرنگاران که چرا سوالات مردم را از مسئولان شان می‌پرسند؛ دقیقاً به که تذکر می‌دهید؟!
من الان تلفن را بردارم و به تمامی 21 عضو منهای عضو مستعفی(!) زنگ بزنم و یادآوری کنم که خانم امانی یادتان هست وقتی می‌خواستید عضو شورای شهر بشوید درباره ی آلودگی هوا چه گفتید؟ یا از محمد جواد حق شناس بعدِ گلایه که چرا پاسخ تلفن تان را نمی‌دهید این سوال را مطرح کنم و بپرسم که وعده‌های انتخاباتی شما چه شد؟ به آقای سالاری و میرلوحی چه بگویم که پاسخش چاره ی درد آلودگی هوا باشد؟ از بقیه دقیقا با چه لحنی سوال بپرسم که مخاطب وقتی سوال و پاسخِ سوال را خواند نفس راحتی بکشد که خب، چاره پیدا شد منتظر می‌مانیم درمان شود!
> آلودگی مثل ترافیک؛ راه حل انتخاباتی ندارد!
نمی دانم چطور وقتی می‌خواهند عضو شورای شهر یا مجلس شورا یا پاستور شوند آن چنان با هم بی‌تعارف می‌شوند که باید صدای تلویزیون را ببندی! اما همین که به یک معضل و مشکل می‌رسند دقیقا جوری تعارف بین خود تقسیم می‌کنند که به گذشته‌ای که در ذهن داری شک می‌کنی!؟
اصلا آلودگی منشا آن مازوت باشد یا گازوئیل یا توان نصفه و نیمه ی مترو یا ناوگان حمل و نقل عمومی ناکارآمد یا جمعیتی که نباید روز به روز به تهران افزوده شود یا تراکم فروشی، یا باغ‌هایی که کمیسیون ماده5 با تغییر کاربری آنان به برج و پاساژ موافقت کرد یا سکون و سکوت مدیریت شهری یا اقدام نکردن برای تشویق مردم به دوچرخه‌سواری و پیاده روی یا اصلا تحریم و اوضاع بد اقتصادی؛ چرا باید ربط داده شود به خط و خطوط سیاسی و جناحی، خلاصه شود در چند شعار انتخاباتی، محدود شود به یکی ـ دوهفته مانده به انتخابات؟
روزگاری نوشتیم؛ تهران بدون ترافیک زیبا نیست اصلا ترافیک یکی از جذابیت‌های این شهر 14 میلیون نفری است اما حالا هم می‌توانیم بنویسم آلودگی قُل دوم تهران و برادر بزرگ ترافیک است؟! یعنی تهران نشینانی که دقیقاً نمی‌دانند در جلسات شورای شهر چه می‌گذرد که «دود سفید» از مجموع جدال‌های آن از دودکش مصوبات آن خارج نمی‌شود از ما می‌پذیرند که بنویسیم آلودگی هم مثل ترافیک، جزء جداناشدنی تهران است و نمی‌شود با آن جنگید بلکه باید دست‌ها را تا جایی که می‌شود برد بالا و تسلیم شد؟!
یعنی حالا که بعد غائله ی «پالم»، ملغمه ی «مازوت» را سر زبان‌ها انداخته‌اید بیاییم به مردم بگوییم مازوت هم مثل«امواج دکل‌های مخابراتی مخصوص موبایل» بیماری زا هست اما سرطان زا نیست؟! اصلا بیاییم و بنویسیم یعنی مخاطبی که مجهز شده به انواع راه‌های ارتباطی و کنکاش‌های آنی و دم دستی علمی، از ما می‌پذیرد؟
حالا آمدیم و نوشتیم با مقوله ی چندگانگی پاسخ‌ها و علل و عوامل چه کنیم؟ مگر در فقره ی بوی بدی که تهران نشینان را عصبی کرد کسی پاسخ راست و درستی داد!؟
> وقتی می‌توانیم شعار بدهیم و نگران نباشیم!
راه حل مشکل آلودگی شهر تهران هرگز صحن شورای اسلامی شهر تهران نبوده و نیست بلکه یک عادت زشت است، عادتی که یاد گرفته‌ایم وعده بدهیم، شعار بدهیم و نگران روز حساب هم نباشیم که اگر روزی عین سخنرانی و مصاحبه ی 4 سال 8 سال و 20 سال قبل ما را گذاشتند جلوی ما و تناقض داشت، عمل نشده بود چه کنیم؟ درنهایت با یک شوخی و تکذیب و تقطیع شده است و آن روز بحث چیز دیگری بود غائله را ختم می‌کنیم اما یادمان می‌رود که راه و روش قانع کردن افکار عمومی این نیست یعنی آلودگی هوا هم حل شود اما عادت عجیب ناپاسخگویی درست نشود بازهم نفس کشیدن در این شهر با مسئولانی که چنین تفکراتی دارند سخت است!
> مخلص ماجرا...
21 عضو شورای شهر تهران 4 سال قبل که می‌خواستند به شورا راه پیدا‌کننده کلی وعده دادند و راه حل و شعار و ادعا که به ما رای دهید اگر می‌خواهید مشکل آلودگی و باقی مشکلات شهر تهران حل شود حالا و بعداز گذشت نزدیک به 4 سال و درست چندماه مانده به ختم ماجرای شورای پنجم، یکی که استعفا داد و جانم خلاص، بقیه هم که یا می‌گویند کاری نمی‌شود کرد جز تذکر دادن، یا سکوت می‌کنند و حال همه ی ما خوب است اما تو باور نکن!
حتم دارم فردا که سایت‌های خبری و خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها را نظاره می‌کنیم هم مصاحبه انجام شده هم یادداشت و سرمقاله نوشته‌اند باور نمی‌کنید تا طلوع آفتاب صبوری به خرج دهید و اگر کار ضروری ندارید از خانه خارج نشوید خصوصاً کهنسالان و کودکان و بیماران قلبی و ریوی و زنان باردار و کسانی که آلودگی هوا ممکن است بیماری شان را تشدید کند و در ضمن دعا کنید باران ببارد، باد بوزد و آسمان روی آبی ِ زیبای خود را به ما نشان دهد واگرنه تااطلاع ثانوی آلودگی شهر تهران به قوت خود باقی است!