هویت یابی در نوجوانان

فاطمه فرحمند‪-‬ دوران نوجوانی هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین دوران دشوارتری از کودکی قلمداد شده است. به قول ارسطو نوجوانان پرشور و آتشین مزاج هستند و آماده‌اند خود را به دست غرائز بسپارند. به قول موسس انجمن روانشناسی آمریکا نوجوانی دوران توفان و تنش جدید و نیز دوران توانائی فوق‌العاده جسمانی، عقلی و عاطفی است. دوران نوجوانی فرآیند رشد انتقال از کودکی به بزرگسالی است که شامل یک رشد و نمو سازمان عصبی مغز است که نمود آن در تحول فرآیندهای شناختی، عاطفی و رفتارها مشاهده می‌شود و همچنین رشد فیزیکی که شامل رشد اندازه‌های بدنی و تغییرات جسمی است. رشد نظام‌های جنسی و رشد احساس خود به عنوان یک بزرگسال و انسان مستقل و خود راهبر در این دوران اتفاق می‌افتد.نوجوانان در این دوره به دنبال کسب موقعیت بزرگسالی در گروه‌های اجتماعی هستند. نوجوانان در
دوران رشد کنترل رفتاری در تعامل با جامعه پیدا می‌کنند. کسب موقعیت بزرگسالی در گروه‌های اجتماعی موجب جذب نوجوانان در گروه‌های مختلف اجتماعی می‌شود.با بروز رشد جسمی و اولین نشانه‌های بلوغ نوعی تمایل طبیعی برای فاصله گرفتن کودک از بزرگسالان مخصوصا والدین صورت می‌گیرد که نقش روانی اجتماعی مهمی در پایان دادن به وابستگی‌های کودکانه قبلی به والدین و سایر بزرگسالان ایفا می‌کند. با افزایش این فاصله کودک می‌تواند با دوستان نزدیک خود راز و رمز‌هایی را مطرح کند و ارتباط‌های ویژه دوران نوجوانی را با گروه هم سالان و به دور از والدین و معلمان به وجود آورد. در کودکان عادی این فاصله تا جایی گسترش می‌یابد که به کشف هویت، جنسیت و سایر جوانب رشد خود در آن‌ها منجر می‌شود. نوجوانان برای رسیدن به هویت و برطرف کردن نیاز‌های روانی جذب گروه هم سالان می‌شوند. گروه‌های اجتماعی با ویژگی‌های امکان تعامل، فعالیت‌های مشترک، آرمان و اهداف مشترک و پویایی، احساس ارزش و بودن به نوجوانان می‌دهند اما اثرات منفی زیادی هم در جذب گروه‌های مخرب وجود دارد. از جمله تاثیر پذیری از هنجارها و ارزش‌های نامعقول گروه و رفتارهای پر خطر که والدین را نگران می‌کند. متاسفانه تعارض میان نوجوان و والدین در سن نوجوانی به اوج خود می‌رسد. افزایش فشار‌های زندگی در کانون خانواده نوجوان را وادار می‌کند تا برای حمایت‌های عاطفی بیشتر به هم سالان و گروه‌های مختلف روی بیاورند. در تعاملات خانوادگی استرس ناشی از کار، عدم رضایت از همسر، شکاف ایجاد شده توسط طلاق و در آمد کم خانواده همه در افزایش فشار‌های روانی وارد بر فرد و خانواده نقش دارند و با بیشتر شدن این فشارها نوجوان احساس نزدیکی و صمیمت بیشتری در گروه هم سالان خود می‌یابد. خانواده‌ها و والدین عزیز برای جذب نوجوان به گروه‌های هم سن سالم و ایمن باید در ارتباط خود با نوجوانان از محبت و درک پذیرش بیشتری برخوردار باشند. همچنین از پرخاشگری و سردی که باعث ایجاد دوری نوجوان از خانواده می‌شود باید خودداری شود. نوجوان را در امور منزل سهیم کنند و به او احساس مفید بودن و ارزش بدهند. فعالیت‌های جمعی خانوادگی باید وجود داشته باشند تا نوجوانان به گرو‌های نامتعارف جذب نشود.