روزنامه خراسان
1399/10/21
راضی از کرونا، ناراضی از شوخی و حضور مشروط اصلاح طلبان
گفتوگوی خراسان با حسام محمودی، بازیگر اصلی سریال کمدی «باخانمان»
«مارمولک» تلویزیونی نمیخواهیم؛ بگذارید بیشتر شوخی کنیم
نویسنده: مائده کاشیان
مدتی پیش در همین صفحه درباره ترکیب گروه بازیگران سریال «باخانمان» ساخته برزو نیکنژاد نوشتیم و از آن به عنوان یک ترکیب خوب و متفاوت یاد کردیم. یکی از بازیگران این سریال که در آن حضور متفاوتی داشته، حسام محمودی است. او پس از ایفای نقش در مجموعههای غیرکمدی، اکنون سریال «باخانمان» را روی آنتن دارد و با گریم و نقش متفاوتی در تلویزیون دیده شده است. به همین بهانه گفتوگویی با این بازیگر داشتیم که در ادامه میخوانید. شما با سریالهای غیرکمدی در تلویزیون دیده شدهاید، چطور شد که به سمت کمدی آمدید؟ من بر اساس پیشنهادهایی که داشتم، تصمیم گرفتم. پیشنهاد بازی در نقش کمدی نداشتم و در «باخانمان» این شانس را داشتم که کمدی بازی کنم. یعنی پیش از این تصمیم نداشتید که از کمدی دور باشید. اساسا من فکر میکنم تصمیم گرفتن در خاورمیانه کار اشتباهی است (میخندد) یعنی برای هرچیزی تصمیم میگیری برعکس اش اتفاق میافتد. خودم خیلی دوست داشتم فضای متفاوتی را تجربه و کمدی بازی کنم، اما این طور نبود که تلاشی بکنم یا بروم بگویم من تصمیم گرفتم کمدی بازی کنم و لطفا نقش کمدی به من بدهید. این تجربه متفاوت چطور بود؟ از چند جهت برای من تجربه بسیار خوب و درخشانی بود. اول از این جهت که این ژانر را تجربه نکرده بودم، دوم این شانس را داشتم که در کنار برزو نیکنژاد، حسن پورشیرازی، آتیلا پسیانی، شهره لرستانی و همه این بازیگران کار کنم. برزو نیکنژاد بسیار کارگردان عجیبی است یعنی هیچ چیزی در صحنه یا پشت صحنه، در هیچ روزی برایش از قلم نمیافتد. آن قدر حواسش به همه چیز هست و آن قدر کار برایش عادی نمیشود که هر روز از او یک نکتهای را مربوط به شخصیت ات یاد میگیری. این صحبتی که میکنم واقعا با چیزی که اغلب بر حسب احترام راجع به آدمها میگویند، متفاوت است. چون ناگهان با گریم و جنس بازی متفاوتی در این سریال دیده می شدید، درباره بازخوردها و واکنش مخاطبان نگرانی نداشتید؟ خیلی زیاد، نه از این بابت که من دارم این نقش را بازی میکنم. از این نظر که مردم خیلی اوضاع خوبی ندارند و این که در این شرایط کمدی کار کنی، نگرانی همه ما بود. یعنی اگر کار شیرین نمیشد و پیش نمیرفت، شکست عجیبی میخوردیم، اما مردم دوست دارند و تماشا میکنند. باید حال مردم را خوب کرد و خوب نگه داشت. واکنشها نشان میدهد شما را هم در این نقش پذیرفتهاند. ممکن است اصلا یک عده بروند معارف بخوانند! (میخندد) در باره «باخانمان» چه چیزی توجه تان را جلب کرد که پیشنهاد بازی در آن را پذیرفتید؟ وقتی نقشی پیشنهاد میشود اولین چیزی که توجهت را جلب میکند، این است که چه کسی قرار است کار را بسازد که این جا برزو نیکنژاد بود، دومین نکته این است که نقش اصلی را بازی میکنی، این هم چالش جذابی است و سومین نکته این بود که نقش خیلی از خود من فاصله دارد، به همین دلیل گریمم تا این حد متفاوت شده است. اینها همه برایم جذابیت داشت. کلا اندازه نقش چقدر برایتان مهم است؟ راستش را بخواهید خیلی مهم است. استانیسلاوسکی که گفت «نقش کوچک و بزرگ وجود ندارد، بازیگر کوچک و بزرگ وجود دارد.» در زندگیاش نقش فرعی بازی نکرد، تمام نقشهایش اصلی بود! گاهی اوقات نقشهای مکملی وجود دارند که در روند قصه پیشبرنده هستند، من همواره از خودم میپرسم که اگر این نقش از قصه حذف شود چه لطمهای به روایت میخورد؟ اگر ببینم لطمه عجیبی است برایم جذاب میشود، اگر واقعا بود و نبودش در روایت قصه تفاوتی ایجاد نکند، نه بازی کردن آن جذابیت دارد، نه اگر بازی کنی دیده میشود، نه اگر دیده شود بازخوردی به سمتت میآید. تجربه همبازی شدن با آقای پسیانی، آقای پورشیرازی و خانم بایگان در «باخانمان» چطور بود؟ این افراد موهبت و مانند گنج و الماس هستند. اگر این طور فکر کنیم که مردم 30 یا 40 سال در مدیومهای مختلف با اینها همراه بودند و دوستشان داشتهاند، میفهمیم چیزی سوای بازیگری در روحیه اینها وجود دارد که مردم دوستشان دارند. اگر همین را در فرصت اندکی که با آنان کار میکنیم از آنها یاد بگیریم، به نظرم بردیم. از طرف دیگر چون در کشور ما سنت آموزش درست وجود ندارد، بخش زیادی از انرژی بزرگترها هدر میرود. اگر جایی کلاسی داشته باشند، محکوم میشوند به این که دارند پول اضافه در میآورند، اگر کلاس نداشته باشند که معمولا هم ندارند چون از طرف دولت حمایت نمیشوند، میروند در پیله تنهایی و انزوای خودشان و حال روحی بدی پیدا میکنند. به نظرم خیلی باید هوای آنان را داشته باشیم، برای این که بتوانیم آینده خوبی داشته باشیم، نه برای این که آنها موجودات خوبی هستند. نظرتان درباره کیفیت آثار کمدی که امروزه در تلویزیون و سینما ساخته میشود چیست؟ کار هنری کردن در ایران بسیار سخت است و در تلویزیون از همه جا سختتر است. تقریبا با هیچ کس نمیتوانی شوخی کنی، راجع به هیچ کس نمیتوانی حرف بزنی. یک نفر مثال بامزهای میزد، میگفت که میگویند در وصف عشق شعر بگو اما از واژههای شب، بوسه و معشوق نمیتوانی استفاده کنی! حکایت ما این طور است. با این که به تازگی ویدئویی مربوط به سال 96 یا 97 پخش شد که رهبر انقلاب گفتند شوخی کنید، با هرکسی که دوست دارید شوخی کنید، اما آدمهایی هستند که کاسه داغتر از آش می شوند. واقعا سخت است، به خصوص اگر با نقشهای مربوط به نیروی انتظامی کار داشته باشی، همه میآیند به همه چیز از نحوه دیالوگ گفتن تا شوخیها نظارت میکنند. به نظرم اگر این ماجرا حل نشود، تعداد کارهای جالبی که ساخته میشود مدام کمتر میشود. تماشاگر ترجیح میدهد چیزی را ببیند که واقعی باشد. همه شبکههای اجتماعی، اینترنتی و ماهوارهای دارند تولید محتوا میکنند، خیلی سخت است مخاطب را نگه داری تا بنشیند برنامه تو را ببیند که غیر واقعی است، شوخیهایش در نیامده و میدانی مدام باید حد و مرزی را نگه داری. این موضوع باید بین متولیان امر حل شود. انتظار نداریم شوخیهای عجیب و غریبی در تلویزیون ببینیم یا حتی اجازه بدهند «مارمولک» در تلویزیون بسازی، ولی انتظار داریم کمی هم ماجرا دوستانه حل شود. انگار نگاه این طور است که ما داریم کاری را انجام میدهیم که قواعدش را بلد نیستیم و نیاز داریم از سمت یک عده کنترل شویم، در صورتی که همه بچهها چارچوبها را خوب میشناسند، اما چارچوبها عوض میشود و سلیقهای است، مثلا ببینید حجاب خانمها در تلویزیون، از دهه 60 به بعد چقدر تغییر کرده است. بندبازی طنز، روی طناب کرونا! ناصر فیض، طنزپرداز و داور مسابقه «قندپهلو» از فرصتهای منحصر به فرد دوران همهگیری برای ادبیات میگوید اکرم انتصاری- ادبیات طنز پروندهای سترگ در تاریخ ادبیات کشورمان دارد؛ از سعدی شیرینسخن بگیرید تا عبید زاکانی و شاعران طنازی که اگر اسمشان باقی نیست، شعرشان در حافظه مردم ما ماندگار شدهاست. ناصر فیض از جمله شاعران طنزپرداز معاصر کشورمان است که آثار طنز محبوبی مانند «فیض بوک» و «املت دستهدار» را در کارنامه خود دارد. این شاعر طنزپرداز، داور چند فصل از برنامه پربیننده «قندپهلو» نیز، بودهاست. ویژهبرنامه «قند پهلو» در شب یلدای امسال روی آنتن رفت و به احتمال زیاد، فصل جدید آن اسفندماه پخش خواهد شد. با ناصر فیض که به دلیل کسوتش در عرصه شعر، در سال 1395 گواهینامه درجه یک هنری دریافت کرده است، درباره جایگاه و وظیفه ادبیات طنز، بهویژه در دوره کنونی، گفتوگو کردیم که در ادامه آن را خواهید خواند. شکل تازه ارتباط هنرمند با مخاطب در سایه کرونا ناصر فیض اعتقاد دارد کرونا شکل ارتباط شاعر و مخاطب را تغییر داده است. او با اشاره به تاثیر فضای مجازی در این دوره، میگوید: «بخش مهمی از ادبیات و شعر در ارتباط با مخاطب معنا دارد و شاعر با هدف جذب مخاطبان بیشتر، علاقهمند به حضور پررنگتر و جدیتر در جامعه است و دیدار مخاطبان برای او غنیمتی شیرین است. در دوران کرونا، این ارتباط از میان نرفته، بلکه شکل و نحوه آن نوتر و حتی مدرنتر و روزآمدتر شده است. فضای مجازی، یار و همراه وفادار این روزهای خیلیهاست. اتفاقاً در فرصتی که کرونا پیش آورد، فضای مجازی بهرهوری صحیح و مفید خودش را کاملا به رخ کشید و بخشی از ظرفیتهای پنهانش را آشکار کرد. برگزاری کلاسها و نشستهای آنلاین و اتفاقات مشابه، شکل تازهای از ارتباط هنرمند با مخاطبان و جامعه را نشان داد و بعید و دور از واقعیت نیست اگر ادعا کنیم که شاعران و هنرمندان در ارتباطگیری با جامعه، فرصت و شرایط بهتر و متفاوتی پیدا کردند و این تجربه تازه، جاذبه خاص خودش را هم داشت. در کنار مضیقهها و مزاحمتهایی که کرونا ایجاد کرده است، بهحق میتوان فرصتهای خلقشده در آن را به فال نیک گرفت و آزمودهتر از پیش، با کولهباری از تجربههای نو به توسعه و پیشرفت و تأثیرگذاری گستردهتر در همه زمینهها فکر کرد که ادبیات و شعر هم از این مسئله مستثنا نیست.» کار طنزپرداز، حل مشکلات نیست وظیفه طنز روحیه دادن به کسانی که دچار مشکلات فراوان هستند، نیست. این را شاعر «فیض بوک» میگوید و اضافه میکند: «نگاه نهچندان علمی و دقیقی وجود دارد که طنز در هر موردی میتواند یا لازم است که کاربرد داشته باشد. حل مشکلات جامعه، عاملان و مسئولان مربوط به خودش را میخواهد که اگر به موقع و صحیح عمل کنند، به طور طبیعی روحیه اشخاص درگیر با ناهنجاریها بالا میرود و قدرت تحمل آنها افزایش مییابد. این اتفاق بهمراتب بیشتر از طنز کارساز است. حل گرفتاریهای ناشی از کرونا یا هر عامل دیگر، به عهده طنزپرداز نیست. طنزپرداز یک هنرمند است و ابزار خلق اثرش، قلم و اندیشه و ملاحت و شیرینی ذاتی اوست. او هیچوقت منتظر نمیماند که فرضا زلزله یا سیلی بیاید تا برای تسکین درد مصیبتدیدگان آن، اثر خلق کند.کرونا باشد یا نباشد، طنزپرداز همواره هدف معینی دارد و از هر نوع ناهنجاری فردی یا اجتماعی دلش به درد میآید. او از رواج ریا و نفاق و دروغ در جامعه نگران است. طنزپرداز، زشتیها را با بزرگتر کردن آنها، مقابل چشمان ما میگیرد که شاید از دیدنش شرم کنیم و چراغ امیدی به اصلاحی روشن شود.» فکر نکنید طنزپرداز قرار است لطیفه بگوید شاعر کتاب «نزدیک ته خیار» تعریفی برای طنزپرداز دارد. او میگوید: «طنزپرداز ظریف و لطیف فکر میکند، اما لطیفهگو نیست. طنزپرداز هرگز برای خنداندن دیگران جذب دنیای طنز نشده است. البته این به معنای آن نیست که نمیتوانید با خواندن یا دیدن و شنیدن آثار یک طنزپرداز لبخند بزنید و لحظاتی را با انبساطخاطر سپری کنید. طنزپرداز وظیفهاش را انجام میدهد و دیگران هم آزادند با، یا به آثار او بخندند! لابد برخی هم شب و روز تلاش میکنند تا برای کرونا طنز بگویند؛ خب! بگویند،کار بدی که نمیکنند. اجازه بدهید طنزپردازان کار خودشان را بکنند و مسئولان هم وظیفه خودشان را انجام بدهند؛ آنگاه قول میدهم دنیایی زیباتر و کشوری بهتر خواهیم داشت. یادمان نرود که انتظار خلق شاهکار از طنزپرداز برای کرونا معیار دقیقی برای تعهد و رسالت او نیست. کرونا و مشابه آن زمانی هست و زمانی نیست، اما طنزپرداز اگر دهانش را هم بدوزند، قرار نیست با یک ضربه به گوشه رینگ پرتاب شود.» مته به خشخاش گذاشتن، راهش نیست ناصر فیض دل پر دردی از وضعیت شعر و ادبیات در تلویزیون دارد. او میگوید: «تجربه حدود سه تا چهار دهه مته به خشخاش گذاشتنهای بیش از حد معمول و مو از ماست کشیدنهای مفرط و چوب لای حرکت چرخ هنر عام گذاشتن و محدود کردن تنوع نگاهها و دیدگاهها و توجه صرف به شکل خاصی از آن، اجازه شکوفاشدن استعدادها را به کسی نمیدهد. تصمیم گرفتن برای همه و بدون هیچگونه توجه به ایدهها، هر هنری را دچار یکسونگری و در نتیجه ملالآور شدن خواهد کرد. آزاد بودن هنرمند در کنار تعریف و تبیین درست مبانی اخلاقی و انسانی و رعایت حقوق دیگران، باعث تلاش بیشتر او برای متمایزشدن میشود. تردید نداشته باشید که محصول بیمقدار و اثر ارجمند، برای مردم قابل تشخیص است. از طرفی هم فضای مجازی با عرصه بسیار گسترده و فضای به شدت بازی که دارد و بر اساس نیازهای متنوع مخاطبانش، بدون محدودیتهای آنچنانی، پاسخگوی کسانی است که مجالی برای عرض اندام در تلویزیون پیدا نمیکنند و دریغ از یک برنامه هدفمند و منسجم یا کوچکترین برخورد علمی با این حقیقت بسیار جدی و مهم.» حضور مشروط ؛راهبرد اصلاح طلبان برای 1400 کواکبیان در گفت وگو با خراسان : نهاد اجماع ساز اصلاحات حتما به علی لاریجانی نخواهد رسید مگر این که یکی، دو حزب بخواهند سرپیچی کنند، دوست داریم ظریف بیاید اما خودش تمایل ندارد محمدی – حدود 5ماه تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده اما فضا همچنان در حوزه سیاست داخلی سرد است. با این حال گعده ها و جلسات در میان احزاب و جناح های سیاسی داغ است و خبرهای متعددی از این فعالیت ها برای رسیدن به سازوکارهای مناسب انتخاب نامزد نهایی به گوش می رسد. بر همین اساس گفت وگویی داشتیم با سید مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب اصلاح طلب مردم سالاری و نماینده سابق مجلس که از فعالیت های اصلاح طلبان در این خصوص برایمان بگوید: *در جبهه اصلاحات ما سه راهبرد داشتیم یک راهبرد این بود که مشارکت در انتخابات و معرفی کاندیداها با هر قیمتی و بدون شرط، یک سری هم می گفتند اصلا نباید در انتخابات بیاییم و ضرورتی ندارد. این دو نظر در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات رای نیاورد. الان موضع مشترک شورای هماهنگی این است که در انتخابات 1400به صورت مشروط شرکت کنیم با سه شرط رقابتی و عادلانه بودن انتخابات، داشتن نامزد اصلاح طلب و زمینه سازی برای حضور گسترده مردم. * نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان نیز با حضور 30دبیرکل حزب اصلاح طلب به علاوه 10فرد حقیقی غیرحزبی که در سطح ملی مطرح باشند نامزد نهایی را مشخص می کند. ما نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان را این طور می بینیم که یک جریان دموکراتیک و از دل احزاب بیرون آمده است که قرار شده مصداق ریاست جمهوری را احزاب معرفی کنند. چند نفر ماموریت پیدا کردند که با آقای خاتمی تعامل داشته باشند و به ده نفر برسند که باید در شورای هماهنگی رای بگیرند و این 40نفر نهاد اجماع ساز می شوند. مثلا موسوی خوئینی ها می تواند یکی از این ده نفر باشد. *مشارکت تا 5 درصد با پیروزی اصولگراها همراه است و از 15 تا 50درصد قشر خاکستری موثر هستند که خیلی حزبی و جناحی فکر نمی کنند و از 50درصد به بالا اگر مردم مشارکت داشته باشند این در سبد آرای اصلاح طلبان خواهد بود و من می گویم اگر مردم بالای 50درصد شرکت کنند باز اصلاح طلبان آرای خودشان را دارند ولی در بخش خاکستری رای که بیشتر مواقع گرایش به اصلاح طلب ها داشتند شاهد کاهش هستیم مثلا اگر در همان حدود 40درصدی که در انتخابات مجلس مشارکت بود در همان حد در خرداد 1400هم مردم حضور پیدا کنند حتما اصلاح طلب ها هیچ شانسی برای پیروزی ندارند. به نظرم اگر امروز انتخابات برگزار شود مشارکت مردم بیشتر از اسفند 98 نیست و این به برکت حمایت اصلاح طلبان از دولت روحانی و عملکرد دولت اوست! *ما در حزب مردم سالاری گفتیم که اگر نامزدی از اصلاح طلب ها نباشد اصلا از هیچ کس حمایت نمی کنیم. نامزد حزبی خودمان را هم در کنگره حزب در 30بهمن مشخص و به نهاد اجماع ساز معرفی می کنیم. هیچ بحثی از نامزدها قبل از کنگره خودمان نخواهیم داشت و هر چه نهاد اجماع ساز تصمیم بگیرد حتما حمایت می کنیم. به نظرم در بهمن ماه ترکیب کامل نهاد اجماع ساز مشخص می شود اما درباره مصداق نامزد اصلاحات بعید است تا پایان سال به نتیجه قطعی برسند. *تصویب کردیم که نامزد ما حتما از داخل اصلاحات باشد و نهاد اجماع ساز حتما به علی لاریجانی نخواهد رسید مگر این که یکی، دو حزب بخواهند سرپیچی کنند. *معتقدم اگر کسی سابقه همکاری با این دولت را دارد این نقطه قوت او نخواهد بود ولی این که چقدر نقطه ضعفش هست بستگی به بحث هایی دارد که در نهاد اجماع ساز شکل بگیرد.البته آقای ظریف با دیگران فرق دارد چون ظریف بیش از این که حزبی باشد، پراگماتیست و عملگراست. با خودش هم دو سه بار صحبت کردم اما ایشان چندان تمایلی ندارد هرچند حزب ما هم دوست دارد ایشان بیاید. ایشان اگر بیاید جریان اصلاح طلبان استقبال می کند و این به خاطر شرایطی است که کشور در حوزه روابط بین الملل نیاز دارد. *احمدی نژاد ممکن است تا وزارت کشور هم بیاید اما معتقدم تایید نمی شود البته دست بردار نخواهد بود و احتمالا از یک نفر حمایت می کند و بعد هم می گوید اگر تایید می شد رای می آورد. او به تازگی کلیپی منتشر کرده که سال 88 یک گروه ضربتی از اشرافیت بوده که می آمدند و مردم را می زدند، چرا این حرف را همان زمان نگفت؟ معلوم است که می خواهد از فضا سوء استفاده کند. *حزب کارگزاران سازندگی تاکنون با روند شورای هماهنگی جبهه اصلاحات همراهی کرده ولی اگر به هر دلیلی راهش را جدا کند ممکن است بقیه احزاب هم چنین راهی را بروند البته فکر نمی کنم چنین رفتاری داشته باشند در عین حال نمی توان یک حزب را مجبور به کاری کرد. در انتخابات مجلس هم دیدید چگونه کف رای افراد و احزاب مشخص شد بنابراین معتقدم این دوستان هم همراهی می کنند.
سایر اخبار این روزنامه
مشهد در وضعیت آبی
نه فرشته، نه قهرمان وظیفهشناس
دشمنان عاشقی در روزهای قرنطینه خانگی
خسارت خاموشی در خراسان جنوبی
دخل برای بهره بردار خرج با راهداری
رقابت داغ در غیبت کفاشیان و تاج
پایان دلار رانتی
راضی از کرونا، ناراضی از شوخی و حضور مشروط اصلاح طلبان
بی اعتباری دونالد در دنیای حقیقی و مجازی
سقوط دلار به کانال 24 هزار تومان
فوران خون در چشم غره های اینستاگرامی!
ایرانیان باهوش رو به کاهش؟