روزنامه ایران
1399/10/22
پنجشنبههای افتتاح به روایت آمار
مرتضی گل پورخبرنگار
امریکا انتظار داشت پس از خروج از برجام و اعمال فشار حداکثری علیه ملت ایران، شاهد فروپاشی اقتصاد کشورمان باشد. بعد که کرونا آمد، آنان به امید اینکه مگر کرونا کار ناتمام تحریم را تکمیل کند، مانع هر گشایش اقتصادی ایران در ارتباط با جهان شدند اما در همین شرایط، نه تنها اقتصاد ایران از هم فرونپاشید بلکه هر پنجشنبه طرحهای بزرگی از سوی رئیس جمهوری افتتاح شد. بهگفته علیاصغر احمدی، معاون هماهنگی و پیگیری امور استانهای دفتر رئیس جمهوری، در افتتاحهای پنجشنبه تا ابتدای دی ماه ، نزدیک به 747 هزارمیلیارد تومان پروژه افتتاح شده است. چه نبردی بزرگتر از این با امریکا که در عمل حربه تحریم بیاثر شده و حتی عکس آن در کشور اتفاق بیفتد؟ اما در بحبوحه همین نبرد دولت با امریکا و باوجود اینکه این افتتاحها جلو چشم همه است، برخی همواره ادعا میکنند که دولت دست روی دست گذاشته، کاری نمیکند و فقط منتظر است که از سوی غرب یا امریکا گشایشی اتفاق بیفتد. در گفتوگو با علی اصغر احمدی، معاون هماهنگی و پیگیری امور استانهای دفتر رئیس جمهوری، نه تنها به این ادعای 7 ساله پاسخ داده شد بلکه جزئیات پنجشنبههای افتتاح هم بررسی شد، جزئیات پروژههایی که 233 هزار شغل ایجاد کرده است. این گفتوگو را بخوانید.
امریکا با خروج از برجام و آغاز جنگ اقتصادی، انتظار داشت در ایران حتی برای نان هم صف تشکیل شود. همراه با این، شیوع کرونا هم مزید بر علت شد و اقتصاد داخلی و خارجی ما را تحت تأثیر قرار داد. در این میان برخی منتقدان دولت هم مانند 8 سال گذشته همواره ادعا کردهاند که دولت کار نمیکند یا نگاه به خارج دارد اما در همین شرایط کرونا و تحریم میبینیم که هر پنجشنبه رئیس جمهوری طرحهای بزرگی را افتتاح میکند. آخرین آنها پنجشنبه گذشته بود که چند پروژه بزرگ پتروشیمی در سه استان کشور با صرف 28 هزار میلیارد تومان اعتبار افتتاح شد. ارزیابی شما بهعنوان مسئول هماهنگی این افتتاحها چیست؟
بهعنوان یک ایرانی و یک خدمتگزار کوچک عرض کنم که ملت بزرگ ایران ملت برجستهای است و هرچه دولتها بتوانند به این مردم خدمت کنند، باز هم حق وشأن ملت ما بالاتر است. از سوی دیگر، ما در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکنیم که یادگار حضرت امام(ره) و به برکت خون شهدا است. بههمین دلیل، همگان باید توجه کنیم که این انقلاب با همه ارزشهایش و این کشور با تمامیت ارضی و آحاد ملتش، آنقدر اهمیت دارند که ما همه این مؤلفهها را در یک ظرف ببینیم و رویکردها، رفتار و گفتار خود را تحت سه مفهوم امنیت ملی، وحدت ملی و منافع ملی تنظیم کنیم. از اینرو معتقدم اگر از منظر این سه مفهوم به کشور خود نگاه کنیم، بسیاری از قیل و قالها باید کنار گذاشته شود. به هر رو، از سال 92 توفیق داشتم تا در معاونت اجرایی رئیس جمهوری و بعدها دفتر رئیس جمهوری، به اتفاق همکارانم انجام وظیفه کنم. من دولتها را در طول هم نمیبینم و آنان را جدا از هم تصور نمیکنم. بههمین دلیل در ابتدای ورود به دولت، در نخستین اقدام فهرست پروژههای نیمه تمام باقی مانده از دولت قبل، اعم از پروژهها و مصوبات سفرها و غیرسفرها را احصا کردیم. آقای دکتر روحانی با این رویکرد با این پروژهها برخورد کردند که اینها منابع ملی ماست و نمیتوان از اینها گذشت و تأکید کردند پروژههایی که پیشرفت قابل ملاحظهای دارند در اولویت قرار بگیرند، سایر طرحها نیز که به نوبه خود سرمایه ملی ما محسوب میشوند هم در اولویت بعدی باشند زیرا برای همه این پروژهها از پول این ملت هزینه شده و اگر نیمه کاره رها شود، به این معنی است که این هزینهها و سرمایهها از بین میرود. مطابق این رویکرد، تا اسفند 1398، یعنی پیش از شیوع کرونا در کشور، آقای رئیسجمهوری بهطور متوسط هر 23 روز به یک استان سفر کردند. سفر به برخی استانها تنها یک بار انجام شد و به برخی دیگر از استانها نیز برحسب ضرورت یا پروژههایی که افتتاح شد، 4 یا 5 بار سفر انجام شد.
مبنای دولت آقای روحانی برای این پروژهها چه بود؟ چه پروژههایی قرار بود کار اجرای آنها آغاز شود یا پروژههایی که میبایست افتتاح میشد؟
مبنا این بود که در هر زمینهای، تصمیمی گرفته شود که قابل انجام باشد، تصمیمی گرفته شود تا برمبنای آن هم بدرستی با مردم حرف زده شود و هم زمینه ساز افزایش اعتماد آنان شود. منظور از درست حرف زدن با مردم این است که بنا نیست کسی مردم را فریب دهد یا اطلاعات و گزارشهای غلط به مردم بدهد. به همین دلیل بود که در این دولت، باوجود همه فشارها و سختیهای ناشی از کرونا یا تحریمهای اقتصادی که متحمل شد، آنچه در سفرهای استانی رئیس جمهوری تصویب شد، در برخی موارد دو یا سه برابر پول هم تزریق کرد تا پروژهها تمام شود، اعم از پروژههایی که از دولت قبل رسیده بود یا پروژههایی که کار ساخت و اجرای آنها در این دولت آغاز شده بود. میدانید که پیش نیاز اتخاذ چنین مبنایی، داشتن یک رویکرد جامع و ملی نسبت به توسعه و ساخت طرحها در کشور است و باید به همه نقاط کشور از منظر تعادل بخشی نگاه کرد.
تعادل بخشی یا تزریق اعتبار به پروژهها در یک شرایط غیرتحریمی و عادی امری پذیرفته است، در شرایط تحریم و فشارحداکثری امریکا و بعد هم رکود ناشی از این کرونا، این امر چطور اتفاق افتاد؟
شرایط سختی که از سال 97 بر کشور تحمیل شد، ناشی از ظلم بزرگ آقای ترامپ و همه کسانی بود که با او همراه بودند و مطابق این ظلم، جنگ اقتصادی را بر کشور تحمیل کردند. قطعاً کشور دچار سختی شد، اما موتور محرکه تولید، توسعه و ساخت هرگز متوقف نشد. از ابتدای اسفند 98 یعنی بعد از انتخابات مجلس شورای اسلامی که کرونا در کشور شایع شد -که خود من جزو یکی از کسانی بودم که در همان دوره دچار کرونا شدم- بنا بود اجلاس سه جانبه روسیه، ترکیه و ایران در ایران تشکیل شود. من برای مقدمات کار به اصفهان، شیراز و مشهد سفر کردم، اما پس از شیوع کرونا آن اجلاس سه جانبه لغو شد. همچنین قرار بود رئیس جمهوری در سفرهای استانی خود به کردستان، ایلام و فارس سفر کنند که این سفرها نیز بهدلیل شیوع کرونا لغو شد. باوجود این، در همان ایام یعنی در اسفندماه 98 دو پروژه بزرگ، یکی ادامه بزرگراه همت که به شهرستان کرج متصل میشد و دیگری هم قطعه نخست آزادراه تهران-شمال افتتاح شدند. در این مدت ستاد ملی مقابله با کرونا تشکیل شد که در همه ایام تعطیلی عید، بدون استثنا هفتهای دو یا سه جلسه برگزار شد که در این جلسه نیز استانداران و اعضای ستاد کرونای همه استانها بهصورت ویدیوکنفرانسی حضور داشتند. همچنین در همین ایام، رئیس جمهوری به طور متوسط هر روز با استانداران، کارکنان بیمارستانها، پلیس، هلال احمر یا راهداری بهصورت ویدیوکنفرانسی گفتوگو میکردند. به این ترتیب در دوران عید امسال، آقای رئیس جمهوری حتی یک روز هم نبود که این ارتباطها و جلسات را تعطیل کرده باشند. در این مدت، با آقای دکتر واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهوری به این جمعبندی رسیدیم که زمان پایان کرونا معلوم نیست، به همین دلیل تصمیم گرفته شد پروژهها یا تکمیل یا افتتاح شود که با هماهنگی رئیس جمهوری و صداوسیما، از 28 فروردین 1399 هر پنجشنبه برای این کار انتخاب شد. البته در این مدت در دو پنجشنبه خاص، مراسم افتتاح برگزار نشد که یکی بهدلیل تعطیلی ایام اربعین و دیگری به مناسبت رحلت رسول گرامی اسلام(ص) بود. بنابراین غیر از این دو روز، در سالجاری همه پنجشنبهها شاهد افتتاح طرحها از سوی رئیس جمهوری و از طریق ویدیوکنفرانس بودیم.
این افتتاحها در چند پنجشنبه بود و به لحاظ ریالی چه عددی میشود؟
تا اوایل دی ماه امسال، 37 برنامه افتتاح ویدیوکنفرانسی طرحها از سوی رئیسجمهوری برگزار شد. در این برنامههای افتتاح کار بزرگی انجام شد که ملت بزرگ ایران از طریق رسانهها از آنها مطلع شدند. اگر بخواهم بهصورت عددی بگویم، با تبدیل برخی اعداد ارزی، میتوان گفت از 28 فروردین امسال تا امروز بیش از 747 هزار میلیارد تومان پروژه در سراسر کشور افتتاح شده است. باوجود این، این سؤال مطرح میشود که آیا ساخت این طرحها از فروردین ماه آغاز شده است؟ واقعیت این است که کار اجرای بخشی از اینها در 7 سال گذشته آغاز شده و در شرایط سخت جنگ اقتصادی استکبار جهانی علیه ملت ایران تکمیل شدهاند. کارشناسان و کسانی که اهل فن هستند، میتوانند رقم 747 هزار میلیارد تومان را با عدد بودجه سالانه تطبیق بدهند تا در این مقایسه مشخص شود اساساً کل اعتبارات عمرانی کشور در طول یک سال یا آنچه تملک دارایی خوانده میشود، چقدر است و حجم افتتاحیههای کشور چقدر بوده است؟ منظور از این قیاس این است که دولت هرگز به قیل و قالهای حاشیهای نگاه نکرد. زمانی که در یکی از سفرها حضور داشتم، از طریق دفتر آقای رئیسجمهوری مطلع شدم که حضرت آقا فرمودند این سفرها یا این کارها را قطع نکنید و ادامه بدهید. این مسأله را از اینرو مطرح کردم تا ملت عزیز ما بدانند در همین شرایط کرونایی که همه ما ملزم به رعایت پروتکلهای بهداشتی هستیم، کارگزاران این ملت در سراسر کشور و در همه بخشها و نهادها، با کمک دستگاههای مختلف اعم از قوه قضائیه، مجلس، نیروهای نظامی و انتظامی و قرارگاهها و بنیادها، این طرحها آماده افتتاح شد.
مشارکت یا کمک این بخشها به چه صورت بوده است؟
این نهادها، قوا و دستگاهها یا از طریق سرمایهگذاری یا تأمین نیازهای دیگر به تکمیل و افتتاح پروژهها کمک کردند، همچنان که نقش بخش خصوصی هم در این زمینه بسیار برجسته بود. منظور از بیان این مسأله این است که کار ساخت و توسعه کشور یک حرکت جمعی است که البته محور آنها دولت است. اما انصاف حکم میکند که بگوییم دیگران هم نقش داشتند. ضمن اینکه باید تأکید کنم این راه، یعنی ساخت و سازها و توسعه کشور همچنان ادامه دارد. بهعنوان مثال، امروز براساس یک جدول زمانبندی میدانیم که تا فروردین 1400 چه طرحهایی افتتاح خواهد شد. البته معنی این امر این نیست که کار پایان مییابد، بلکه ادامه خواهد داشت. همینجا اشاره کنم که بنا است پنجشنبه دوم بهمن یکی از بزرگترین پروژههای خاورمیانه و یک پروژه بزرگ دنیا افتتاح شود. شاید ریشه این طرح که پالایشگاه گاز بید بلند 2 در بهبهان است، به دولت آقای خاتمی باز میگردد که این امر به این معنی است که در دولتهای مختلف، برای آن کار و هزینه شده است. در این طرح گازهایی که در چاههای نفت میسوخت، جمعآوری و پالایش میشود. این پروژه تا امروز حدود 3 و نیم میلیارد دلار هزینه داشته است، یعنی به ارزش امروز، حدود 75 هزار میلیارد تومان و این به این معنی است که یک پروژه کلان است.
شما اشاره کردید که دولتهای مختلف را در طول هم میبینید، مانند یک دوی امدادی که یک دونده میدود و در ادامه مسیر، چوب را به دونده بعدی میرساند. با وجود این، یادم هست که در دولت نخست آقای روحانی، آقای نوبخت در مقام سخنگوی دولت عنوان کرد که برخی از پروژههایی که تکمیل میشوند یا اعتباری به آنها اختصاص داده میشود، پروژههایی هستند که تشویق و کف زدنهای مردم نصیب کسان دیگری شده است. از این لحاظ سؤال من این است که چه میزان از این پروژهها از دولت قبل باقی مانده بود؟ آیا دولت آقای روحانی هم برای دولت بعد پروژه نیمه تمام خواهد داشت؟
سعی میکنم در یک نگرش ملی به پرسش شما پاسخ بدهم. اشاره کردم که در سال 92 تأکید آقای رئیسجمهوری این بود که پروژههای نیمه تمام، آن هم با اولویت پروژههایی که پیشرفت فیزیکی بیشتری دارند، تمام شوند. قطعاً بیمارستانها یا سدهایی بودند که کار ساخت آنها از قبل شروع شده بود. یا پروژه 550 هزار هکتاری آبیاری اراضی خوزستان و ایلام که جزو مصوبات سفر رهبر معظم انقلاب است. در فرصت دیگری باید تشریح شود که چه میزان از این پروژه تا سال 92 انجام شده بود و از سال 92 به این سو چقدر پیشرفت داشته است. زیرا این مسأله قابل تأمل است و حقایق بسیاری را روشن میکند که اینجا نمیخواهم این تفکیک را انجام دهم، اما این مسأله هم هست که اگر این تفکیک را انجام ندهیم و نگوییم که برخی طرحها تا سال 92 چه وضعیتی داشتند و بعد از آن چه وضعیتی پیدا کردند، حتماً حق مطلب را ادا نکردهایم. آبان سال 92 که وارد دولت شدم، از همکاران خود درخواست کردم تا مشخص شود در طول دولت برای چه مقدار پروژه تصمیم گرفته شد، چه میزان اجرا شد و چقدر باقی مانده است. تا جایی که به خاطر دارم، حدود 30 درصد تعهدات انجام شده بود و دولت یازدهم 70 درصد تعهدات را تحویل گرفت. به هر حال باید به این پروژهها کمک میشد، زیرا پروژهها متعلق به کشور و آحاد ملت است و نباید اجازه بدهیم جایی خاک بخورد یا اگر پولی خرج شده است، رها شود. به عدد، حدود 210 هزار میلیارد تومان مصوبه وجود داشت که اگر 30 درصد آن را لحاظ کنیم، چیزی نزدیک به 65 هزار میلیارد تومان برای آنها هزینه شده و اختصاص پیدا کرده بود و بقیه آن باید در دولت یازدهم تأمین اعتبار میشد.
به آمار 747 هزار میلیارد تومان طرحهای افتتاح شده اشاره کردید. آیا این رقم همه پروژههایی را شامل میشود که در یک سال گذشته افتتاح شد؟
قطعاً این طور نیست. آمار 747 هزار میلیارد تومان پروژههای افتتاح شده در یک سال اخیر، فقط مربوط به 37 برنامه ویدئوکنفرانسی یا پروژههایی است که رئیسجمهوری افتتاح کردهاند. پروژههایی که در سال 99 از سوی معاون اول یا وزرای محترم به بهرهبرداری رسیده یا پروژههایی که خود استانداران افتتاح کردهاند در این آمار لحاظ نشده است. من تنها به پروژههای ملی و بزرگ اشاره کردم که هر پنجشنبه بهصورت ویدئوکنفرانس از سوی رئیس جمهوری افتتاح و تقدیم ملت ایران شده است. اگر ارقام سایر پروژههای ریز و درشت افتتاح شده در کل کشور را به این رقم اضافه کنیم، قطعاً بیشتر از عددی خواهد بود که اعلام کردم.
حتماً دولت آقای روحانی هم پروژههایی خواهد داشت که دولت بعد باید آن را تکمیل و افتتاح کند. آیا اینها همان پروژههای نیمه تمامی هستند که در سال 92 مصطلح بود؟
هر دولتی که همه کارها را به پایان کار خود موقوف کند، قطعاً دولتی است که برنامه درازمدت ندارد. درحالی که در کشور اسناد بالادستی مانند سند چشمانداز افق 1404 یا سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب را داریم، یا قانون برنامه ششم توسعه که در هر یک از آنها هدفگذاریهایی برای کشور و دولتها لحاظ شده است. هیچ دولتی نمیتواند کارها را تا پایان عمر خود در نظر بگیرد.از اینرو، به طور کلی با سه دسته پروژه رو به رو هستیم؛ نخست پروژههایی که در این دولت شروع و تمام شدند، دوم پروژههایی که از دولت قبل تحویل گرفتیم و در این دولت تمام شد و سوم پروژههایی که در این دولت آغاز شده و دارد به پایان میرسد. در کنار اینها، پروژههایی هم هستند که براساس قانون، دولت وظیفه دارد آنها را شروع کند، هرچند ممکن است به دولت بعد منتقل شود. در چنین پروژه هایی، صرفنظر از اینکه چه دولتی روی کار باشد، مسأله، انتقال تعهد به دولت بعد نیست تا اینکه گفته شود از حالا برای دولت بعد مشکل درست شده است. بهعنوان مثال، اگر سدهایی ساخته میشود، کار ساخت کانالهای یک و دو که به عهده وزارت نیرو و کار ساخت کانالهای سه و چهار به عهده وزارت جهاد کشاورزی است. حال اگر سدی در این دولت ساخته شود و ساخت کانالها در دولت بعد دنبال شود، آیا این به معنای انتقال بیوجه و بدون دلیل تعهد به دولت بعدی است؟ این طور نیست، بلکه این امر یک روال معمولی و عادی در کشور و میان دولتها و حتی مجالس دورههای مختلف است. در مثالی دیگر، اگر ساخت یک نیروگاه آغاز شده و فاز یک آن افتتاح شده باشد، اینکه فاز دوم این نیروگاه به دولت بعدی منتقل شود، آیا تعهد منتقل شده است؟ کما اینکه سال گذشته فاز یک نیروگاه شیروان افتتاح شد و امسال هم فاز دوم این طرح آماده افتتاح است، در این صورت طبیعی است که فاز سه این نیروگاه در دولت بعد ساخته شود، زیرا ساخت آن زمان بر است. این جزو برنامه است و باید ساخته شود.
این چه تفاوتی با پروژههای نیمه تمامی دارد که از دولت دهم به دولت یازدهم به ارث رسید؟
در صحبتهای قبلی خود به یک معیار برای این تفاوتگذاری اشاره کردم. گفتم که (در دولت گذشته) صرفاً به میزان 30 درصد تعهدات برای پروژهها پول تخصیص داده شده بود. اینها اعداد براساس آمار و آن چیزی است که در سامانه وجود داشت. بنابراین 70 درصد تخصیصها باقی مانده بود (که در دولت یازدهم انجام شد). ضمن اینکه باید توجه داشت که این آمار مربوط به تعهدات سفر رئیس جمهوری سابق بود، والا همین حالا مجلس شورای اسلامی درحال بررسی بودجه سال 1400 است. اگر در یک ردیف بودجه، احداث یک آزادراه یا قطعهای از راهآهن تکلیف شود، آیا به این معنی است که میخواهند برای دولت بعد مشکل ایجاد کنند؟ قطعاً اینطور نیست. کشور برنامه دارد و مجلس محترم مطابق بررسیهای خود چنین تصمیماتی میگیرد. فارغ از این مسأله، به وضعیت سال 99 بازگردیم. افتتاحها و پروژههایی که به پایان کار خود رسیدهاند، نشان میدهند که دولت در شرایط سخت جنگ اقتصادی که علیه این ملت راه افتاده و نیز شرایط سخت کرونایی، هرگز کارها را متوقف نکرده و خدمتگزاران و کارگزاران این مردم بیکار ننشستهاند. در همین شرایط، پروژههایی را که در حال ساخت بوده، تکمیل میکنند و ارائه میدهند. امروز جدول افتتاحها تا فروردین ماه 1400 آماده است و پس از این تاریخ هم قطعاً پروژههای دیگری افتتاح خواهند شد.
در شرایط کرونایی بسیاری انتظار داشتند قرنطینه کامل در کشور اجرا شود. اما طرفداران ایده قرنطینه کامل توجه نداشتند کشور در هر شرایطی، به آب تصفیه شده، برق و خدمات اساسی دیگری مانند حملونقل یا درمان نیاز دارد. در افتتاح پروژهها نیز واقعیت این است کسانی که این طرحها را پیش بردند، اعم از وزرا تا تکنیسینهای پروژه در شرایط دشوار کرونایی دست از کار نکشیدند.
در شرایط کرونا، بخشی از مسأله رعایت مسائل بهداشتی است و بخش دیگر پیگیری مسائل درمانی. من متخصص حوزه درمان نیستم، اما برحسب اطلاع عرض میکنم که در همین شرایط، از اسفند 98 تا امروز، یعنی در یک فاصله 10 ماهه، با وجود تحریمها دولت توانست2000 تخت آی.سی.یو را به بیمارستانها اضافه کند. خود این مسأله نه تنها نشان دهنده عزم دولت برای درمان مردم است، بلکه یک نقطه قوت برای کشور و مردم محسوب میشود. اینکه شرکتهای دانش بنیان بتوانند دستگاههای سی.تی. اسکن یا ونتیلاتور را بسازند، ارزشهای این ملت و جوانان ارزشمند را نشان میدهد. در کنار اینها، اینکه سایر دستگاهها کار ساخت و ساز را دنبال و پروژهها را تکمیل کنند، نکته بسیار مهم و نشان دهنده تواناییها و ارزشهای ملت ایران است. اشاره کردم که خود من زمستان سال گذشته در سفر به استان فارس به کرونا مبتلا شدم. دوستان دیگر هم در مأموریتها و کارهای دیگر دچار این بیماری شدند. اما با وجود این مشکلات، کرونا هرگز یک عامل بازدارنده برای توقف امور و کارهای ضروری کشور نبود. حتماً مردم عزیز ما میدانند که وقتی یک پروژه در حال ساخت است، از مهندس تا کارگر تا کسانی که باید جنس را تهیه کنند و به پروژه برسانند، همه آنان به نوعی درگیر کار هستند. منظورم از بیان این مسائل این بود که، در کنار اینکه ما باید دست اطبا، پرستاران و داروسازان را ببوسیم و زحمات آنان را پاس بداریم، بخشهای دیگر هم در جامعه بودند که دست از کار نکشیدند. گاهی به برخی میگفتم که منظور شما از قرنطینه کامل این است که ارتش، سپاه، وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی کشور هم باید تعطیل شود؟ آیا اینها نباید سر کار خود حاضر شوند تا امنیت ما را تأمین کنند؟ در کنار اینها، بیمارستانها، داروخانهها، داروسازها و شرکتهای پخش دارویی هم باید سر کار باشند. یا نانواییها و پمپ بنزینها، نیروگاه های تولید برق، تصفیه خانههای آب و سایر بخشهای مشابه، فعالیت این بخشها نیازمند حضور افرادی در پستها و سمتهای کاری خود است. گاهی از قرنطینه کامل صحبت میکنیم، اما باید توجه کنیم که در هیچ کشور و در هیچ جا، قرنطینه صددرصدی وجود ندارد. از سوی دیگر، در شرایط سخت کرونایی که این همه فشار روی ملت ایران است، سؤال این است که حقوق من کارمند سر جای خودش هست، اما کارگری که درآمدش به کار روزانه وابسته است، مغازهداری که چک دارد، تکلیف اینان چه میشود؟
در این شرایطی که خیلیها دنبال قرنطینه کامل بودند، این پروژهها ادامه داشت که تداوم این پروژهها به معنای اشتغال افراد و تضمین رشد اقتصادی کشور هم هست.
همینطور است. در آماری که ما داریم 233 هزار و 572 نفر در پروژههایی که در این مدت افتتاح شد مشغول به کار بودند. یک بخش هر پروژهای دوره ساخت است که ممکن است برخی از این نیروها در دوره بهرهبرداری مورد نیاز نباشند. به طور طبیعی وقتی که ساخت وجود داشته باشد، شغل هم ایجاد میشود و در همین دوران کرونایی و تحریمی، فعالیت این پروژهها نشان میدهد که چقدر فرصت شغلی به وجود آمده است.
اشاره شد که این افتتاحهای هفتگی درحالی است که امریکا هر روزنهای را که برای مبادلات کشور وجود دارد میبندد و این اواخر به شرکتهای کوچک در دوبی و چین رسیده است. نکته دیگر این است که برخی در داخل هم همواره ادعا میکنند که دولت فقط به امریکا و غرب چشم دوخته است تا از آن ناحیه فرجی شود و گشایشی ایجاد شود. برخی از نمایندگان حتی پیشتر رفته و میگویند دولت کاری نمیکند، ما آمدیم تا دولت را وادار بهکار کنیم. اما اینکه در کمتر از یک سال، 747 هزار میلیارد تومان پروژه افتتاح شد، هم پاسخی به تحریمهای امریکا و هم پاسخی به منتقدان داخلی دولت است.
ببینید! به قول رهبر معظم انقلاب، امریکاییها همواره دست آهنی خود را در یک دستکش مخملی پنهان میکنند. لذا همیشه باید چنین نگاهی به امریکا داشت. اما آنچه براساس حق و انصاف میتوانم داوری کنم، این واقعیت است که رئیسجمهوری در این مدت، همیشه صحبت و تأکید کردند که کار توسعه کشور نباید متوقف شود. اینکه در همین شرایط سخت تحریم، برخی از مواد اولیه یا قطعات تأمین میشود، این بیانگر نگاه و توجه ویژه دولت به ظرفیتهای داخلی است، ظرفیتهایی که هم شرکتهای دانشبنیان و هم توان اقتصادی و بازار و مردم عزیز ما در اختیار دارند. من به مسأله و چگونگی دورزدن تحریمها واقف نیستم، اما این را میدانیم که هیچجا لنگ نماندیم و کارها در همه زمینهها جلو رفته است. باوجود این، از منظر خودم، باید به یک نکته سیاسی اشاره کنم و آن هم اینکه اگر سه مؤلفه امنیت ملی، منافع ملی و وحدت ملی را بهعنوان تابلو بالای سر خودمان قرار دهیم، همان که در ابتدای بحث به آن اشاره کردم، در این صورت معتقدم برخی موارد در گفتمان خود اصلاحاتی انجام دهیم. اینکه من نوعی احساس کنم کسی در دولت روی کار آمده که او را دوست ندارم، یا به لحاظ خط و ربط سیاسی و گرایشها همراه من نیست یا من همراه او نیستم، گویی به همین دلیل از روز اول تا روز آخر باید ثابت کنم که اینها نمیتوانند کار کنند یا نخواهند توانست کاری انجام دهند. به نظر من داشتن چنین رویکردی به مسائل کشور ظلم به ملت بزرگ ایران است. اگر وحدت ملی، امنیت ملی و منافع ملی را قبول داریم، که حتماً قبول داریم، باید به دولتها و کارگزاران این ملت کمک کنیم. اساساً در نظام ما عمر دولتها مشخص است و از اول انقلاب تا امروز است که دولتها 4 سال به 4 سال و حداکثر در دو دوره فعالیت کردهاند. از اینرو بالاخره عمر این دولت هم تمام میشود. به همین ترتیب مجالس و دولتهای بعدی هم عمر مشخصی دارند. در چنین شرایطی، اظهارعقیده، ابراز نظر و انتقاد و نقد به مدیران کشور قطعاً کمک میکند، اما اگر از روز اول عینکی را به چشم خود بزنیم که مخالفان این کشور به چشم خود زدهاند، درست نیست و به باز شدن گرههای کشور کمک نمیکند. زمانی درباره مجلس از من پرسیدند، پاسخ دادم که از نظر من مجلس اختیاراتی دارد که در قانون اساسی تعریف شده است. من دعا میکنم این مجلس با هر گرایش سیاسی که دارد، بتواند در رأس امور باشد. این نیز به نوبه خود به این مسأله برمی گردد که چارچوبها را خوب رعایت کنیم. اگر قرار باشد بهدلیل اینکه با رویکرد و سلیقه سیاسی این مجلس مخالف هستم، هر تصمیم و هر حرف آن را تخطئه کنم، چه فایدهای برای کشور و مردم دارد؟ ما باید به هم کمک کنیم که البته این به معنی نفی انتقاد نیست.
به مجلس اشاره کردید. برخی نمایندگان رویکردی بهنام نظارت میدانی را مطرح کردند. مطابق این رویکرد، بهتازگی آقای نیکزاد، نایب رئیس مجلس بههمراه برخی دیگر از نمایندگان به سبزوار سفر و از برخی پروژهها بازدید کردند. تا اینجا مشکلی نیست، اما در خبر مربوط به این بازدید آمده بود که این نظارت میدانی «مصوبه» هم داشت؛ مصوباتی مانند اینکه فلان بودجه اختصاص پیدا بکند، فلان طرح تکمیل شود. آیا مجلس و نمایندگان چنین اختیاراتی دارند؟
براساس قانون اساسی مجلس دو و ظیفه مشخص دارد؛ تصویب قانون که باید به تأیید شورای محترم نگهبان برسد و نظارت بر اجرای قانون از منظر تفریغ بودجه. تفریغ بودجه به این معنی است که عملکرد دولت بررسی میشود که آیا مطابق قانون بودجه عمل شده و اگر نشده، به چه دلیلی بوده است. مسأله این است که کسی از نظارت ناراحت نمیشود، اما اشکال اینجا است که ما بدون توجه به تعریف حقوقی، اعلام موضع میکنیم. بهعنوان کسی که در مجلس هم حضور داشتم، عرض میکنم که بودجه یک برنامه پیشبینی برای سال آینده کشور است. در بودجه نخست، درآمدهای سال آینده کشور تخمین زده میشود و سپس هزینه آنها هم مشخص میشود. اگر سال آینده این پیشبینیها تحقق پیدا نکرد، هنگام کاهش درآمدها، نمیتوانیم از حقوقها کسر کنیم، زیرا پرداخت حقوقها اجتنابناپذیر است، در مقابل از تخصیصها و اعتبارات پروژههای عمرانی کسر میکنیم. بههمین دلیل، ممکن است پروژههایی را ببینید که پیشرفت آن مطابق برنامه نبوده یا تخصیص اعتبار آن کامل نبوده است. در این صورت از سازمان مربوطه میپرسیم که علت چیست؟ میگوید پول کافی برای تکمیل آن در اختیار نبود. اینجا است که میگوییم بودجه یک برنامه پیشبینی است، یک برنامه قطعی نیست. فرض کنید در بودجههای سالانه درآمد حاصل از فروش نفت را پیشبینی میکنیم، ممکن است بهدلیل افزایش قیمتها درآمد مازاد هم داشته باشیم، یا با کاهش قیمت، درآمدهای بودجه محقق نشود. اتفاقاً بر این عقیده هستم که مجلس در حدود وظایف خود، باید بر آنچه تصویب میکند نظارت بکند. اما اینکه برخی دوستان سروقت پروژهها میروند یا میگویند چه کسی فرماندار یا بخشدار یا رئیس فلان اداره باشد، درست نیست بگذارند خود دولت کارش را انجام دهد. اگر نمایندهای در اصل قانونگذاری و نظارت بر اجرای صحیح قانون که حق مجلس هم هست تمرکز کند، بسیار خوب خواهد بود. البته ممکن است در مسائل دیگری سؤال یا نظارت بکنند و تذکر هم بدهند که اشکالی ندارد و باز هم حق مجلس است و حتی میتوانند مطابق قانون وزیر را استیضاح کنند. یا اینکه به وزرا بگویند شما مطابق برنامهای که هنگام اخذ رأی اعتماد دادی عمل نکردی و باید پاسخگو باشی. به باور من اگر در حدود نظارتهای مصرح در قانون عمل کنیم، به کشور کمک کردهایم.
شنیدیم که رئیسجمهوری دقت زیادی در نوع پروژه و کیفیت پروژهای که افتتاح میکنند دارند و اگر این پروژهها اشکالی داشته باشند، رئیس جمهوری نمیپذیرند آن را افتتاح کنند. کما اینکه در طرح آبیاری دشتستان، رئیس جمهوری بهدلیل مشکلات اجرایی طرح حاضر به افتتاح رسمی آن نشدند و بعد هم دیدیم که آقای قالیباف از این پروژه بازدید کرد و مردم هم نظر خود را مطرح کردند. دیدگاه رئیس جمهوری درباره چنین پروژههایی چیست؟
هفته گذشته دستگاهی پروژهای را برای افتتاح به ما معرفی و پیشنهاد کرد. ما هم برحسب وظیفه و طبق روالی که ایجاد کردهایم، گزارش گردش کار را خدمت رئیس جمهوری ارسال کردیم، اما ایشان نپذیرفتند. ایشان یک قاعده کلی تعریف کردند مبنی بر اینکه هیچ پروژهای را افتتاح نمیکنیم، مگر اینکه فردای آن روز قابل بهرهبرداری باشد. اینطور نیست که گفته شود امروز افتتاح شود، اما بهرهبرداری آن به دو ماه دیگر موکول شود، یا اینکه برخی بخواهند به بهانه افتتاح، اشکالات پروژهها را به زور و با عجله برطرف کنند. در افتتاحهای این دولت این مسأله قابل قبول نیست. بهعنوان مثال، اگر بیمارستانی کامل نشده باشد، اساساً قابل افتتاح نیست. ضمن احترام به همه دستگاهها، باید عرض کنم که یکی از وظایف ما، راستی آزمایی پروژههایی است که برای افتتاح تعیین میشوند. البته برخی دستگاهها خودشان در این زمینه دغدغه بیشتری دارند. بهعنوان مثال آقای رئیس جمهوری چندبار تأکید کردند که چرا پروژه پالایشگاه گاز بیدبلند در نوبت افتتاح قرار نمیگیرد؟ من از آقای زنگنه، وزیر محترم نفت پرسیدم و ایشان پاسخ دادند تا وقتی خط انتقال مواد به این واحد تعریف و بهرهبرداری نشده باشد، میتوانیم با تانکر این مواد را منتقل کنیم، اما به مصلحت نیست و این پروژه باید با تکمیل همه قابلیتها افتتاح شود. در یک جمله، اینطور میتوان گفت که رئیس جمهوری اصرار دارند که پروژهای را افتتاح نکنید که فردا تعطیل باشد، یا اگر قرار است کار ساخت پروژهای تازه شروع شود، اینطور نباشد که از روز پس از افتتاح، تازه کار گرفتن مجوزهای آن آغاز شود. تأکید رئیس جمهوری و تأکید دکتر واعظی بهعنوان رئیس دفتر رئیس جمهوری هم همین است. بهعنوان مثال درباره همین پروژه آبیاری به دشتستان که اشاره کردید، جزو مصوبات سفر اول آقای دکتر روحانی به سیستان و بلوچستان بود. بخشی از پروژه که در فاز اول آماده بود، افتتاح شد. اخیراً وزارت جهاد کشاورزی به ما اعلام کرد بخش دوم پروژه هم برای افتتاح آماده است. اما ما از مدیران استانی و استاندار میپرسیم که آیا واقعاً آماده است یا خیر؟ البته این به معنای بیاعتمادی به مدیران یا دستگاهها نیست، بلکه نمیخواهیم شرایط بهگونهای باشد که مردم ما احساس کنند خدایی نکرده طرحی را بهصورت نمادین افتتاح میکنیم یا اینکه داریم دروغ میگوییم. اینها چیزهایی است که هم رئیس جمهوری و هم مردم ما بشدت به آنها حساس هستند.
در دولت آقای روحانی اتفاقات خوبی افتاد و پروژههای مهمی افتتاح شد که اتصال استانهای کرمانشاه، شهر ارومیه یا استان همدان به راهآهن سراسری از جمله اینها است. قطعاً بخشهایی از این پروژهها در دولتهای قبل اجرا شد و تکمیل و افتتاح آنها به این دولت رسید. آیا دولت روحانی همچنین پروژههایی برای دولتهای بعدی دارد؟
تا آنجا که در این لحظه به خاطر دارم، پروژه راهآهن چابهار به ایرانشهر در حال اجرا است که بهنظر میرسد تا پایان این دولت افتتاح شود. یا راهآهن یزد به اقلید هم در حال آماده شدن است، میدانید که تبریز خط آهن مستقیم نداشت، بلکه دور میزد و پس از طی یک مسیر طولانی به تبریز میرسد. اکنون راهآهن تا بستان آباد افتتاح شده و خط آهن بستان آباد به تبریز هم در این دولت افتتاح خواهد شد. یا راهآهن رشت به بندر انزلی و منطقه آزاد کاسپین، درحال اجرا است و امیدواریم به نتیجه برسد.
افتتاحهای پنجشنبه تا آخر دولت آقای روحانی ادامه دارد؟
جدول افتتاحها تا فروردین 1400 آماده است. یقین دارم که انشاءالله این افتتاحها ادامه پیدا خواهد کرد. در پایان به ملت عزیز ایران بگویم که باید خودمان قدر خودمان را بدانیم و دست در دست هم دهیم به مهر و میهن خود را آباد کنیم.
اتفاقاً مسأله این است که در میانه بگومگوهای سیاسی، آن ظرفیتهای ملی است که نادیده گرفته میشود.
زمانی که استاندار بودم، در یک جلسه شورای اداری، به مدیران استان گفتم که من، تابع آن خط سیاسی هستم که بتواند یک فرصت شغلی برای مردم ایجاد کند. کسی که شکمش گرسنه است، نمیتوان حتی دین را هم از او توقع داشت. اگر انرژی و توانی در کشور داریم که داریم، انتقادها سر جای خودش، اما در ساخت کشور باید به هم کمک کنیم.
سایر اخبار این روزنامه
# من - ماسک - میزنم
غنیسازی 20 درصدی در ادامه کاهش تعهدات هستهای انجام شد
رمز ماندگاری شهید سلیمانی اعتقاد عمیق به مردم بود
پنجشنبههای افتتاح به روایت آمار
دخالت در بورس ممنوع
شورای نگهبان مجاز به بررسی برنامه نامزدها شد
دربی 94 امید به زندگی با قرمز و آبی در شهر زرد
ویروس واقعی در فضای مجازی
صوت و تصویر فراگیر نیاز به قوانین شفاف دارد
کاهش نرخ مشارکت، بیکاری را کم کرد
کد ملی جواز ورود به مازندران میشود
جای خالی گفت و گوی بین نسلی در خانواده ها
5 ایراد به مصوبه انتخاباتی مجلس
جهش ویروس کرونا و اهمیت تابآوری بیشتر برای جامعه ایران
سلام ایران