روزنامه جوان
1399/10/23
تکفرزندی و بیفرزندی پیامد تنبلی نسل جدید!
سرویس جامعه جوان آنلاین: بیشتر خاطرات کودکیمان در حیاط خانه مادربزرگ است، حیاطی که در آن با دختر خاله و پسر داییهایمان بازی میکردیم و صدای خندهمان تا سر کوچه هم میرسید. خاطرات کودکی پدر و مادرمان، اما از ما شلوغتر است، چون که تعداد بچههای فامیل در آن زمان بیشتر بود،، اما کودکان امروزی! کودکانی که هیچکدامشان طعم بازی در حیاطهای شلوغ و دورهمی با بچههای فامیل را نخواهند چشید؛ زیرا که طبق آمار منتشر شده، بیش از ۳۵ درصد خانوادهها، تک فرزند یا بیفرزند هستند. گرایش خانوادهها به تکفرزندی زنگ خطری جدی برای جمعیت است که تعادل و تداوم نسل را برهم خواهد زد و در چند سال آینده، نسل خاله، دایی، عمه و عمو منقرض خواهد شد! آن وقت شاید تعداد کسانی که فامیل دارند، انگشتشمار شود و آنهایی که اقوامی دارند، همه را متعجب کنند.مشکلات مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دست به دست هم دادهتا جوانان دیرتر ازدواج کنند و در نهایت نیز تمایل به تکفرزندی یا بیفرزندی داشته باشند. برخلاف سالهای گذشته که در خانوادههای سنتی، داشتن فرزند بیشتر موجب دلگرمی والدین و به نوعی کمک حال زندگیشان بود، امروزه اکثر زوجها، وجود بچه را دست و پاگیر میدانند و به او به چشم یک کالا نگاه میکنند!
تک فرزندان و هزار مسئولیت!
آناهیتا که ۲۶ سال دارد و تنها فرزند خانوادهشان است، درباره آسیبهای تکفرزندی به خبرنگار «جوان» میگوید: «همه آرزوی پدر و مادرم در من خلاصه شدهاست. چون من تنها ثمره زندگیشان هستم قصد دارند که من را در مسیری که خواسته خودشان است، بکشانند، زیرا که فکر میکنند در این صورت موفقتر هستم.»
او در پاسخ به این سؤال که آیا در این سالها خلأ وجود برادر یا خواهر را حس کردهای میگوید: «وقتی خواهر و برادر نداشته باشی، نمیدانی که وجود آنها چه حسی دارد، برای همین نمیتوانم بگویم که نبود خواهر و برادر برای من خوب یا بد بودهاست،، اما قطعاً اگر فرزند دیگری جز من در خانواده بود، احساس مسئولیت کمتری نسبت به پدر و مادرم داشتم. نه اینکه با کوچکترین مشکلی در زندگی آنها، خودم را مسئول رسیدگی به آنها بدانم.»
وابستگیهای عاطفی غیرطبیعی در خانوادههای تکفرزند.
اما چرا امروز تکفرزندی یا بیفرزندی رواج یافتهاست؟ دکتر مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی و رفتارشناس در اینباره به «جوان» میگوید: «یکی از هدفهای ازدواج و تشکیل خانواده فرزندآوری و تداوم نسل است. در این رهگذر با توجه به شرایط محیطی مثل مسکن، هزینههای بهداشتی، درمانی و تغذیه بسیاری از زوجها نسبت به فرزندآوری اکراه دارند و سعی میکنند در صورت داشتن فرزند به تکفرزندی اکتفا کنند.»
او درباره آسیبها و معایب تکفرزندی اظهار میدارد: «خلأ عاطفی کودک و گرایش او به بچههای همسایه در جهت داشتن دوست و همبازی یکی از آسیبهای تکفرزندی است. همچنین توجه بیش از حد والدین به فرزند موجب بالا رفتن توقعات او و لوس شدنش میشود.»
ابهری میافزاید: «در خانوادههای تکفرزند از آنجا کودک، برادر یا خواهر دیگر ندارد در صورت بزرگ شدن و تشکیل خانواده همواره خلأ عاطفی داشته و وابستگیهای عاطفی غیرطبیعی و فوقالعاده به دیگران و اطرافیان پیدا میکند.»
این آسیبشناس اجتماعی درباره راهکارهای تمایل افراد به فرزندآوری بیشتر میگوید: «باید از تجربه بسیاری از کشورهای پیشرفته استفاده کنیم. برای چارهجویی این کار باید حداقل تا دو سالگی وسایل بهداشتی مثل پوشک، شیرخشک و اقلام ضروری دیگر از سوی دولت برای این گونه خانواده تأمین شود تا خانوادهها در زمینه اقتصادی دغدغه داشتن چندین فرزند را نداشتهباشند. قطعاً یک پدر کارمند با حقوق اداره کار، از عهده تأمین اقلام مورد مصرف کودک، اسباببازی، گردش و تفریح او برنخواهد آمد.»
او تأکید میکند: «در صورت بروز یک حادثه و خدایی نکرده از دست دادن فرزند، شکست و سقوط عاطفی و عصبی والدین قطعی میشود. هر چند اگر پدر و مادر ۱۰ فرزند هم داشته باشند باز برایشان عزیز هستند، اما تکفرزندی غمبار میشود.»
گردش و تفریح، بیخیال فرزندآوری!
در همین رابطه مهتاب نعمتاللهزاده، مشاور و روانشناس خانواده به خبرنگار «جوان» میگوید: «در زمانهای قدیم پدر بزرگ و مادربزرگها، چندین فرزند میآوردند که کمک دستشان باشند؛ مثلاً پسران سر زمینها با پدرانشان کار میکردند و دختران برای بافتن قالی، کمک مادرشان میکردند. امروزه، اما زندگیها تجملاتی و تنپرورانه شدهاست و کمتر جوانی حاضر میشود کارگری کند، بیل دستش بگیرد یا علف هرز از باغ بکند.»
او با بیان اینکه راحتطلبی پدران و مادران امروزی باعث شده که مسئولیت قبول نکنند و فرزندپروری را دوست نداشتهباشند، ادامه میدهد: «جوانان امروز بهانه میآورند که اوضاع خوب نیست و فرزندمان از لحاظ فرهنگی و تربیتی به مشکل میخورد، در صورتی که خودشان با آموزش مهارت فرزندپروری میتوانند بهترین تربیت را برای فرزندانشان داشته باشند.»
نعمتاللهزاده میافزاید: «جوانان امروز دنبال تفریحات، سفر و گردش هستند و یکی از دلایلی که زیر بار ازدواج نمیروند نیز همین است، زیرا که نمیخواهند از خوشیهایشان دست بکشند و زیر بار مسئولیت بروند. آنوقت چه توقعی داریم که این افراد بعد از ازدواج، بچهدار هم شوند!»
او درباره یکی از آسیبهای تکفرزندی به عدم مهارت برقراری ارتباط با دیگران اشاره میکند و میگوید: «ما در مواردی از ازدواج، توصیه میکنیم که افراد، دست به عصاتر راه بروند، یکی از این موارد، تکفرزند بودن است، زیرا که این فرد، تنها بزرگشده و کسی را برای درددل و صحبت کردن نداشته، بنابراین ممکن است از لحاظ اجتماعی نتواند ارتباط برقرار کند. ممکن است ارتباط خوبی با خواهر و برادر همسرشان نیز نتوانند برقرار کنند و همین مسائل شروع اختلاف در زندگی زناشویی خواهد بود.»
این روانشناس خانواده اظهار میدارد: «متأسفانه نگاه اکثر افراد به فرزندآوری، نگاه بیسوادانه به غرب است. در صورتی که جامعه ما اسلامی است و برایش اول خانواده و دوم اقتصاد اهمیت دارد،، اما در جامعه غرب، اول اقتصاد حرف اول را میزند و در مرحله دوم به خانواده اهمیت داده میشود. این در حالی است که این افراد بدون هیچ تحقیقی به جامعه غرب نگاه میکنند، نگاهی که در جامعه ما هیچجایی ندارد.»
نعمتاللهزاده اقتصاد را در فرزندآوری مؤثر میداند و میگوید: «هر چند اقتصاد در فرزندآوری اهمیت بسیار زیادی دارد، اما خانواده میتواند با مهارت خود، اقتصاد را مدیریت و فرزندآوری را تسهیل کند. همانطور که از پدربزرگ و مادربزرگهایمان شنیدهایم آنکه دندان دهد، نان هم میدهد. در صورتی که باید از تجملات دور شویم تا بتوانیم از پس هزینههای کودک برآییم.»