روزنامه ایران ورزشی
1399/10/24
یعنی رسولپناه باید مقابل شوت قایدی میایستاد؟
همه اهالی فوتبال یحیی گلمحمدی را به عنوان یک مربی آرام، فنی و منطقی میشناسند. مربیای که اهل هوچیگری نیست و دوست دارد اصولی پیش برود و از حاشیه دور باشد. یحیی در ذوبآهن و شهرخودرو سرمربی موفقی بود و در بازگشت دوباره به پرسپولیس هم جدا از نتایج این فصل عملکرد درخشانی داشته اما اخیراً در توجیه نتیجه نگرفتنهای تیمش به بیراهه میزند. همه میدانیم که مهدی رسولپناه چه وصله ناجوری در باشگاه پرسپولیس بود. همه فهمیدیم که از ابتدا حضور او در رأس باشگاه با این عظمت و مشکلات عدیده، اشتباه بود. همه بر این واقفیم که حفظ او در هیأت مدیره هم چه کار اشتباهی بوده و چه تبعاتی میتواند داشته باشد اما واقعاً تساوی دقیقه آخری در دربی و از کف رفتن دو امتیاز دیگر تقصیر رسولپناه است؟ مسأله یحیی جدایی ستارههای تیم است که به خاطر شرایط و پول بهتر از پرسپولیس رفتند. این یک واقعیت تلخ است و شاید در مواردی از این جداییها درصدی رسولپناه مقصر باشد. مثلاً اینکه چرا بابت ترانسفر ترابی چیزی به پرسپولیس نرسید یا چرا بشار دو بازی بیشتر نماند و رفت . اینها جزئیاتی است که به خاطر انتخاب اشتباه رسول پناه در منصبی حساس رخ داد و البته قبلتر از مدیران فوتبالی هم سر زده اما واقعاً چقدر از این دو امتیازی که پرید یا امتیازهایی که در بازیهای گذشته از دست رفته را میتوان به رئیس ناموفق هیأت مدیره باشگاه ربط داد؟ یحیی گل محمدی مثل تمام بازیکنانش بعد از دربی ناراحت بود. آنها حرص میخوردند که چرا بازی که باید 1-3 یا 1-4 میبردند را با تساوی 2-2 عوض کردند و برای این همه فرصت سوزی و اشتباه دقیقه آخری دنبال جوابهایی در ذهن شان میگشتند. در تیم پرسپولیس هیچکس دوست نداشت دیگری را مقصر بداند. بازیکنان از کادر فنی راضی بودند و مربیان هم از بازیکنان تعریف و تمجید میکردند اما بالاخره سلسلسهای از اشتباهات رخ داد که این برتری از دست رفت و البته رسول پناه سهمی در این اشتباهات نداشت. اینکه چرا پرسپولیس گل سوم را نزد یا گل دوم را خورد دلایل فنی مشخصی دارد که طی این دو روز در رسانهها بازتاب فراوانی داشته و همچنان خیلیها دربارهاش حرف میزدند اما در میان این همه استدلال فنی و مباحثی که مطرح شده کسی نبوده که بگوید اگر بشار و علیپور بودند پرسپولیس قطعاً برنده میشد یا چنانچه شجاع و ترابی میماندند این تیم گل دوم را دریافت نمیکرد چرا که رسانهها از این مسائل عبور کردهاند و درباره تیم فعلی پرسپولیس حرف میزنند و مینویسند اما یحیی همچنان در آن فاز مانده است. یحیی بعد از مساوی تلخ دقیقه آخری ناراحت و عصبانی بود و از آنجایی که جواب مشخصی برای سؤالهای ذهنش نداشت احساسی شد و رسولپناه را سیبل کرد در حالی که انصافاً نمیتوان از دست رفتن این پیروزی را به آنچه رسولپناه انجام داد، ارتباط داد. از سوی دیگر دو نکته در این بحث واقعاً مغفول مانده که میتوان در توجیه بیربط بودن امتیازهای از دست رفته و ضعف مدیریتی رسولپناه در پرسپولیس به آنها اشاره کرد. یکی اینکه یحیی و باشگاه به جای پنج بازیکن مهمی که از دست دادند (بیرانوند، علیپور، ترابی، شجاع و بشار)، هشت بازیکن جدید به خدمت گرفتند (لک، آقایی، شجاعی، رمضانی، مهدی خانی، سرلک، آلکثیر، پهلوان) و حالا اینکه این بازیکنان نتوانستهاند جای آن ستارههای جدا شده را پر کنند یا به هر دلیلی کیفیتی در حد آن ستارههای تأثیرگذار ارائه ندادهاند به عملکرد رسولپناه ربطی پیدا نمیکند چرا که نه او، نه هیچ مدیر دیگری در پرسپولیس قادر به نگه داشتن آن 5 ستارهای که سودای اروپا داشتند یا پول قطریها عقل از سرشان پرانده بود، نبودند. دوم اینکه این یک اتفاق روتین در دنیای فوتبال است که لیگهای متمولتر مدام در حال تغذیه از لیگهای سازندهتر و ضعیفتر از نظر مالی هستند. همه میدانیم که قرارداد 2، 3 یا حتی 4 میلیارد تومانی شجاع خلیلزاده در پرسپولیس در نهایت به 160 هزار دلار میرسد در حالی که باشگاه قطری سه یا چهار برابر این پول را به او میدهد. در عین حال این داستان در همه جای دنیا هم تکرار میشود. باشگاه آژاکس همواره بهترینها را پرورش میدهد و به فوتبال دنیا معرفی میکند اما قدرت حفظ آنها را ندارد چرا که وقتی از لیگهای متمولتر اروپایی در اسپانیا، انگلیس، ایتالیا و حتی آلمان پیشنهادی میآید هیچکس در باشگاه آژاکس توانایی حفظ ستارههای تیم را ندارد و اینطور میشود که در یک فصل دییونگ و دلیخت، فان دبیک و زیاش به باشگاههای بزرگ و متمول قاره میروند و فصل بعد از آن غیر از سرجینیو دست که به بارسا پیوسته این باشگاه به اندازه یک تیم یازده نفره بازیکن از دست داده که برخی از آنها به انگلیس و اسپانیا و آلمان ترانسفر شدهاند. در واقع آنچه امروز پرسپولیس از آن رنج میبرد، ناشی از جبر اقتصادی حاکم بر دنیای فوتبال است که اینجا به خاطر تفاوت نرخ ریال و دلار گریبان قهرمان چهار دوره اخیر لیگ برتر را گرفته و تبدیل شده به مسألهای که یحیی همچنان به آن اشاره میکند. با این وجود حتی اگر تفاوت کیفیت ستارههای از دست رفته با نفرات تازهوارد و جبر اقتصادی حاکم بر دنیای فوتبال در تضعیف پرسپولیس تأثیر گذاشته باشد یحیی دیگر باید با این کمبودها کنار بیاید و تیم خودش را با هر آنچه دارد پیش ببرد. در واقع او بعد از هر مسابقهای که نتیجه نگرفت، نمی تواند به اشتباهات مدیریتی رسولپناه اشاره کند و با باز کردن آنچه بر تیم گذشت در صدد توجیه بردهای از دست رفته و عقب افتادن از کورس قهرمانی باشد. یحیی باید بداند با تمام مشکلاتی که رسولپناه و تیم مدیریتی باشگاه بر او تحمیل کردند و با تکیه به تواناییهای بازیکنان باقیمانده و نفراتی که جذب شدند 80 دقیقه بهترین فوتبال ممکن را در دربی ارائه داد پس دلیلی وجود ندارد که نتواند دوباره این نمایش مهیج و کمنقص را مقابل تیمهای دیگر ارائه کند و در مسیر قهرمانی قرار نگیرد.
سایر اخبار این روزنامه
کنعانیزادگان: خدا دوستشان داشت ششتایی نشدند
یعنی رسولپناه باید مقابل شوت قایدی میایستاد؟
یحیی قهر کرد و به تمرین نرفت
درد دلهای یحیی: بریدم، خسته شدم
مانور 900میلیونی مدیران استقلال قبل از دربی!
ملایی یک قدم از سهمیه المپیک فاصله گرفت
تعویق انتخاب میزبان جام ملتهای آسیا
تلاش برای انزوای ورزش ایران
نه قراردادم تمدید شد نه حقوقم را گرفتم
جایگاه مدیر؛ آنچه در پرسپولیس و استقلال از دست میرود
رایزنی انتخاباتی در دربی 94
ایران - هنگکنگ احتمالاً با تماشاگر
دیدار به توکیو؟
جام اول، گام اول
نیمار کی ثابت میکند بهترین است؟
سرنوشت مرفاوی در انتظار فکری؟