اگر ژیمناستیک شق‌القمر کند

سرمقاله وصال روحانی     شانس سعیدرضا کیخا ژیمناست در آستانه 33 سالگی ایران برای کسب مجوز حضور در المپیک سی‌ودوم اندک است و اگر او اسفندماه در تورنمنت انتخابی‌قطر به سهمیه نایل آید، واقعاً شق‌القمر کرده است. توصیف کامل‌تر و بهتر قضیه این است که بگوییم فاصله او با این مجوز بسیار زیاد و در عین حال به غایت کم است. کم است زیرا او فقط در صورتی المپیکی‌می‌شود که در قطر در وسیله تخصصی‌اش (خرک‌حلقه) اول شود و ژیمناست‌های چین و ژاپنی که آنها هم به‌دنبال سهمیه‌اند، هر دو در رنکینگ جهانی از کیخا پیش هستند و با این که این ژیمناست شیرازی پیشینه یکی دو بار تفوق به هر یک از این دو رقیب ویژه را دارد اما اگر این مردان شرق آسیایی در روز مقرر در شهر دوحه در بهترین شرایط خود ظاهر شوند با احتساب امتیازاتی که از قبل اندوخته‌اند، امکان رسیدن سعید خان به آنها اندک‌تر از آن خواهد بود که به وصف آید. فاصله کیخا با سهمیه المپیک 2021 در عین حال به این سبب که و شانس پیروزی او به این دلیل قابل توجه است که مثل هر ورزش انفرادی دیگری هر ورزشکار زبده‌ای روز خوب و روز بد دارد و اگر ژیمناست‌های چینی و ژاپنی‌ قدری بلغزند و یکی دو فرود بد در پای «خرک» داشته باشند و کارشان گره‌ بخورد و سعید در اوج ظاهر شود، این پتانسیل و امکان وجود دارد که نماینده ما بالاتر از این حریفان ظاهر شود و در تنها تورنمنت باقی‌مانده انتخابی المپیک توکیو کاری کارستان کند و مسافر ژاپن شود. چنین شق‌القمری نه فقط مختص شخص کیخا بلکه فرآیندی بزرگ برای کل ژیمناستیک کشور و از بزرگ‌ترین دستاوردهای ورزش ایران در سال‌های معاصر خواهد بود. اگر در کشتی المپیک ده‌ها مدال تازه بگیریم یا رزمی کاران ما در توکیو درخشش تازه داشته باشند و چنانچه سهراب مرادی فارغ‌ از درد مزمن دو ‌سال اخیرش دومین طلای متوالی المپیکی‌اش را در رشته وزنه‌برداری صید کند یا علی داودی در دسته فوق سنگین همین ورزش لاشا تالاخادزه «ابر غول» گرجستانی را ناکام کند، نیز کارهای با ارزشی شکل گرفته اما این موارد احتمالی در ورزش‌هایی شکل می‌گیرد که به قولی مال ما است و ایران ریشه‌ای عمیق و کهن در آنها دارد. ژیمناستیک مثل شنا و دوومیدانی به چنین تبار و جمعی تعلق ندارد و به‌رغم نقره صید شده سال 2012 احسان حدادی در پرتاب دیسک المپیک لندن، در این ورزش‌های «مادر» ما نه صاحب سبک‌ایم و نه جزو قدرت‌های سنتی یا حاکمان نوین بوده‌ایم و بر عکس فرسخ‌‌ها با نوک‌حلقه آنها فاصله داشته‌ایم. تا همین 10 سال پیش‌اگر یک ژیمناست ایرانی در وسیله تخصصی‌اش و در رقابت با بزرگان شرق آسیایی که مدال داران جهانی هم مستند صاحب رتبه بیستم هم می‌شد برپایی یک جشن ملی الزامی می‌گشت اما پس‌از اوجگیری نسلی‌تازه که کیخا و هادی خناری‌نژاد (اینک بازنشسته) سرآمدان آنها بوده‌اند، حالا ژیمناستیک ما به درجه‌ای از کارآیی و خودباوری رسیده که پیکارهای قهرمانی آسیا و قهرمانی جهان را با امید رسیدن به فینال وسایل تخصصی و حتی کسب مدال آغاز می‌کند. درست است که در این لحظه‌خاص و همین حالا فقط کیخا در اندازه‌های چنین کاری است اما وجود همین تک ستاره تأیید و تأکید آشکاری بر این واقعیت شیرین است که ژیمناستیک ایران دیگر در ته صف انتظاری عبث برای جهانی‌شدن قرار ندارد و بسیار جلوتر آمده و به مدارجی عالیه رسیده‌است. چیزی که با توجه به مقوله «همچنان حیاتی تلقی نشدن» ورزش‌های پایه و مادر در ایران واقعاً جای تعجب و البته حیرت را دارد و بهترین توصیف برای آن همان مثال قدیمی و آشنای شنا در جهت خلاف جریان آب و موفق شدن در چنین روندی بسیار دشوار است. ژیمناستیک ایران اینک مهدی احمدکهنی و عبدالله‌ جامعی را هم دارد که در سطوحی بالا ایستاده‌اند اما اینک نه امتیازات‌شان در جدول جهانی برای کسب سهمیه المپیک پیش رو کفایت می‌کند و نه میدان‌های انتخابی باقی مانده آن قدر زیاد هستند که این دو و نظایر آنها قادر به اندوختن امتیازات لازم و پرکردن فاصله موجود باشند. با این حال حضور صرف و قدرتمندانه این ژیمناست‌ها در صحنه هم کافی است تا باور کنیم ژیمناستیک پس‌از سال‌ها انتظار به درجه‌ای از قدرت و امیدواری به خویش رسیده که وقتی سمبل‌هایش روبه‌روی فوق ستاره‌های کره و ژاپن و چین هم می‌ایستند، اصلاً حالت یک «پیش‌باخته» را ندارند و می‌آیند تا بجنگند و برنده شوند و حتی در صورت باخت، چنین نگاه و منزلتی یک پیروزی بزرگ و محکم کننده پله‌های بعدی صعود است. اردیبهشت 1400 مسابقات قهرمانی ژیمناستیک آسیا هم در قطر برگزار خواهد شد اما در چنان میدانی هم فقط نفرات اول تا سوم قسمت «مجموع انفرادی» سهمیه المپیک را خواهند گرفت که چنین چیز با ارزش و سختی به کلی از توان عمومی ژیمناست‌های شاخص ایران و حتی کیخا دور است و اگر این ژیمناست صف شکن می‌خواهد المپیکی شود، باید در همان تورنمنت اسفندماه 1399 قطر برای خود راهگشایی کند. کورسی که حتی یک حضور قدرتمندانه منجر به شکست از جانب کیخا هم شروع کننده موج بزرگی از امیدواری و نگاه خوشبینانه به المپیک‌های بعدی خواهد بود. زمانی که نفوذ منفی کرونا در ورزش جهان کمتر شده و جایگاه و منزلت ژیمناستیک ایران در چنین عرصه‌ای ‌به درجاتی متعالی‌تر رسیده است.